من هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم، خوشحالم که میتوانم یک روز دیگر دنیا را ببینم. مثل سالوادور دالی هم خودشیفته نیستم که هر روز از بودن خودش و عنوانش احساس غرور میکرد. پشتکار و روحیه برای کار را هم از پدرم به ارث بردم. فکر میکنم جایی مابین تردیدهایم بین همهی تشویشهایی که وجود دارد و عنان حب و بغضی که این روزها از دستانمان رها شده، جریان دارم. ما از یک طرف با آدمها درگیریم و از طرف دیگر با کل هستی و باید تکلیف خودمان را با این جهان مشخص کنیم. برای کسی که کار هنری میکند، بهتر است جایی بین همهی این چیزها، فراغت بال هم داشته باشد و طبیعی است که هر چیزی در جهانِ پیرامون ما را تحت تاثیر قرار دهد. برای من هم هنر زبانی است که می توانم به وسیلهی آن حرفم را بزنم و بدون شک مسایل اجتماعی در ناخودآگاهم جاری است و این تلخی از جایی میآید که هیچ وقت مرا نسبت به دردهای بشر بیتفاوت نگذاشته است.(در گفتگو با مهرنوش علیمددی منتشر شده در مجله تندیس، شماره ۲۷۹، سال ۱۳۹۶)
دستهها
محمدعلی بنیاسدی: مسائل اجتماعی در ناخوداگاه ما هنرمندان جاری است و تلخی ما از آنجا میآید
طبیعی است که هر چیزی در جهانِ پیرامون ما را تحت تاثیر قرار دهد. برای من هم هنر زبانی است که می توانم به وسیلهی آن حرفم را بزنم و بدون شک مسایل اجتماعی در ناخودآگاهم جاری است و این تلخی از جایی میآید که هیچ وقت مرا نسبت به دردهای بشر بیتفاوت نگذاشته است.