ببینید، وقتی من تدریس را شروع کردم، ما به دانشجویان فرانک لوید رایت را، لوکوربوزیه را، استرلینگ را، آلدو روسی را، ونتوری را درس میدادیم. ما کتابهای این معماران را روی میزهایمان داشتیم. اما الان هیچ چیز نیست. دانشجویان چنین کتابهایی روی میزشان ندارند. آنها الگوهایی مرجع و مقتدر ندارند.
{…} ما باید به دانشجویان دستورزبان را بیاموزیم، نه یک سبک را، دستور زبان را. ما باید معماری کلاسیک را درس بدهیم. من معماری کلاسیک درس میدهم، آنچه امروز رخ میدهد را درس نمیدهم. من معتقدم که دانشجویان نیاز دارند تا درک کنند که آلبرتی چه کرد، پالادیو چه کرد، برونلسکی، برامانته و دیگران چه کردند.
{…} به معماران برجستهٔ امروز نگاه کنید. آیا هیچکدام از آنها مرجعیتی را که یک زمان ونتوری داشت دارند؟ ونتوری دیگر یک معمار مرجع نیست. فرانک گری، بیارکه اینگلس و… اینها معماران مرجع نیستند. آنها ستاره هستند. دیوید فاستر والاس نویسنده میگوید: «هنر باید با سرگرمی متفاوت باشد». معمارستارهها سرگرم میکنند، آنها اثر هنری خلق نمیکنند. (در گفتوگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وبسایت archdaily، سال ۲۰۱۶)