همهٔ معماران دوست دارند بنای یادمانگونه بسازند، تا از طریق آن سبکی را تولید و برندی را بازتولید کنند. اما من علاوه بر آن به معماری حاشیه علاقهمندم، معماری فقر، معماریِ نداری. معماری بومی مدیترانه نمایندهٔ نخستین علاقهای است که به هرگونه معماری موجود داشتم. خیلی قبلتر، وقتی هنوز شروع به ساختن نکرده بودم، نمونهای از آن را در ایبیزا دیدم، همینطور در شمال افریقا، همینطور در آلمریا در جنوب اسپانیا، همینطور در یونان. این نوع معماری اساساً یک چیز است، نوعی معماری بدوی مخصوص مدیترانه. بعد از آن در پی کشف ریشههای این نوع معماری برآمدم. راه جنوب را بیشتر پیش گرفتم که نهایتاً معماری کویر را یافتم، و همچنین نامعماری طبیعت را. ساختمایهشان سنگ است، انرژیشان باد است و جنگ باد و سنگ به تولید ماسه میانجامد.
این سیاحتی بود از نواحی مدیترانهای به افریقا، به قلمرو عناصر خالص و کمینه. این محیط مردمان طوارق است که هر فرم سادهای را از گردآوری ساختمایههای در دسترس، در میانهٔ صحرای بزرگ افریقا میسازد؛ آن هم بر مبنای طرز خاصی از اندیشه و زندگی که بسیار با فلسفهٔ حیات ما متفاوت است. من این را بسیار میپسندم و به یک معنا، از حیث فرهنگی، نوعی زندگی سطح بالاست. بسیار مینیمال، بسیار ساده، و بسیار فقیرانه؛ چرا که معماری یادمانگونه همیشه با تجمل {=لاکشری} در پیوند است. به نظر من، تجمل و زیبایی دو مفهوم متمایز و متفاوت هستند. (در گفتگو با Thomas Jeppe، منتشر شده در وبسایت SSENSE در سال ۲۰۱۷)