دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: اگر بخواهیم در آینده چیزی از خود داشته باشیم، باید گذشته را به خوبی بشناسیم

اگر قرار باشد در آینده سهمی از ساخت تمدن داشته باشیم، آگاهی از سنت‌ها و میراث فرهنگی به جای مانده از گذشته اهمیت فراوان دارد. برای ما آینده‌ای جدا از گذشته متصور نیست. گذشته پایهٔ آینده است. حتی در مفهوم فلسفی به تعبیر وایت‌هد، فیلسوف معروف انگلیسی، تبدیل گذشته به حال و آینده است که آینده را قابل درک می‌سازد. بنابراین اگر بخواهیم در آینده چیزی از خود داشته باشیم، یعنی سهمی در ساختن تمدن بشری نصیب ما شود، باید گذشته را به خوبی بشناسیم.

اگر ما حرفی برای گفتن داشته باشیم این حرف به زبان ما باید باشد. تا به زبان خود مسلط نشویم و به زبان خود حرف نزنیم، به زبان دنیا حرف نخواهیم زد. اصولاً هیچ انسان بی‌هویتی به مفهوم بزرگی دست پیدا نخواهد کرد. اگر حتی می‌خواهیم پیشرو باشیم و طرحی نو دراندازیم باید طرح قدیم را بدانیم. اگر ما اطلاع و دانش کافی از میراث خویش داشته باشیم و به آن به صورت یک پایه یا مادهٔ اولیه نگاه کنیم، آنگاه شاید بتوانیم چیزی بیافرینیم که بتوان نام ابداع بر آن نهاد. تاریخ نشان نمی‌دهد که اقوامی از تاریکی درآمده باشند و تمدنی را بر هیچ استوار کرده باشند. (در پاسخ به پرسش‌هایی دربارهٔ «معماری ایرانی»، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۱۹، سال ۱۳۷۴)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: به جای بررسی وجوه شخصیتی معمار بهتر است به اثرش نگاه کنید

سیحون هزاران وجه دارد. مثل همهٔ آدم‌ها، اما وجه خلاقیتش را نباید با وجه شخصیتش ارتباط داد. تمام وجود انسان را به صورت وحدت دیدن اصولاً بحث منحرف‌کننده‌ای است. من از تاریخ هنر مثال‌های تکان‌دهنده‌ای می‌زنم تا بحثم روشن شود. یکی از نقاشان رنسانس به تعبیر تاریخ نگار رنسانس «جورجیو واساری» کسی است به نام «کاراواجو» که شاید یکی از بزرگ ترین نقاشان رنسانس باشد اما واساری برای نوشتن تاریخ زندگی این شخص جز در کلانتری‌ها و مکان‌های پَست هیچ چیزی پیدا نکرد. معمولاً آنهایی که شخصیت واحد همه‌جانبه‌ای از یک هنرمند درست می‌کنند، پنجاه درصد حقیقت را نمی‌گویند. اگر نقاش فوق‌العاده‌ای باشد، صفاتی به آن اضافه می‌کنند که واقعی نیست. در میان فلاسفه هم همین‌طور است. انسان‌ها وجوهی دارند که با هم نمی‌خواند.

در تاریخ خودمان هنرمند اصلا مطرح نبود. در اروپا هم همین طور است. تا قرون وسطی از هنرمندان سرگذشتی نمی‌بینید. چون جزء طبقهٔ افزارمند دسته‌بندی می‌شدند. خلاقیت آنها در ساختمانی که می‌ساختند یا اثری که تولید می‌کردند دیده می‌شد ولی نمی‌دیدند او افزارمند نیست و یک هنرمند است. تا قرن هجده موسیقی‌دان‌ها مستخدمین دوک‌ها بودند. باخ در زمان خودش اصلا شناخته نشد و به عنوان اُرگ‌زن کلیسا برای اسقف‌ها کار می‌کرد. همه اینها سابجکت یا رعایای این سیستم بودند. از رنسانس به بعد که تحولی ایجاد شد، کم‌کم زندگی هنرمند هم مطرح شد. می‌خواهم بگویم بهتر است به جای اینکه وارد وجوه شخصیتی هنرمند شوید، به اثرش نگاه کنید. وحدت شخصیتی بسیار گمراه‌کننده و دامگاه لغزش‌هاست و بیشتر به درد سخنوران و ناصحان می‌خورد. من سیحون را استاد بزرگی می‌بینم زیرا توجهم به خلاقیت او در معماری است و کاری ندارم موسیقی می‌داند یا نمی‌داند، خوش اخلاق است یا بداخلاق، خوش‌لباس است یا بدلباس. (در گفتگو با افسانه شفیعی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: تا معمار از هفت‌خان مهندسی نگذرد هیچ‌گاه نمی‌تواند کارهای بزرگ بسازد

این روزها در حال مرمت مدرسهٔ شهید مطهری (مدرسهٔ سپهسالار) هستم. اثر بسیار پیچیده‌ای است و در آن گاهی واقعا از انفجار نوآوری‌های ذهنی معمار قاجاری متعجب می‌شوم. اما از این که چرا قادر به حل جزئیات فنی کارش نبوده است –مثلا نفوذ آب سنگ‌هایش را ترکانده است- احساس نقص می‌کنم. در حالی که در معماری سلجوقی اصلا از این نواقص نمی‌بینیم. در معماری سلجوقی از همان مرحلهٔ پی تکلیف تزیین طاق مشخص بود. یعنی آجرها را طوری می‌چیدند که وقتی به بالا می‌رسید، سقف تزیین شده بود. این یک معماری بزرگ است و نشان می‌دهد که معماران به طرز فوق‌العاده‌ای بر ساختمان اشراف داشته است. از نظر فنی مهندسی اعجاب‌آور است. به همین علت هم آنها احتیاج به پوشش نما نداشتند. بعدها صفویه چنین مهارتی را در کار نشان ندادند و خیلی جاها با کاشی‌ها مشکلشان را حل و فصل کردند. قاجار هم ظاهرا به این مسائل نپرداختند. توجهشان بیشتر به نوآوری معطوف بود.
بنا بر این به نظر من بخشی از معماری یک کار بسیار جدی مهندسی است و تا کسی از هفت‌خان مهندسی نگذرد هیچ‌گاه نمی‌تواند کارهای بزرگ بسازد. اگر این را در نظر بگیریم دیگر بی‌محابا نوآوری نمی‌کنیم. نوآوری بی‌محابا به ضد خود تبدیل می‌شود و ارزش را تبدیل به ضد ارزش می‌کند. وضعی که امروز در جامعهٔ آن وجود دارد نشانهٔ آن است که آن بخش از معماری جدی گرفته نمی‌شود. به همین دلیل از یک طرف در مقابل کوچکترین نوآوری مقاوم است و اجازهٔ آن را نمی‌دهد و از طرف دیگر تقلیدهای ساده‌لوحانه از نوآوری‌ها باب می‌شود و کمتر اثر بی‌نقصی هم تولید می‌شود. (در گفتگو با نویسندهٔ مجلهٔ معمار، ش 11، تابستان سال 1381)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: جامعهٔ ایران به‌شدت در حال تغییر کردن است، چه دستوری برای آن صادر کنیم چه نکنیم

هیچ‌کس در دنیای مدرن به داشته‌هایش بسنده نمی‌کند و همواره در فکر به دست آوردن چیزهای دیگری است که جواب بهتری بدهند. اگر خاصیت تمدن قدیم کشف حقیقت و ایستادن و در کنارش ماندن بود، خاصیت جهان مدرن این است که هر حقیقتی می‌تواند ارتقا پیدا کند و یا دگرگون شود. حقیقت ثابتی وجود ندارد که یک‌بار شکار شود و برای همیشه در قفسی که برایش گذاشته‌ایم محدود شود. پس طبعاً نوآوری استخوان‌بندی اصلی فکر مدرن است. امروزه جامعهٔ ایران به‌شدت در حال جلو رفتن و تغییر کردن است. تغییراتی که چه مطابق میل ما باشد چه نباشد، چه ما برای آن دستور صادر کنیم یا نکنیم، چه هشدار بدهیم یا ندهیم، چه به حالش بابت اینکه هرآنچه روزی داشته و از دست داده‌ایم تاسف بخوریم یا نخوریم، با سرعت روزافزون در حال به وقوع پیوستن است. به نظر من تحول از اساس اتفاق خوبی است، چرا که از پس هر تحولی آورده‌ای خواهیم داشت. آورده‌ای که منجر به تحول در سطوح دیگر و آورده‌ای مضاعف در آن سطوح می‌شود. وقتی ما تغییر می‌کنیم تقاضاهایمان و ترجیحاتمان هم تغییر می‌کند، وقتی ترجیحاتمان هم عوض شد، ابزارهای برآوردن نیازمان نیز عوض می‌شود. (در گفتگو با کوروش آصف‌وزیری، منتشر شده در مجلهٔ روایت، ش 7، فروردین سال 1395)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: تولید مصالح در ایران ارتباطی با زبان پیشرفتهٔ معماری ندارد

تولید مصالح در ایران اساساً ارتباطی با زبان پیشرفتهٔ معماری ندارد. در کشورهای پیشرفته طیف مصالح به‌قدری وسیع است که برای هر زبان معماری مصالح درخور وجود دارد و در ایران امکان انتخاب به‌قدر کم است که مستأصل می‌شویم. در واقع اینجا مصالح کم نیست، مصالح فرآوری‌شدهٔ قابل نصب کم است. مصالح فقط جنس نیست، جنسی است که فرآوری و نصب می‌شود. متأسفانه این فرآیند در ایران مختل است. ما سنگ‌های خوبی داریم ولی از آنها نمی‌توانیم استفاده کنیم. سنگی خوب است که خوب پرداخت شده است و قابلیت نصب صنعتی دارد. نصب صنعتی در ایران گران تمام می‌شود و آدمی را هم که بتواند نصب صنعتی را با ابعادی که ما می‌خواهیم انجام دهد. به‌ندرت می‌توان پیدا کرد. پس سنگ فقط به صورت محدود و برای زبان‌های خاص قابل استفاده می‌شود. {…} همین امروز در اینجا ساختمان 33 طبقه را هم سیمان تخته‌ماله می‌کنند. یا مثلا نصب گرانیت هزار مسئله دارد. مهم‌ترین آن ملات است که وقتی آب می‌خورد رنگ به رنگ می‌شود. براین رفع این عیب و سبکی ساختمان باید حتماً نصب صنعتی شود. اما خیلی وقت‌ها کارفرما هزینهٔ نصب صنعتی را به پای فنی بودن پروسهٔ کار نمی‌گذارد. آن را یک نوآوری زائد می‌داند و یک اضافه‌هزینه که آن را فقط هزینهٔ زیباتر شدن ساختمان تلقی می‌کند. (در گفتگو با تویسندهٔ مجلهٔ معمار، ش 17، سال 1381)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: عدم وجود سازندگان خلاق و استفاده‌کنندگان شایسته مشکل امروز معماری ماست

ما صاحب تمدنی کهن هستیم. درحال‌حاضر بعضی از این تمدن‌ها چالاک و سرزنده‌‌اند و به یاری دستاوردهایشان در همفکری با جهان در پیشبرد هرروزه تمدن بشری، نقش مهمی ایفا می‌کنند. این تمدن‌ها دانشمندان، فناوران و هنرمندان بزرگ بسیاری دارند که دیگران با الگو قراردادن آنها معیارهای خیر، خوبی و زیبایی را در‌می‌یابند و تصورات و توقعات خود را از کامیابی، تکامل و اعتلا با دستاوردهای آنها بهبود می‌بخشند. اما در بعضی از جوامع کهن، نوعی کندی و بلاتکلیفی حاکم است و فناوران، دانشمندان و هنرمندان پیشرو کم‌اند. الگوهای مردم نازل‌اند و ارتفاع پروازهاي فکری و معرفتی کوتاه است. بیشتر مردم آسان‌گیر و بی‌سلیقه‌اند. هیچ شوقی برای حرکت به‌ سوی آینده بهتر ندارند. در گذشته به‌ سر می‌برند، اما به دلیل کمی فعالیت ذهنی، حتی حق گذشته را هم به‌خوبی ادا نمی‌کنند. در معماری هم وضع به همین منوال است. بسیاری از دست‌اندرکاران ساخت‌وساز ما تشخیص درستی از زیبایی ندارند، اکثر بناهای جدید از زیبایی بی‌بهره‌اند. شاید به سبب این همه ساخت‌وساز زشت، بعضی به فکر افتاده‌‌اند که معماری جدید، معماری بدی است و اصولا ناهماهنگ و زشت است و هر چه زیبایی است، در قدیم خلاصه شده است، اما این تصور درستی نیست. جامعه ما در شرایطی است که هنرمندان خلاق و مردم زیباشناس، در آن کم شده‌‌اند یا به حساب نمی‌آیند.
بیشتر آنها که از معماری قدیم تقلید می‌کنند، کارهای زشت و حتی کاریکاتورواری را تولید می‌کنند؛ اکثر بناهای مذهبی که بدون هیچ خلاقیتی فقط با تقلید از تعدادی نشانه‌های قدیمی طراحی و ساخته می‌شوند، مخلوط ناسازی از فضاهای ناقصی است که حتی با نازل‌ترین آثار قدیمی هم نمی‌توان آنها را مقایسه کرد. این نشان می‌دهد مشکل در سبک جدید یا سبک سنتی نیست. مشکل در نبود سازندگان خلاق و استفاده‌کنندگان شایسته است. (در مقالهٔ «زمان و زبان» در روزنامهٔ شرق، سال 1395)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: دوام ما در معماری به خلق جدید است، به تقلید قدیم نیست

چه ما مخالف مدرنیته باشیم و چه نباشیم، چه علاقه به سنت‌هایمان داشته باشیم و چه نه، نحوه زندگی‌ای داریم که نمی‌توانیم از آن فرار کنیم. ما شهرهای بزرگی داریم، ما از اتومبیل استفاده می‌کنیم، ما به بیمارستان نیاز داریم، ایستگاه راه‌آهن و فرودگاه و لوله‌کشی آب می‌خواهیم. اینکه به‌خاطر سنت از این نیازها صرف‌نظر کنید، اصلا خارج از بحث منطقی و عقلانی است. بنابراین شما کجا می‌توانید هویت جدیدی که با واردشدن بسیاری از پدیده‌های تازه لازم دارید را تجربه کنید؟ آنجا که به تعامل فرهنگی معتقد باشید. سیحون خوشبختانه در دوره‌ای بود که با قدرت خلاقیت بالا، از این تعامل فرهنگی سود بسیار جست. همه کسانی که از سیحون سخن می‌گویند تکرار می‌کنند او عاشق ایران بود ولی اگر دقت کنید سیحون به‌طور کامل یک معمار مدرن هم بود. چطور این دو با هم سازگار شد؟ فقط در تعامل فرهنگی می‌توانست جوش بخورد. در نتیجه سیحون بزرگ‌ترین نقشش این بود که ما را با آرامش تمام به طرف آن زندگی‌ای که نمی‌توانستیم از آن احتراز کنیم، سوق داد. برای مثال مقبره ابن‌سینا را نگاه کنید. آنهایی که هویت را با تقابل فرهنگی و غیریت ترجمه می‌کنند، شاید فقط میل گنبد قابوس را ببینند، اما آنهایی که از منظر تعامل فرهنگی به آن می‌نگرند، آن پلت‌فرم و مصطبه و جایی که برج روی آن نشسته را نیز می‌بینند. یک گوشه چشم به معماری مصری دارد، یک گوشه چشم به پنجره‌های کلاسیک یونان و به‌قدری با دقت این تعامل فرهنگی صورت گرفته که به گمان من یکی از کارهای مهم و قابل تحسین وی است. این اولین بار بوده که معماری توانسته با ظرافت خاصی تعامل فرهنگی را ایجاد کند. هیچ احترازی نداشته تا اگر از هر گوشه دنیا فکری به نظرش می‌آید، از آن بهره ببرد و در یک آمیزش هنرمندانه شکل جدیدی خلق کند. دوام ما در معماری به خلق جدید است. به تقلید قدیم نیست. (در گفتگو با روزنامهٔ شرق، سال 1394)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: مطالعات و ملاحظات تئوریک و فنی بر تخیّل معمار مهارهایی منطقی می‌زند

من از آن نسل از معماران هستم که مطالعات تئوریک و ملاحظات فنی و علمی و اقتصادی برایم بسیار مهم و سرنوشت‌سازند. اما معتقدم که جوهر کار هنری از یک فعالیت بسیار مهم و پر از رنج زیباشناسانه و به کمک تخیلی قوی به وجود می‌آید و مطالعات و ملاحظات تئوریک و فنی بر این تخیل مهارهایی منطقی می‌زند و وجودی درک شدنی و پذیرفتنی به آن اعطا می‌کند. نه می‌توان از منطق گریخت و نه می‌توان بدون تخیل چیزی آفرید. از این مقوله بسیار می‌توان گفت اما تقریبا هیچ کس الهام و جوهرهٔ اصلی کارش را بلاواسطه و به آسانی از جهان خارج برنمی‌گیرد. فرایند طولانی و پیچیده‌ای عالم خارج را با ذهن و تخیل پیوند می‌زند و چیزی نو پدید می‌آورد. خلق کردن ولو به مقدار اندک هم محتاج نیروی تخیل عظیمی است که در هر کس با روش و شکل مخصوصی که متعلق به اوست بروز و ظهور می‌یابد. (در مقالهٔ «از پندار تا پدیدار» در مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال 1378)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: طراحی‌مان بد نیست!

به اعتقاد من امروز مشکل معماری ما طراحی نیست. در مجموع معماران خوب ما از نظر قدرت طراحی و تخیل و تصور اگر سرآمد نباشند بسیار قابل قبول‌اند. ولی به محض این که از این آستانه می‌گذریم بحران آغاز می‌شود. البته بخش عمده‌ای از وضع معماری به وضعیت فرهنگی ما برمی‌گردد و این واقعیت که ما علی‌الاصول به خلق یک فکر بیشتر از همه عوامل تحقق آن اهیمت می‌دهیم. اما مشکل اصلی ما در نظام انجام کارهایمان است. بخشی از این مشکل ناشی از تربیت خود ماست که قادر به سازمان و سامان دادن عوامل نیستیم. به عبارت بهتر طراحی‌مان بد نیست، سازمان دادنمان بد است، آموزش‌مان بد است، صنعت پشتیبان معماری‌مان بد است، سلیقه‌ای که باید از ما تقاضا و طلب داشته باشد بد است. (گفتگو با مجلهٔ معمار، سال 1381)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: گفتگو در باب معماری بسیار اهمیت دارد

گفتگو در باب معماری ممکن است در ابتدای امر به اندازهٔ طراحی مهم و حیاتی جلوه نکند، اما هرکس که اندکی دست به کار معماری باشد یا بخواهد اثری را درک کند یا حتی برای خودش ترجیحی قائل شود و اثری را خوب به شمار آورد یا بد، زود درمی‌یابد که گفتگو در باب معماری بسیار اهمیت دارد. (مجله معمار، ش 23)