میدانیم سنن و آداب و رسوم پدیدههای زمانی هستند و مانند خود زمان دائما در حال تغییر و تبدیلاند و نمیتوان آنها را ثابت و غیر قابل تبدیل فرض کرد و مردم هر عصری آداب و سنن مختص بهخود را دارند و بدیهی است که هنرمند هم در کارها و آثار خود ترجمان افکار و روحیات و آداب و رسوم مردم معاصر خود میباشد. بهخصوص معماری که پدیدهای است صددرصد اجتماعی. {…} همانطور که نقاش روی کرباس و مجسمهساز روی سنگ و موسیقیدان با آلات موسیقی ایدهٔ خود را که ترجمان محیط خویش است به منصهٔ ظهور میرساند، همچنین معمار نیز از شرایط و امکانات و مصالح موجود زمین استفاده کرده و افکار و روحیات و آداب و سنن جامعهٔ خود را کریستالیزه نموده و اثر خود را بهوجود میآورد و بدیهی است که باید در این اثر خود ریتم و هماهنگی و تناسب را نیز در نظر بگیرد. زیرا همانطوری که گوته نویسندهٔ معروف آلمانی گفته «معماری کریستالیزاسیون موزیک میباشد» و یا به قول پل والری نویسنده و شاعر معروف فرانسه «معماری باید بخندد و آواز بخواند نه اینکه لال باشد». معماری باید گویا باشد و با زبان بیزبانی خود از زندگی و جامعهٔ خود سخن بگوید. (در مقالهٔ «معماری ایران در دوراههٔ سبک ملی و جدید» در مجلهٔ هنر و معماری، ش ۱، سال 1348)
دسته: وارطان هوانسیان
ما همیشه گفته و باز میگوییم و معتقدیم که از گذشته نمیتوانیم منفک شویم، چون لحظات زمان مانند حلقههای زنجیر به هم پیوستگی دارد و علوم و معارف بشری نیز در این کاروان علت و معلول پشت سر هم قرار گرفته و هر پدیدهای متأثر از گذشته و مؤثر در آینده است و ما نیز مانند گذشتگان به قوهٔ ثقل و سایر اصول معتقدیم، ولی در عین حال میگوییم همانطوری که در هیچیک از رشتهٔ علم و صنعت و هنر و غیره چرخ زمان به عقب برنمیگردد در زمینهٔ معماری هم ما نمیتوانیم به عقب برگردیم، مگر اینکه معتقد باشیم که ارگانیستم زندگی ما، فکر ما، علم ما، صنعت ما، هنر ما، همه و همه به عقب برگردد. همانطوری که در تمام علوم و فنون پیشرفتهای بعدی معلول تحولات و پیشرفتهای گذشته و براساس آنها قرار گرفته و به عبارت دیگر پیشرفتهای گذشته زیربنای تحولات و پیشرفتهای حال و آینده است، با در نظر گرفتن این که به هیچوجه نمیتوان گذشته را با همان خصوصیات و مختصات در حال و آینده تکرار کرد در زمینهٔ معماری هم همین عقیده را داریم. بدینجهت ما میگوییم که دیگر طرز ساختمان، شکل تقسیمبندی، اسلوب بناسازی، رعایت تناسب و اصل همآهنگی، حجم و ضخامت دیوارهای گذشته را نمیتوانیم قبول کنیم، زیرا دیگر با فکر جدید این قرن که دوران ماشین و اتم و پیشرفت صنعت و علوم است موافقت و سازگاری ندارد. (در مقالهٔ «معماری ایران در دوراههٔ سبک ملی و جدید» در مجلهٔ هنر و معماری، ش ۱، سال 1348)