خوشبختانه انسان همیشه تشنهٔ زیبایی و دانایی است. اما مسئله آن است که با چه ظرفیتی نیازمندیهایش را پیجویی میکند. ظرفیت معنوی ما گنج بادآوردهٔ سنت گذشتهٔ ما نیست. به امید سنتها نشستن نتیجهٔ دلخواه را به وجود نمیآورد. درک درست امروز نگاه آگاهانهای را میسازد تا بتوانیم دقیقتر به تجربیات و سنن گذشتهمان بنگریم و براشتهای دقیقی را انجام دهیم.
در جامعهٔ کنونی ما متأسفانه از سنتها به عنوان تزئینات سطحی زندگی استفاده میشود که این امر به عمق کم ذهنیات ما برمیگردد. بزرگترین مشکل فعلی جامعهٔ ما جهلی است که هنوز برای مبارزه با آن برنامهریزی مطلوب و سنجیدهای نداریم و تنها دلخوشی، اشارات علاقهمندانهای است که برای بحث و گفتوگو دیده و شنیده میشود و همین امر جرقههای امید به زنده ماندن ما است. (در گفتگو با محمد خزایی، منتشر شده در کتاب ماه هنر، شماره ۸۹ و ۹۰، سال 1384)