دایرةالمعارف مکگروهیل در درون جنبش مدرن نزدیک به بیست سبک را بر می شمرد که چندتایی با روایت مجدد گذشته، آن هم راویانی خلاق چون رایت و کوربوزیه معماری خود را خلق کردهاند و چندتایی بیشتر از گذشته فاصله گرفته و به دنبال «چیز دیگر» معماری خود را بنیان نهادهاند و برخی به کلی قدم در راه بیگذشته نهادهاند. بدین ترتیب در معماری معاصر مانند سایر دورانها، چند جریان معماری بهطور همزمان آرایش و پیرایش فضا را بر عهده گرفتهاند. جریانهایی که ضعیفتر شده و به حاشیه رفتهاند، معماری مبتنی بر سنت، معماری مبتنی بر تاریخ و معماری مبتنی بر بوم هستند و جریانهایی که از حیات بیشتری برخوردارند معماری مبتنی بر نوآوری میباشند که برخی از آنها نوآوری خود را با نوآوریهای گذشته آمیختهاند و برخی سعی در ارائهٔ نوآوری تام دارند. اما مهمترین پدیدهای که در جنبش معماری مدرن اتفاق افتاد و هماکنون از همهٔ جریانهای معماری در کشور ما قویتر است، ساختن بدون معماری است.
با حاکم شدن ساختمانسازی که عبارتست از ساختن بدون معماری، معماری مدرن نیز همانند همهٔ دستاوردهای گذشتهٔ معماری از صحنهٔ شهرها خارج شده و خیابان را سراسر ساختن بدون معماری فراگرفته است؛ تا آنجا که بحران چگونگی مدرن شدن و معاصر شدن شهرهای ما معماری مدرن نیست، معماری مبتنی بر سنت هم نیست. بحران ما در معماری معاصر ساختمانسازی است. (در مقالهای با عنوان «معماری معاصر، معماری مدرن، ساختمانسازی»، منتشر شده در مجلهٔ گفتگو، ش ۱۳، سال ۱۳۷۵)