بزرگ‌ترین و بدترین ضایعه‌ای که امروزه در معماری میبینم، فارغ‌التحصیلان معماری و تعدد دانشکده‌های معماری در ایران است، مثلاً در دانشگاه آزاد سالی نزدیک به دو هزار نفر فارغ‌التحصیل می‌شوند که محال است از بین‌شان دو معمار خوب پیدا کنید، در صورتی که زمان ما در هر سال هفت، هشت نفر فارغ‌التحصیل بودند که حتماً دو نفرشان از معماران خوبی بودند. معماران خوب دانشگاه آزاد مربوط به سال‌های هفتاد و دو تا هفتاد و پنج هستند، البته نیمی از آنها هم به خارج رفته‌اند، با این وضعیت شما چه آینده‌ای می‌خواهید ببینید.

من همیشه به تمام اطرافیانم توصیه می‌کنم که در هر خانواده یک معمار کافیست. در حال حاضر هم بچه‌های دوره لیسانس بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند بعد از دو سال پروانهٔ ساخت بگیرند. در انگلیس بعد از فارغ‌التحصیلی باید بین یک تا دو سال در دفاتر کار کنند و گواهینامه واقعی بگیرند و سپس ادامه تحصیل در مقطع ارشد را پی گیرند، ولی در ایران اینچنین نیست.

{…} و در ادامه، مسئله این است که مشکل ما مشکل اقتصادی است، یعنی اگر معماران ما مانند جواد حاتمی با کار و کارفرما برخورد کنند، معماری کشور می‌تواند شکوفا شود، اما زمانی که معمارمان مجبور باشد که برای امرار معاش به تمام خواسته‌های کارفرما پاسخ مثبت دهند، معماری ما شکوفا نخواهد شد و وضع اینچنین می‌شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، جلد پنجم، تألیف محمد اسدی و الهه مایانی، سال ۱۳۹۹)