اگر بخواهیم از معماری تعریفی دقیق ارائه دهیم، جز دامن زدن به یک بحث نظری کار دیگری نمیتوانیم بکنیم. برای تعریف معماری نیازمند صبر و حوصله هستیم، زیرا هم میتوان معماری را از منظر عام آن بررسی کرد و هم میتوان معماری را با معنای روزمره و شناخته شده، یعنی فضای حجمی سخت و ساخته شده در نظر گرفت و برای آن تعریف ارائه داد. این دو مقوله را باید از یکدیگر تفکیک کرد.
به عنوان نمونه، بیست سال پیش در همین دفتر با حدود چهل نفر از هنرمندان معمار، ادیب و موسیقیدان دربارهٔ این که آیا معماری و موسیقی با هم رابطهای دارند یا نه و اگر دارند این رابطه چگونه است و آیا این دو با هم یگانگیهایی دارند یا خیر بحث مفصلی داشتیم. نتیجهٔ این بحث در کتابی منتشر شد که اکنون چاپ سوم آن نیز در دست انتشار است. این کتاب دوستداران بسیاری دارد، اگرچه ما نتوانستیم تمام آن مطالبی را که مد نظر بود در آن بگنجانیم.
با این همه در پاسخ به پرسش جنابعالی {که «تعریف معماری در حوزهٔ نظری چیست؟»} میتوانم این شرح را بازگو کنم: معماری جامهٔ فضایی خاصی است که معمار بر پیکرهٔ کالبدی بنا میپوشاند. این جامهٔ فضایی از یکسو جهان درونی معمار را باز میتاباند و از سوی دیگر به تمام پدیدهها، اندیشهها، مفهومها و ارزشهایی مینگرد که در جامعهای که معمار درون آن میزید و میسازد زندهاند. در واقع اثر یک معمار نمایانگر حضور فعال و آگاه وی در جامعهای است که در آن میزید. (در گفتوگوی منتشر شده در جلد اول کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، به کوشش اسماعیل آزادی، سال ۱۳۸۹)