دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: معماری خوب الزاماً معماری لوکس و گران‌قیمت نیست

فکر می‌کنم چه در خانه، چه در مقیاس بزرگ در معماری باید حق انتخاب بگذاریم. فضاها چه در خانه و چه در بیرون از خانه باید آن تنوع را داشته باشند. البته اگر از نظر اقتصادی امکانش باشد، چون بعضی وقت‌ها حرف‌هایی که می‌زنیم خوب‌اند ولی لوکس هستند. اگر امکانش باشد می‌شود این خصوصی بودن و این خلوت داشتن را از طریق معماری حل کرد. یعنی معماری خوب داشتن یا سازهٔ خوب داشتن الزاماً {به معنای داشتن} ساختمان گران‌تر نیست. اگر مقداری تفکر پشت یک معماری خوب باشد، آن معماری می‌تواند ارزان هم باشد.

یادم است ما یک سفر رفتیم هند. چون همکلاسی‌های من در انگلیس آنجا زندگی می‌کردند. من و دانشجوها را بردند برای بازدید خانه‌های ارزان‌قیمتی که برای قشر خیلی پایین درست کرده بودند. یک شهر جدید را رفتیم و با هم دیدیم. این خانه‌ها واقعاً از نظر مصالح ارزان و اغلب آجری بودند و فضاها خیلی کوچک ساخته شده بودند. ولی معماری‌شان فوق‌العاده بود. منظورم این است که معماری خوب {الزاماً} معماری لوکس و گران نیست. همین‌طور فکر می‌کنم معنی فضای شهری خوب داشتن الزاماً این نیست که ما بیشتر هزینه بکنیم، بلکه بیشتر باید اندیشه و برنامه‌ریزی کرد. با یک‌سری چیزهای ارزان‌قیمت، مثلا همان پاپیتال رایگان، می‌شود یک نمای سبز شهری داشت. پس می‌شود اگر معماری خوب داشته باشیم داخل خانه هم فضای خوب و فضای خصوصی و حتی فضای مجزا داشته باشیم.

این را در فضای شهری هم می‌توانیم داشته باشیم. بعضی وقت‌ها خانه‌های بزرگ فضای پرت زیاد دارد ولی فضای دنجی که بشود از آن استفاده کرد در آنها نیست. یا مثلاً از سنگ و مصالح خیلی گران‌قیمت استفاده شده ولی اصلاً معماری در آن وجود ندارد. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۲، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: آن مهندسی که در حریم رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است

بی‌قانونی، سودجویی و رانت‌خواری از دلایل مهم بروز این چالش {ساخت‌وساز در حریم رودخانه‌ها و جنگل‌ها} است. از سوی دیگر رشوه دادن به شهرداری‌ها باعث می‌شود که مسئولان شهرداری نیز چشم خود را بر روی خلاف‌هایی که عده‌ای افراد سودجو و نوکیسه انجام می‌دهند ببندند.

{…} ما امروز می‌بینیم که در مناطق اطراف شهر تهران مثل اوشان و فشم و شکراب در بستر کوه‌ها ویلاسازی می‌کنند. بالاخره مسئولان دهیاری و بخشداری آن مناطق این مسائل را می‌بینند؛ اما آیا به جز این است که دم و دود آنها دیده می‌شود و هیچ‌کس صدایش درنمی‌آید؟ اما بعد که یک سیل می‌آید و همه را بیچاره می‌کند تازه به یاد این موضوع می‌افتند که باید به دنبال اقدامات لازم بروند. از طرف دیگر همانطور که ما نمی‌توانیم برای هر فردی یک پلیس قرار دهیم تا ضوابط رانندگی را رعایت کند، در بخش ساخت‌وساز هم به همین ترتیب است. خود مردم باید الزامات و اصول را رعایت کنند و در این زمینه فرهنگ‌سازی شود.

{…} مهندسان هم در این بخش مسئول هستند. یعنی واقعا آن مهندسی که در حریم یک رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است. تمام کسانی که در حرفهٔ مهندسی مرتکب خلاف می‌شوند مقصرند. نباید در جاهایی که خطرساز است، ساخت‌وساز انجام شود. در حرایم و جنگل‌ها نباید از طرف شهرداری اجازه و مجوز ساخت‌وساز داده شود و هیچ مهندسی نباید آن نقشه را امضا کند. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ ساختمان، ش ۹۷، اردیبهشت ۱۳۹۸)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: بی‌تفاوتی و فردگرایی پیامد کلان‌شهرنشینی است

شهروندان کلان‌شهر همواره با دنیای عجیب وغریبی مواجه هستند که هیچ رحمی نسبت به ساکنانش ندارد چراکه با همهٔ مزایایی که دارد یک سری مشکلات سر راه شهروندانش قرار می‌دهد که هیچ گریزی از آنها نیست؛ برای مثال شما که در کلان‌شهر زندگی می‌کنید نمی‌توانید از ترافیک رها شوید. طبیعتاً ترافیک خسته‌کننده است، حتی فکر کردن به ترافیک‌های سنگین اعصاب انسان را به هم می‌ریزد. یا اینکه کلان‌شهرها روابط انسان را هرچه محدودتر می‌کند. مشغله‌هایی که در این نوع زندگی است اجازهٔ روابط گسترده‌ای که در شهرهای کوچک‌تر وجود دارد را نمی‌دهد. در روستاها و شهرهای کوچک‌تر ساکنان نسبت به اطراف خود شناخت بیشتری دارند، روابطشان با دوستان و آشنایان بیشتر است و همهٔ اینها موجب آرامش خاطر افراد می‌شود. چراکه «شناخت» موجب امنیت و آرامش خاطر است؛ چیزی که در کلان‌شهر خیلی کم است. زندگی در کلان‌شهر افراد را دچار یک «بی‌تفاوتی» می‌کند. کلان‌شهر نشین‌ها نمی‌توانند به همهٔ جزییات به دقت تمام بیندیشند، چراکه دقت هرچه بیشتر در جزییات موجب می‌شود که به فرد آسیب بیشتری از لحاظ روانی وارد شود. از این رو کلان‌شهرنشین‌ها نوعی کرختی و بی‌تفاوتی دارند. فردگرایی یکی از نتایج این بی‌تفاوتی و کرختی است. می‌شود گفت این فردگرایی به نوعی حفاظی است که شهروندان کلان‌شهر دور خود می‌کشند تا از آسیب بیشتر در امان باشند. {…}

این صفات به تدریج در افراد به وجود می‌آید. به نظر من فردگرایی پیامد کلان‌شهرنشینی است، چون افراد مجبور هستند در مقابل ضرباتی که می‌خواهد از محیط به آنها وارد شود، جلوگیری کنند. به هرحال نمی‌شود قاطعانه گفت که این انتخاب، انتخابی خودآگاهانه است. مدتی پیش رفته بودم نیویورک. در این کلان‌شهر همیشه صدای آژیر بلند است. آژیر آمبولانس، آتش‌نشانی، پلیس و… . در خانه خواهرم اقامت داشتم و اتفاقاً اتاقی که برای من در نظر گرفته بودند، به طرف خیابان نبود و بنابراین صدای کمتری به اتاق من وارد می‌شد، اما اتاق خواهرم به سمت خیابان بود و طبیعتاً صدای بیشتری در اتاقش می‌پیچید، ولی صدای آژیر مرا بیشتر از او می‌رنجاند. چون او ساکن آن نیویورک بود و نسبت به صداهای اطرافش عادت داشت، اما من نه. می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که چون من به آن صداها عادت نداشتم و درواقع چنین صداهایی در ایران به من آسیب نزده بودند، در برابرشان سپر دفاعی‌ای به نام بی‌تفاوتی نداشتم، اما خواهرم چون همواره در معرض آن صداها بوده، نسبت به آنها بی تفاوت شده بود. زندگی در کلان‌شهر این طور است؛ خواهر من خودآگاه دربرابر صدای آژیر بی‌تفاوت نشده، بلکه این محیط اطرافش بوده که او را مجبور کرده و البته هر کسی در نیویورک این گونه زندگی می‌کند، چون توجه بیش از اندازه به صداهای خیابان انسان را کلافه می‌کند. (در گفتگو با امین یگانه، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۳)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: زیبایی شهر بستگی به رفاه و هزینه ندارد، آگاهی و توجه می‌خواهد

دادن راه حل به‌صورت کلی برای همهٔ شهرها مسلماً غیر عاقلانه و ناممکن است. راه حل بهبود اوضاع هر شهر مسلماً حاصل مطالعات دقیق و وسیع شهر، جامعهٔ شهری در زمینه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر شهر است. اما از این کلیات که بگذریم، شهرهای ما فضای مطلوب شهری ندارند، به‌خصوص برای افرادی که بخواهند پیاده رفت و آمد کنند و در فضایی مکث کنند. نه امنیت وجود دارد و نه زیبایی. حتی گذشتن از یک تقاطع پرترافیک بسیار خطرناک است، چون هرگز حق تقدم عابر پیاده رعایت نمی‌شود و از همه بدتر وجود موتورسواران است که تابع هیچ مقرراتی نیستند. سیمای شهر ما نازیباست، شاید تصور شود که اینها همه بستگی به رفاه و هزینهٔ بیشتر دارد، ولی واقعا چنین نیست. زیبایی را می‌توان با اعمال سلیقه، حداقل هزینه و گاهی بدون هزینه تأمین کرد؛ فقط آگاهی و توجه می‌خواهد. یکی از بزرگترین مشکلات شهری ما به‌خصوص در تهران و شهرهای بزرگ مسئلهٔ ترافیک و عبور و مرور سوار و پیاده است. تا زمانی که موضوع ایجاد وسایل نقلیهٔ عمومی حل نشود، مسلماً این مسئله ادامه دارد. (در گفتگو با نویسندهٔ مجلهٔ جستارهای شهرسازی، ش ۱۵ و ۱۶، بهار و تابستان ۱۳۸۵)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: خالی کردن چهارراه‌ها و میدان‌ها از مردم کار وحشتناکی است

من با این شیوهٔ‌ شهرسازی و گودال‌باغچه ساختن از میدان‌های مهم موافق نیستم. ما برای میدان محمدیه طرحی دادیم ولی الان آنجا یک خروجی اضطراری مترو قرار دادند. آنجا میدان باسابقه و تاریخی است که به اسم میدان اعدام هم شناخته می‌شود. ما گفتیم که در مقابل مرگ و اعدام بیایم نماد جاودانگی و زندگی قرار دهیم ولی الان وسط میدان قرار است خروجی اضطراری قرار دهند. {…} خالی‌کردن چهارراه‌ها و میدان ها از مردم، کار وحشتناکی است و در مورد چهارراه ولی‌عصر هم اتفاق افتاد. من با شهردار آن منطقه که معمار هم بود حرف زدم و گفتم این خیابان نماد یک زندگی شهری و مدنیت بوده است ولی الان شهر و میدان تاریخی ولی‌عصر تبدیل به یک سواره‌رو شده است. اگر شهر بخواهد زنده و پویا باشد باید مردم حضور داشته باشند. ما با دست خود اولویت را به ماشین‌سواری می‌دهیم و می‌گوییم چرا شهر آلوده است. وقتی امکان پیاده‌روی را سخت می‌کنیم مردم را تشویق به سمت سفر و خرید ماشین می‌کنیم. این سیاست مردم را به سمت سواره شدن و همچنین خودروهای تک‌سرنشین پیش می‌برد. (در مصاحبه با روزنامهٔ شهروند، سال 1395)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: با نسخه‌های کوتاه مدت مسئولان معضلات شهرنشینی در ایران حل نشدنی است

شهرنشینی در ایران هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب نظیر بسیاری از کشورهای جهان سوم به علت تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از شتاب زیادی برخوردار بوده است. رشد سریع شهرهای بزرگ و به خصوص کلان‌شهر تهران فرصت آمادگی بستر شهری را برای پذیرا شدن این جمعیت رو به تزاید شهرنشین نداشته است. روز به روز کیفیت محلی شهری ما بدتر می‌شود. تهران را مقایسه کنید با سی، بیست یا حتی ده سال قبل و نتیجه را لمس کنید. آلودگی بیشتر، ترافیک بدتر، زمان به هدر رفتهٔ مردم، لطمات روحی و جسمی شهروندان و… . چه باید کرد؟ مسلما با نسخه‌های چند ماهه که به علت عمر کوتاه مسئولیت مسئولان مرتب پیچیده می‌شود و عدم توانمندی بخش حرفه‌ای ما که هنوز جایگاه درخوری برای خود نیافته و نتوانسته راه‌حل‌های مناسب و قابل اجرا در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاضر ارائه کند و با منافع عجیب و غریب گروه‌های خاص نمی‌توان معضل شهر نشینی را حداقل در کلانشهرها حل کرد. (مصاحبه با مجلهٔ جستارهای شهرسازی، سال 1385)