نظام فعلی تأمین مالی پروژهها فقط برای مدت بسیار کوتاهی اجازه میدهد که هم به سفارش فکر کنیم و هم به برنامهی طرح. سرمایهگذارها برای مدت بسیار طولانی از این واقعیت آگاه بودهاند که ارتباطات هزینهبر است. به اینها افاضه کنید کامپیوتری شدن حرفهی ما را. کامپیوتر کمک بزرگی به ایدئولوژی کارایی کرده است، بدون این که همیشه همینقدر واضح باشد که این مطالبه {برای کارایی بیشتر} در این حرفه قابل توجیه است.
اما فارغ از این که چهجور ماشینهایی را {برای فرایند طراحی} تعبیه میکنید، ساده است که هیچ میانبری برای یافتن راه حل برای مسائل معماری وجود ندارد. نه فقط این، بلکه در عصر ما این خیلی حیاتیتر از همیشه است که بر داشتن زمان بیشتر اصرار کنید. پیشرفتهای اجتماعی، فناورانه و اقتصادی خیلی سریع اتفاق میافتند و از این رو برای دادن یک پاسخِ بهجا به مسائل معماری لازم است که همهی زمان و انرژی موجود را در اختیار داشته باشی.
معمار این دورهی زمانی را نه چندان برای تولید طرح، بلکه بیشتر برای تحلیل تقریباً ناخودآگاه همهی جنبههای سفارش نیاز دارد. هر سفارش برای به تحقق رسیدن به ایدههایی نیاز دارد و ایدهها برای پخته شدن نیازمند زمان هستند. به همین سادگی.
ثروت روابط متقابل میان جنبههای مختلف {طرح را در نظر بگیرید}، مثلاً مفصلبندی دقیق فضاها، که چیزی است که به خودی خود اتفاق نمیافتد؛ وقتی پول نقش بیش از اندازه مهمی بازی میکند، آنچه نصیب شما میشود فقر در اینجور روابط است. یک معمار خوب آرامآرام کار میکند. (در گفتوگوی منتشر شده در کتاب The Invisible in Architecture در سال ۱۹۹۴)