دسته‌ها
پیتر کوک

پیتر کوک: آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است

به نظر من آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است، به این معنا که این رشته با هدف برآوردن معیارهای اعتباری دانشگاه برنامه‌ریزی شده است؛ از همین حیث سرشت پیشه‌ورانه، سرشت هنری و به طور کلی، سرشت خلاقانهٔ {معماری} در آن فراموش شده است. خروجی دانشکده‌های امروز نسلی از معماران آموزش‌دیده، کتاب‌خوان، مسلط به اینترنت و با سلیقهٔ متوسط است که برای که برای کار در بازار تجاری بسیار مناسبند. {…}

به نظر من مهم‌ترین چیزی که باید به دانشجویان معماری آموزش داده شود این است که چطور نگاه کنند. باید به آنها آموخت که چطور مشاهده کنند و چطور با اتکاء بر تخیلشان از منابع بهره ببرند. چیزهایی مثل این که یک کابل را تا چه حد می‌توان کشید، یا این که ضخامت یک تکهٔ بتنی چقدر می‌تواند باشد را پیش از آن که خرد شود، منظورم این بخش از ماجراست. در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی کتابی وجود داشت به نام «کاتالوگ همهٔ زمین» که در آن ایده‌های مختلف همراه با تصاویرش گردآوری شده بود. به نظر من این جور چیزها باید آموزش داده شود، این که چطور کاردان باشیم. (در گفتگو با Kingshuk Niyogy، منتشر شده در وب‌سایت livemint، سال ۲۰۱۵)

دسته‌ها
پیتر کوک

پیتر کوک: معماران جوان باید حداقل در دو دانشکده تحصیل و در دو کشور مختلف کار کنند

من فکر می‌کنم جوانی که تازه پا در راه معماری گذاشته باید حداقل در دو دانشکدهٔ معماری تحصیل کند. فکر می‌کنم چنین کسانی باید حداقل در دو کشور کار کنند و فکر می‌کنم که نباید فقط به آنچه بزرگ‌ترها می‌گویند اکتفا کنند. فکر می‌کنم که آنها باید بروند بیرون و ببینند. بسیاری از معماران جوان تنها به اینترنت و کتاب‌ها و آنچه استادان آنها می‌گویند بسنده و اتکا می‌کنند. آنها نمی‌روند بیرون تا آنچه مردم می‌کنند را تماشا کنند. نگاه کردن به نظر من خیلی مهم است. حتی ایستادن در یک ایستگاه اتوبوس و نگاه کردن به رفتار مردم. این خیلی مهم است. (در گفتگوی منتشر شده توسط دانشکدهٔ معماری دانشگاه سلطنتی هنرهای زیبای دانمارک (KADK)، سال 2017)

دسته‌ها
پیتر کوک

پیتر کوک: قرار دادن یک درِ لعنتی در جای درستش یعنی بهتر کردن زندگی

من همچنان معتقدم که معماری می‌تواند زندگی مردم را بهبود دهد. هرچند امروز منظورم از بهبود مفهوم انقلابی یا آرمانشهری آن نیست. حتی قرار دادن یک درِ لعنتی در جای درستش به معنای بهتر کردن زندگی است؛ چه قرار دادن یک در ساده در جای درستش چه تصمیمات مهم‌تر از آن. (مصاحبه با وب‌سایت آرک‌دیلی، سال 2014)