برای من تدریس به مثابه یک فرم هنری است. وقتی درس میدهم مثل این میماند که دارم در بیان و در اجرا یک عمل هنرمندانه انجام میدهم، یعنی دارم آگاهانه از مواد خام و ابزار برای ساختن فضا و فرم استفاده میکنم تا بتوانم «محتوا»یی را منتقل کنم، محتوایی که در واقع همان «ایجادِ ادراکِ مشخص» است. و برای این کار باید تمرینهایی طراحی شود که بتواند در کمترین زمان بیشترین اطلاعات را بطور ساده، منسجم و واضح به هنرجو منتقل کند. و طراحیِ این تمرینها یکی از دلمشغولیهای من است، و همینطور رسانا کردن فضا به وقت آموزش.
ذهن من دوست دارد اطلاعات آموزشی را تولید و دستهبندی کند و برای رشد هر کدام برنامهریزی و بسترسازی کند. ذهن من دوست دارد سیستم تولید کند و جزئیات را به کلیات و بالعکس، پیوند بزند و از این میان الگوهایی را تعریف و کشف کند که به سادگی قابل اجرا باشند. ذهن من این کارها را خودش بطور فیالبداهه انجام میدهد و لازم نیست من کاری بکنم. تدریس برای من بخشی از بودن است. (در گفتوگو با مریم درویش، منتشر شده در وبسایت هنرآنلاین، سال ۱۳۹۶)