دیوید هاکنی | David Hockney
دیوید هاکنی، متولد سال ۱۹۳۷، هنرمند شهیر انگلیسی است.بیشتر مردم فکر میکردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است، اما من مطمئنم که اینطور نیست.
بیشتر مردم فکر میکردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است. اینطور فکر نمیکردند؟ مردم فکر میکردند همین است، این پایان {تلاش برای نمایش واقعیت} است. اینطور نیست. و من خیلی مطمئنم که اینطور نیست. اما تعداد بسیاری از آدمها آنطور که من فکر میکنم فکر نمیکنند.
منظور من این است که همهچیز به تصویرسازی ارتباط دارد. ما همیشه تصویرسازی میکنیم، همیشه. اگر شما به بیست یا سی هزار سال قبل بروید، هنر همواره تصویرسازی از یک چیز است. مطمئنم که اولین آدمی که این کار را کرد یک نفر وجود داشت که در حال تماشای او بود. و آن آدم احتمالاً زیر لب نالیده یا به شکلی گفته باشد که «{در چیزی که کشیدهای} یک حیوان میبینم»، یا چیزی دیگر.
در کنار اینها، عکاسی رنگی هیچ وقت خوب نبوده. چون شما نمیتوانید از چیزی که در رنگ وجود دارد عکاسی کنید. اگر مزرعهای از کلزا دارید، توجه خواهید کرد، کلزا زرد فلورسنت است. اما، اگر از آن عکس بگیرید، اینطور نیست. در عکس فقط یک زرد ساده است. (در گفتوگو با Francoise Mouly، منتشر شده در وبسایت The New Yorker، سال ۲۰۲۲)
اختراع عکاسی، به معنای کشف موادی شیمیایی بود که بتواند تصویری را ثبت کند، نه به معنای اختراع دوربین عکاسی. شما نمیتوانید نام مخترع دوربین را بگویید اما مخترع عکاسی را میشود نام برد. دوربینها در واقع چیزهایی طبیعی {و باسابقه} هستند. اما تجسم بصری جهان، کاری که یک دوربین انجام میدهد، حقیقتا آن طوری نیست که ما دنیا را میبینیم. دوربینها فقط سطوح را میبینند و ما فضا را میبینیم. به نظر من عکاسی حتی ممکن است باعث شده باشد ما جهان را بسیار ملالآور ببینیم. (در گفتگو با Tom Hodgkinson منتشر شده در وبگاه The Idler در سال 2010)
کار عکاسی در واقع ثبت تنها یک چشمانداز است، در حالی که هیچگاه تنها یک چشمانداز وجود ندارد، همواره هزاران چشمانداز مختلف وجود دارد. عکسها هیچگاه واقعی یا به حد کافی خوب نیستند. این دیدگاه که میتوانیم از طریق عکاسی به بیشترین حد از واقعیت دست پیدا کنیم سادهلوحانه است. (در گفتگو با Lita Barrie نویسندهٔ هافینگتونپست، سال 2015)