زمینه {یا سیاق بنا} مهم است، و من هیچگاه زمینه را رد نمیکنم، اما استدلال خواهم کرد که اثر من صرفاً زمینهگرا نیست. من همواره به فراتر از زمینه نگاه میکنم. من کنجاوم. من با زمینه و علیه آن کار میکنم. مراد من از سازگاری با بستر همین است؛ سازگاری حجم بنا با ویژگیهای خاص بستر. دیدن این که بستر چه نیازی دارد و بنا میخواهد چه باشد، بازی با ضرباهنگ، تناسبات، فاصلهٔ میان عناصر مختلف، تأکید بر وضوح شیوهٔ ساخت.
مهم است که بنای تازه را به خیابان گره بزنی، تا به شهر دور و برش ارتباط یابد. معماری خوب قادر است زمینه را به خود جذب کند و به چیزی دیگر تبدیل شود؛ {چیزی} بدیع اما برخاسته از مکان خودش. هر بنای تازه باید در بافت موجود شهر سهیم باشد تا تبدیل به بخشی جداییناپذیر از آن شود. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وبسایت stirworld، سال ۲۰۲۰)