برای بیشتر هنرهای مقدس مذاهب مختلف دنیا قواعد و روشهای توصیهشدهای وجود دارد که دیدگاه و فرآیند خلق اثر را تبدیل به یک تمرین قانونمند فکری میکند. در هنر سنتی مقدس بداعت اصل نیست، بلکه هدف این هنر ایجاد رابطهای قانونمند با سلسلهای از خرد و بصیرت از پیش موجود است.
با این حال همواره نوآوریهایی وجود دارد که به هر اثر هنریای راه مییابد. اگر ده فرد متمایز یک نقاشی گورو رینپوچه {از استادان بودایی} را مطابق با قوانین و تناسبات یکسان و با استفاده از همان رنگها بکشند، هر کدام از نقاشیها شخصی و متفاوت از آب درخواهد آمد. اما هنرهای مقدس همچون نقاشی شمایلها و تانکاها به این تفاوتهای شخصی اهمیت نمیدهند. در عوض، آنها در پی {ایجاد} رابطهای با حقیقت روحانی از طریق مشق هنری هستند. (در گفتگو با Steve Rayle و Laura Tennen در سال ۲۰۰۲)