مصاحبه با یورگن مایر: معماری روی میدهد چون به آيندهای بهتر ایمان داریم
ترجمهٔ زهره محمدی

یورگن مایر ها [۱] در سال ۱۹۹۶ شرکتش J.MAYER.H را در برلین تاسیس کرد. او در هر دو کشور آلمان (دانشگاه اشتوتگارد) و ایالات متحده (کوپر یونیون و پرینستون) تحصیل کرد. مایر در سال ۲۰۱۰ به من گفت با اینکه تحصیلات حرفهای جدیاش در آلمان مهارتهای فنی و کاربردی معماری را به او آموخته بود، هنوز بینش روشنی از چگونگی پرورش فکر و زبان معمارانۀ خود نداشت.
سالها جستوجو و تجربهاندوزی سرانجام منجر به شکلگیری شیوۀ بیان ویژۀ خودش شد. آثار مایر هویت ویژهای به بسیاری از مکانهای جهان بخشیده است؛ بهویژه با بهرهگیریاش از الگوهای پایش داده که موجب خلق معماریای متفاوت از معماری پیش از آن شد. در بازدید اخیرم از آتلیۀ او در غرب برلین، در باب هویت این معمار صحبت کردیم. وقتی من مایر را با این پرسش روبهرو کردم که نظر او راجع به سبک شخصی، در روزگاری که دیگر رسانهها آن را تجلیل نمیکنند، چیست گفت: «سبک شخصی این آتلیه با شیوۀ بیان من شروع شد، اما حالا نتیجۀ همکاری یک گروه یکپارچه است. هیچ منظور و نقشهای برای ایجاد این سبک وجود ندارد، فقط به دنبال بهرهگیری از استعداد خودمان هستیم برای کار با واسطهای که معماری است.»

ولادیمیر بلوگلوفسکی [۲]: برای بسیاری از معماران همان اولین پروژه است که او را به اکتشافاتی خاص یا یک سلسله تحقیقات میکشاند که شاخصۀ کل مسیری که دنبال میکند را رقم میزند. معمولاً این اولین کارْ خانهای برای مادر معمار یا خانۀ خود اوست. آیا پروژهای که مبین سبک و اصول شما باشد و در مورد شما چنین نقشی بازی کرده باشد وجود دارد؟
یورگن مایر: من این اولین پروژۀ کلیدی را اشتاتهاوس آستفیلدرْن [۳] میدانم؛ یک تالار شهر در آستفیلدن در جنوب آلمان خارج از اشتوتگارت در سال ۱۹۹۸ و اولین پروژۀ ما که جایزهای برد. وقتی در سال ۲۰۰۳ ساخته شد، جایزۀ معمار در حال ظهور [۴] از جوایز میس فن در دروهه [۵] را برنده شد. این پروژه بسیاری از عنصرهای اصلیای را که پایههای خیلی از پروژههای بعدیمان شدند در خود داشت؛ شامل الگوهای پایش داده که ما از آن برای قاببندی پنلهای فلزی تهویۀ روی نمای ساختمان استفاده کردیم. پروژۀ کلیدی دوم متروپول پاراسول [۶] بود که در سال ۲۰۱۱ در سویلِ اسپانیا ساخته شد. آنجا ما فضای زندۀ شهری را با برنامههای مختلف درهم آمیختهای ترکیب کردیم تا محیطی چندلایه و زنده خلق کنیم. این دو پروژه در شکل دادن به یک فهرست ویژه از ایدههایی که میتوان در همه آثار ما دنبال کرد نقش داشتند. این ایدهها را از طریق ادراک معماری به مثابه فضایی برای برقراری ارتباط دریافتهایم، معماریای که با هویتی قدرتمند و مجسمهگون چارچوببندی شده است.
و. ب: حدود هشت سال پیش ما در نیویورک صحبت کردیم. شما اندیشههای بسیار جالبی را مطرح کردید و الآن دوست دارم به برخی از آنها رجوع کنم تا نظرتان راجع به آنها را، آنطور که امروز میبینیدشان، بشنوم.
ی. م. ه: خودم هم بهراستی کنجکاوم. (میخندد)
و. ب: «من میخواهم معماری خودش ما را به سمت اکتشافهای ممکن سوق دهد.»

ی. م. ه: ما باید از این وسیلۀ خارقالعاده یعنی معماری استفاده کنیم تا چیزی که در حال آمدن است، چیزی که ممکن است را کشف کنیم؛ در همان حین که آیندهمان را میسازیم. بنابراین ما به کنجکاویمان اجازه میدهیم تا این ماجراجویی زیبای بازآفرینی معماری را پیش ببرد. زیبایی معماری در این حقیقت است که دستورالعملها و راههای بسیار مختلفی برای انجام دادن آن وجود دارد.
و. ب: یکی دیگر؛ «من پروژههایم را همچون لنزهایی میبینم که بافت پیرامون از طریق آنها برای دیدن چیزی تازه جدید برانداز شده است. معماری نوعی کاتالیزور است و صرفاً نقش زمینهای برای یک زندگی روزمره را بازی نمیکند. معماری همان چیزی است که تو را وادار میکند که راجع به اوضاع فضایی تجدید نظر کنی.»
ی. م. ه: من هنوز با این موافقم. معماری به این خاطر روی میدهد که به آیندهای بهتر از حیث فضایی، اقتصادی، سلامتی و غیره باور داریم. ما به معماریِ پاسخگو معتقدیم؛ برای مثال معماری چهطور میتواند، در یک شهر معاصر، سطح استرس را کاهش دهد؟ ما تلاش میکنیم با چنین مسائلی مقابله کنیم و چهرهای معمارانه به آنها دهیم.
و. ب: «معماری یک نقد و گفتمان برای اظهارنظر دربارۀ زندگی و فرهنگ معاصر است.»

ی. م. ه: به معنی مشارکت در داشتن نگاهی منتقدانه و طرحریزی چیزی غیرمنتظره است؛ از طریق بازنگری در آنچه پذیرفتهشده و معمول و وضع موجود رخوتانگیز. به طور ایدهآل، این چیزی است که معماری باید انجام دهد.
و. ب: این بحث به این خاطر مهم است که از زمانی که ما در سال ۲۰۱۰ صحبت کردیم، معماری به عنوان یک گفتمان تغییر جهت داده و چارچوب سخن معماران به طور قابل توجهی تغییر کرده است. ما از تجلیل معماری نمادین، با سبکی شخصی و بحث دربارۀ هنر، استعارهها و الهامات به سمت تمرکز بر تعامل اجتماعی، بومشناسی، صرفهجویی منابع، سیاق، حل مسأله، کار تیمی و غیره حرکت کردیم. اگر باور دارید کار شما تفسیری بر زندگی معاصر است پس این تفسیر باید تغییر کرده باشد؛ زیرا گفتمان معماری تغییر کرده است. آیا شما در بازتاب روند تغییر گفتمان معماری تغییر ویژهای در کار خود میبینید؟
ی. م. ه: در طول این مدت دانشگاهها، آزمایشگاهها و کانونها به سمت تکنولوژی دیجیتال جذب شدهاند و این ستون فقرات اقتصاد آینده را شکل میدهد. به موازات این تشکیلات در حال رشد، تحقیقاتی در راستای راهاندازی گروهها و راهبردهایی برای توسعۀ فضاهای عمومیمان میبینیم.
و. ب: من دربارۀ تحولات تدریجی بر پایۀ تحقیقات همیشگی و فرآیند طراحی صحبت نمیکنم. از هشت سال پیش که صحبت کردیم، معماری تحولات سریعی را پشت سر گذاشت. ما دیگر فردیت را تجلیل نمیکنیم. کار شما از ابتدا به نمادگرایی و آفرینش سبک شخصی اهمیت میداد. شروع کار شما واکنش مستقیمی به زمانهاش بود. چگونه این واقعیت تازه را که بسیاری از معماران جوان آشکارا فردیت خود را سرکوب میکنند تصدیق میکنید؟ آیا اصلاُ لزوم و فشاری برای تصدیق این واقعیت وجود دارد؟

ی. م. ه: خب، ما فقط میتوانیم با دستخط خودمان بنویسیم. معماری هم همان است. هیچ نیت یا رویکرد خاصی در رابطه با زبان معماریای که استفاده میکنیم وجود ندارد؛ مگر بهرهگیری از استعداد خودمان برای کار با واسطهای که معماری است. هرچند معماریکردن به سمت ارتباط و تعامل بیشتر گرایش پیدا کرد که روند و ترکیببندی طراحی را غنی میکند. من اعتقاد ندارد که کار ما آنقدرها تغییر کرده، حتی اگر گفتمان معماری عوض شده است. توجه ما همیشه بر این بوده است که ساختههایمان چگونه تجربه میشوند. معماری ما خودش را در سیاقهای مختلفی مستقر میکند و این ما را مجبور به تکامل میکند. چیزی که در حال حاضر مورد بحث قرار میگیرد فقط برهههایی از ضروریات و اولویتهای ویژه است. اینها میآیند و میروند؛ اما ما با مسائل همیشگی فراوانی مواجهیم. الآن ممکن است بر روی حساسیت نسبت محیط و عملگرایی در حال تمرکز باشیم. این البته روی کارمان اثر میگذارد؛ اما زبانی که به کار میبریم از قبل تحت تأثیر نیروهای زیادی، ورای بحث امروز، ایجاد شده و شکلگرفته است.
و. ب: زمانی که سوال کردم معماری چیست شما گفتید ماجراجویی در میان ناشناختههاست. این خیلی شاعرانه است. ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
ی. م. ه: معماری یک روند است؛ یک ماجراجویی است؛ سفری است که ناشناختههای زیادی دارد. چیزی که به منزلۀ معماری انجام میدهیم تلاش برای خلق یک محصول نیست بلکه رسیدن به یک نقطه از اکتشاف است. حتی بعد از سالها طراحی ساختمان، ما میخواهیم غافلگیر شویم و اجازه دهیم این روند ما را به سمت طرحی ویژه ببرد. ما اعتماد میکنیم و همچنان دائم فرآیندمان را به پرسش میکشیم؛ درحالی که در ابتدا نمیدانیم محصول چه خواهد بود.
و. ب: از نظر شما چه بنایی خوب است؟
ی. م. ه: یک بنای خوب بسترش را بازتعریف میکند. بنای خوب نگرشی جدید پدید میآورد. راحتی را نیز فراهم میکند؛ اما در همان زمان انتظاراتمان را به چالش میکشد. بنای خوب بنایی است که نوآوری را از وجوه فرهنگی، اجتماعی و تکتنولوژی به هم پیوند میدهد. و چنین بنایی میتواند در زمان آینده سازگار شود، تغییر شکل دهد یا کاملا تغییر کند بدون اینکه ماهیت خودش را از دست بدهد.

و. ب: میتوانید یکی از چنین بناهایی که در حدود یک دهه پیش در هر جایی از دنیا ساخته شده باشد را نام ببرید؟
ی. م. ه: گاراژ ۱۱۱۱ جادۀ لینکلن [۷] در میامی اثر هرتزوگ و دمورون [۸] (۲۰۱۰) در این دسته قرار میگیرد. در تصور ما گشادگی و مشخصۀ اسکلتیاش اجازۀ تغییرات واقعی یا خیالی در آینده را میدهد. این بنا تعریف نشده باقی میماند و با این حال آنقدر خاص است که با یک بار دیدنش آن را به خاطر میسپاری. همچنین بافت شهریاش را فعال کرده است. طراحی ما برای باجۀ بازرسی مرزی سارپی [۹] (۲۰۱۱) در مرز گرجستان- ترکیه در کرانۀ دریای سیاه هم ظرفیت مشابهی دارد. این طرح بیانی روشن از شیوۀ بسیار متفاوت نگرش به یک ایستگاه مرزی عادی است که ما آن را نه به عنوان یک خط جدا کننده میان دو کشور بلکه به عنوان محل تلاقی میان دو ملت و مردم آن قلمداد کردیم که پذیرای بسیاری از گزینههای عملی دیگر از جمله یک ایستگاه ساحلی شلوغ تابستانی هم هست.
و. ب: هنگام صحبت از کارهایتان، معمولاً کلمههایی مثل کشفیات ممکن، تغییرات اجتماعی نوآور، نقد و گفتمان، الگوها، استعارهها و موقعیتهای فضایی را به کار میبرید. چه کلمههای منفرد دیگری برای توصیف معماریتان انتخاب میکنید؟
ی. م. ه: هویت، حساسیت فرهنگی، ارتباط و همکاری، قابلیت جابجایی و صرفهجویی.
توضیحات:
1- Jürgen Mayer H
2- Vladimir Belogolovsky
3- Stadthaus Ostfildern
4- the Emerging Architect Prize
5- Mies van der Rohe award
6- Metropol Parasol
7- 1111 Lincoln Road garage
8- Herzog & de Meuron
9- Sarpi Border Checkpoint
منبع: Archdaily