بهنظر من همهٔ هنرمندان دنبال بازآفرینی دوران بهشتی کودکیشان هستند. اتفاقا من در همه مجموعههای آپارتمانی که در تهران ساختم، از یک حیاط مرکزی شروع کردم که قلب تپنده این مجموعهها همان حیاط مرکزی است. همه نورگیرهای لازم را جمع میکنم، در یک پاسیوی مرکزی با خاک طبیعی که بشود در آن درخت کاشت. اولین موردی که برای من اهمیت دارد، مقیاس فضاست. البته میدانیم که به دید کودکان همه چیز بزرگتر میآید. مانند غول… شاید بههمیندلیل است که هیچوقت در کارهایم فضاهای «حداقلی» مثل اتاق 4×3 وجود ندارد. فضاها بزرگ هستند، هم در پلان و هم در مقطع. زیرا هرچه فضا بزرگتر باشد باید سقفش هم بلندتر باشد. تناسباتی که به کار میبرم، تناسباتی است که در معماری خانه پدری مشاهده کردم و در ذهنم حک شده است. دومین مورد کیفیت نور است که برایم اهمیت دارد. اتاقهای خانه پدریام از چند جهت نور میگرفتند. همیشه این حس را داشتم که چه جالب است که صبح یک جور، ظهر جور دیگر و عصر هم جور دیگری است. در اکثر ساختمانهای بساز و بفروشی برای هر فضا فقط یک پنجره در نظر گرفته شده یا از یک جهت نور تأمین میشود و هیچ نوع بازی نور در این فضاها وجود ندارد. خانه پدریام وسط یک باغ بود و از چهار طرف پنجره داشت. بازیهای نور اتاقها را زنده نگه میداشت. مسئله مهم بعدی رابطه بین فضاها بود. یک نقشه ساده و خوانا داشت: یک راهرو بسیار پهن (احتمالا سه متری) که مانند سرسرا بود و همه اتاقها به این سرسرا باز میشدند و دو طرفش- هم شمال و هم جنوب- دو بالکن داشت و همیشه پرنور بود و از هر دو طرف باغ را میشد دید. باغ شمالی ورودی خانه و خیلی منظم و پرگل بود، باغ پشتی پردرخت میوه و کرت سبزیجات بود و یک حوض بزرگ داشت که در کودکی در آن شنا میکردیم. ولی بساز و بفروشها با آپارتمانسازی این الگو را تغییر دادند و فضایی به نام «هال» را ابداع کردند: فضایی مرده و بدون نور که همه درهای اتاقها به آن باز میشدند. (در گفتگو با روزنامهٔ شرق، سال 1394)
فریار جواهریان: همهٔ هنرمندان دنبال بازآفرینی دوران بهشتی کودکیشان هستند
آوریل 28, 2017 | فریار جواهریان | 0 دیدگاه