داستان هنرمند: دورتیا لنگ
تحریریهٔ وبسایت گفتار
دوروتیا لنگ در سال ۱۸۸۵م در آمریکا متولد شد. والدینش هر دو از مدافعان علم و فرهنگ بودند و به همین دلیل دوروتیا و برادرش از کودکی با ادبیات و هنرهای خلاق آشنایی پیدا کردند. با اینکه هرگز دست به دوربین عکاسی نبرده بود مصمم شد بعد از اتمام دبیرستان وارد حرفه عکاسی شود. او به تحصیل رشتهٔ عکاسی در دانشگاه کلمبیا پرداخت و در چندین استودیوی عکاسی مختلف در نیویورک مشغول به کار شد. لنگ کارش را با عکاسی پرتره در استودیو آغاز کرد اما با شروع دورهٔ رکود بزرگ اقتصادی لنز دوربینش را معطوف به سوژههای خیابانی کرد. عکسهای دوروتیا لنگ از دوران رکود اقتصادی آمریکا او را به یکی از مشهورترین عکاسان مستند قرن بیستم تبدیل کرد. شهرت او بهویژه مرهون به تصویر کشیدن رنج رعیتها، کشاورزان آواره و کارگران مهاجر دهه ۱۹۳۰م است و پرتره معروف او از فلورانس اوونز تامپسون در سال ۱۹۳۶م که با نام مادر مهاجر شناخته میشود، به یکی از تصاویر شاخص آن دوره تبدیل شده است. او پس از دوران رکود به عکاسی خبری که آن زمان در اوج خود قرار داشت روی آورد و برای مجلات مهم خبری همچون مجله لایف کار کرد.
بسیاری از عکسهای مستند لنگ از تکنیکهای رایج مدرنیسم – زاویههای تیز و دراماتیک و ترکیببندیهای پویا – استفاده میکند تا از سوژههایش تصاویری حیرتآور و تکاندهنده تولید کند. این عکسها هرگز خودشان بر سوژه غلبه نمیکنند بلکه در عوض مخاطب را با ظرافت به سمت درک تازهای از رنج فرد درون تصویر سوق میدهند.
لنگ با کارهایش ثابت کرد که آثار هنری و مستندات از هم مجزا نیستند و میتوانند با هم ترکیب شوند و تصاویری زیبا، تاثیرگذار و جنجالی به وجود آورند. همچنین استفاده او از تکنیکهای نوآورانه نشان داد هنر مدرن نهتنها میتواند احساسات شخصی هنرمند را به تصویر بکشد بلکه میتواند در خدمت خبرنگاری مردمپسند قرار بگیرد.
آثار لنگ نه فقط در دوران رکود بلکه در سالهای پس از جنگ هم مشخصه عصر گمشدهای است که خیل عظیمی از رسانههای ارتباط جمعی عمیقاً با مسائل اجتماعی درگیرند. او در قدم اول خودش را یک خبرنگار و سپس یک هنرمند میدانست و با اشتیاق زیادی کار میکرد تا به وسیله آگاه کردن مردم از رنجهای دیگران تأثیری روی وضعیت اجتماعی بگذارد. (گردآوری و ترجمه از وبسایت The Art Story)