دسته‌ها
گائتانو پشه

گائتانو پشه: در زمانهٔ قدیم هنر همیشه عملی بود

هنر فقط {شامل شکل‌های} سنتی آن، نظیر نقاشی و مجسمه نیست، بلکه هنر هر آن چیزی است که قادر باشد دربارهٔ واقعیت اظهار عقیده کند. اشیاء روزمره هنوز هم می‌توانند چیزی را بیان کنند که نه‌تنها عملی است، بلکه سیاسی، مذهبی یا فلسفی نیز است.

یک چیز را در نظر بگیرید. در زمانهٔ قدیم هنر همیشه عملی بود، چون آن موقع دوربینی نبود که عکس بگیرد، بنابراین مردم از نقاش درخواست می‌کردند که یک پرتره بکشد. پرتره عملی بود، آنها درخواست اثر هنری نکرده بودند، آنها یک پرتره خواسته بودند. بنابراین آن پرتره یک کارکرد بسیار عملی را برآورده می‌کرد.

مثال دیگری که بسیار دوست دارم این است که میکل‌آنژ وقتی کلیسای سیستین را با صحنه‌ای از روز حساب، یعنی جایی که جهنم را با شعله‌های آتش و مردمی که دارند می‌سوزند می‌بینید، ساخت. این اثر عملی بود، چرا که به مؤمنان نشان داد که اگر احکام کلیسا را رعایت نکنند، به جهنم می‌روند. (در گفت‌وگو با Emma Robertson، منتشر شده در وب‌سایت The Talks، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
مایکل سورکین

مایکل سورکین: معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند

معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند، در واقع معماری دیگر ساختارها را با رفتار ظالمانه هماهنگ می‌کند. در مورد خاص دیوار {حائل اسرائیل در کرانهٔ باختری} معماری باعث زورگویی علیه الگوهای مأنوس {زندگی} و روابط انسانی شده است، این دیوار حمله‌ای ظالمانه علیه امکان گستردن بساط زندگی‌ای آرام و راحت است، زورگویی‌ای از نوع حبس کردن، خشونتی از نوع ایجاد زشتی است. معماری می‌تواند به ستم‌هایی از نوع یک‌شکل کردن جامعه، ناکارایی، و جابجایی {سره با ناسره} دامن بزند. معماری می‌تواند سد راه بسیاری از چیزها باشد.

من استدلال خواهم کرد که نه تنها راه‌های دیگری {نسبت به آنچه امروز رخ داده} وجود دارد، بلکه معماری تکالیف آشکار اخلاقی‌ای بر دوش دارد. فهرست این وظایف با مواردی شروع می‌شود که همه با آن موافقند: این که ایمن باشد، در برابر آتش، بارش باران و مواد سمی از ساکنانش محافظت کند. اما تکالیف اخلاقی معماری بیش از اینهاست و شامل این می‌شود که احتمال ایجاد زندگی دلپذیر را افزایش دهد، روابط ما با منابع تجدیدناپذیر کرهٔ زمین تنظیم کند، یا به قراردادهای کالبدی شهرهای خوب موجود ما از حیث فرم احترام بگذارد. و همچنین، وظیفهٔ معماری است که ابزارهای متنوعی برای توزیع منصفانهٔ فضا، منابع، امکانات، روابط و تجربه فراهم کند و نمادی از این توزیع منصفانه باشد. وظیفهٔ ما معماران این است که اوضاع را بهبود ببخشیم. چه چیز می‌تواند برای یک معمار افسرده‌کننده‌تر از تبدیل شدن بیروت به یک ویرانه باشد؟ (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ COVJEK I PROSTOR در سال ۲۰۰۶، به نقل از وبلاگ Lebbeus Woods)

دسته‌ها
نادر خلیلی

نادر خلیلی: باور دارم در خون هر ایرانی شعلهٔ آفرینش با ارکان خاک و آب و باد و آتش جریان دارد

با آنکه هنر سفالگری در کشورهای دیگر جهان نیز مانند کشور چین و ژاپن و اروپا و سرخپوست‌ها بسیار سابقه دارند و در بعضی از جهات از کشور ما نیز پیشرفت بیشتری داشته‌اند، پس از مطالعهٔ عمیق به جرئت می‌توان ادعا کرد که در هیچ‌کجای دنیا معماری خاک و معماری بومی طاق و گنبدها به پای پیشرفت ایران نرسیده‌اند. ایران بدون اغراق امروزه می‌تواند به همه‌جای جهان هنر و مهندسی معماری خاک را صادر کند. حتی به کشورهای با سابقهٔ تاریخی بزرگ مثل چین و مصر و آفریقای مرکزی و آمریکای جنوبی. {…} نبوغ فنی و هنری معماران و هنرمندان ایران در نفوذ به رموز مصالح و انرژی‌های طبیعی، اشکال هندسی و رنگ‌ها و بافت‌ها و فضاها چنان عمیق بوده که من باور دارم در خون هر ایرانی شعلهٔ آفرینش با ارکان خاک و آب و باد و آتش جریان دارد. چون این ارکان در شعر و ادب ایران از آیین باستانی زرتشت گرفته تا دین مبین اسلام افق وسیعی در روح ایرانی گشوده است. در عین حالی که دست ماهرانهٔ استادکارانش قالی بافته‌اند و یا خمیر گل را شکل داده‌اند زبانشان و دلشان پر از نام خدا، عشق و آتش بوده است. (در گفتگو با علی‌اکبر خرمشاهی، منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، ش 7، سال 1369)