به گمانم فرآیند کار من بسیار متغیر است. من علاقهای به کار کردن در یک استودیوی مکعبی شکل سفید و تروتمیز شبیه آنچه رایج است ندارم. من به دنبال روشی سیال و مختص به هر مکان میگردم. بعضی از کارها که خیلی تخیلی هستند نیازمند ساخته و پرداخته شدن به مثابه بخشی از یک واقعیت تازه هستند؛ در حالی که بعضی کارهای دیگر نیازمند بررسی و موشکافی فشرده در چشماندازی خاص هستند. من دوست دارم بقای فرآیند کارم تا حد ممکن موقتی باشد. دوست دارم به نوعی از غیاب اصالت ماده فکر کنم؛ طوری که مثلا تنها چیزهای مورد نیاز یک میز، یک صندلی، یک برگه کاغذ باشد، و حتی کمتر از اینها. چه خوب میشود که متعلقات غیرضروری و رایج {خلق اثر} را دور بریزیم. از ریشه کندن و دور انداختن ما را احاطه میکند و گاهی اوقات همینها میتواند در فرآیند کار ما نیز به چشم بخورد. گاهی اوقات من فقط خودم را رها میکنم و در مناظر جذب میشوم، اوقات دیگر حس مقاومت و سرسختی میکنم. (در گفتگو با Amanda Sharp منتشر شده در کتاب Phaidon monograph، سال 2001)
دستهها
داگ ایکن: چه خوب میشود اگر متعلقات غیر ضروری و رایج خلق اثر را دور بریزیم
چه خوب میشود که متعلقات غیرضروری و رایج {خلق اثر} را دور بریزیم. از ریشه کندن و دور انداختن ما را احاطه میکند و گاهی اوقات همینها میتواند در فرآیند کار ما نیز به چشم بخورد.