زها حدید | Zaha Hadid
زها محمد حدید، متولد سال 1950 و در گذشتهٔ سال 2016، معمار مشهور اهل عراق و شهروند بریتانیا بود.باید محول کردن را یاد بگیرید. اگر بخواهید همهٔ کارها را به تنهایی انجام دهید، هربار فقط میتوانید یک پروژهٔ کوچک را پیش ببرید.
همیشه چیزی هست که سر و کلهاش پیدا میشود، چیزی که تو پیشتر به آن فکر نکرده بودی. گذشته از این، {در پایان یک پروژه} همهٔ اشتباهات را میبینم. یا بهتر بگویم، ابتدا همهٔ خطاها را میبینم و سپس وقتی همه چیز را در نظر میگیرم به آنچه انجام دادهام علاقه پیدا میکنم. اما فکر میکنم که اگر اشتباه نکنی (دارم در مورد جزئیات و نواقص کوچک صحبت میکنم) نمیتوانی یاد بگیری.
معماری من نه فقط به من که به گروهی متشکل از حداقل چهل نفر از افراد با تخصصهای گوناگون وابسته است. {نقش من} بیشتر شبیه رهبری یک ارکستر سمفونی است. باید محول کردن {کارها} را یاد بگیرید. اگر بخواهید {همهٔ کارها را} به تنهایی انجام دهید، در یک زمان فقط میتوانید یک پروژهٔ کوچک را پیش ببرید. (در گفتوگو با Alain Elkann، منتشر شده در وبسایت مصاحبهکننده، سال ۲۰۱۶)
مردم خود پیشفرضهایی راجع به مسکن دارند، اما لازم است {ما معماران} بیندیشیم و پیشنهادهایی دربارهٔ روشهای زندگی در آینده عرضه کنیم. همین حالا هم رابطهٔ بین فضای سکونت و فضای کار بسیار متحول شده است. در پی تکنولوژیهای رایانهای بسیاری از مردم در محل سکونتشان کار میکنند و مشتاق به داشتن فضای شفافتری هستند. انگارهٔ دفتر کار نیز متحول شده است. فضای اداری {همچون گذشته} دیگر فضایی مشخص نیست، بلکه فضایی است که میتواند محمل فعالیتهای گوناگون باشد.
به نظر من معماران امکان آفرینش فرهنگ را دارند. معماران باید کمی جلوتر از بقیه حرکت کنند و آنچه در حال وقوع است را رصد کنند. فکر نمیکنم که ما معماران قادر باشیم که یک ایده را به مردم تحمیل کنیم، اما باید قادر باشیم که آنچه اتفاق خواهد افتاد را پیشگویی کنیم و بر اساس آن میتوانیم چنان فتواهایی صادر کنیم. (در گفتگو با Louis Rojo de Castro در سال ۱۹۹۵، منتشر شده در مجلهٔ El Croquis، ش ۷۳)
من زن، عرب و معمار هستم. بیولوژی و جغرافی دو مورد اول را تعیین کرده، سومی حاصل چهلسال کار سخت است. {معماری} همهاش کار کردن است؛ معماری در نهایت دربارهٔ خوشبختی و آفرینش محیطی خوشایند برای همهٔ ابعاد زندگی است. اما آفرینش محیطی برای تعالی، اشتیاق و الهام نیز اهمیت دارد. ما از طریق پژوهش، آزمایش و همکاری به آنچه فکر میکردیم غیر ممکن است دست مییابیم. (در گفتوگو با Darren Falls در سال ۲۰۱۶، منتشر شده در وبسایت YLighing)
کار معماری اساساً خلق محیطهایی دلچسب و مهیج برای همهٔ جنبههای زندگی اجتماعی است. با این حال جامعهٔ معاصر مدام در حال تغییر است. انتظامهای فضایی در تناسب با الگوهای زیستی تکامل پیدا میکند. {…} به نظر من آنچه در عصر ما {به نسبت گذشته} تازه است، سطح جدیدی از پیچدگی اجتماعی است. دیگر یک فرمول ساده {برای مسائل مختلف} وجود ندارد. دیگر راهحلی جهانی و تکرارهای جزئی وجود ندارد. و این در مورد شهرهای آسیایی بسیار مصداق دارد.
در هنگکنگ بعد از خروج بریتانیا جنبش قدرتمندی برای حفاظت از آنچه تاریخی است به وجود آمد، با این ایده که آنچه سنتی است بهترین است. این وضعیت مرا به یاد جنبش پستمدرنیسم در دنیای غرب و شهرنشینی جدید میاندازد. اندیشهٔ من این است که کارم را با ایدههای محلی و سنتهای طراحی آغاز میکنم و سپس آنها را به چیزی تازه و غیرمعمول تبدیل میکنم، یعنی هویت محلی را استفاده میکنم، اما آنها را کپی نمیکنم. من آن را در آخر تبدیل به چیزی متعلق به خودم میکنم. (در گفتگو با Inhae Yeo ویراستار مجلهٔ OIKONOMOS، منتشر شده در سال 2017)
به نظر من حرفه و آموزش معماری به یکدیگر کاملاً پیوسته هستند. جالب است که امروز فضای حرفهٔ معماری پرماجراتر و جذابتر از مدرسهٔ معماری است؛ که به نظرم این یک نقطهٔ عطف واقعی است. اگر شما سی سال پیش را با حالا مقایسه کنید، خواهید دید که کاملاً اوضاع برعکس بوده است. در فضای حرفهٔ معماری باید تعارض و تبادل ایدهها بیشتر باشد و نیاز به جلسات بیشتری برای همفکری و مباحثه وجود دارد. در همین حین است که آدمهای {برجستهٔ} جدیدی سربرخواهند آورد، چه این که همه به مرور پیر میشود و من هم مستثنا نیستم. (در گفتگو با Brett Steele منتشر شده در وبسایت The Architectural Review، سال 2011)
آنچه من را راجع به آینده نگران میکند ارزشهای محافظهکارانهای است که در حال تثبیت شدناند. این ارزشها ممکن است فوراً معماری را تحت تاثیر قرار ندهند اما جامعه را متاثر خواهند کرد و این باعث نگرانی من میشود. جهان روز به روز حالت طبقاتی و تقسیمشدهٔ بیشتری پیدا میکند و در نتیجه فاصلهٔ مردم از یکدیگر روز به روز بیشتر میشود. ما باید برای به وجود آوردن جامعهای آزاد و لیبرال تلاش کنیم. (در مصاحبه با وبسایت Designboom، سال 2007)
اگر خواهان زندگی راحت هستید، معمار نشوید. در حرفهٔ معماری لازم است که همواره و همیشه کار کنید. برای اثبات این موضوع میتوانید از تکتک افراد مشغول در دفتر طراحی من بپرسید. اگر اهل کار بین ساعات نه صبح تا پنج بعد از ظهر هستید و دوست دارید بعد از آن بروید خانه و استراحت کنید، توصیهٔ اکید من این است که معمار نشوید. (مصاحبه با هافینگتونپست، سال 2015)
تحولاتی که استفاده از کامپیوتر برای معماری به ارمغان آورده باور کردنی نیست. به عنوان مثال اثر معماری میتواند پیچیدگی و انعطاف بسیار بیشتری داشته باشد، همان چیزی که کارفرمایان امروز به آن نیاز دارند. استفاده از کامپیوتر در معماری به طور کلی باعث افزایش روابط ساختمانها هم با محیط اطرافشان و هم با اجزای درونیشان شده است. (گفتگو با مجلهٔ Uncube، سال 2015)