دسته‌ها
زاها حدید

زها حدید: باید محول کردن را یاد بگیرید. اگر بخواهید همهٔ کارها را به تنهایی انجام دهید، هربار فقط می‌توانید یک پروژهٔ کوچک را پیش ببرید

همیشه چیزی هست که سر و کله‌اش پیدا می‌شود، چیزی که تو پیش‌تر به آن فکر نکرده بودی. گذشته از این، {در پایان یک پروژه} همهٔ اشتباهات را می‌بینم. یا بهتر بگویم، ابتدا همهٔ خطاها را می‌بینم و سپس وقتی همه چیز را در نظر می‌گیرم به آنچه انجام داده‌ام علاقه پیدا می‌کنم. اما فکر می‌کنم که اگر اشتباه نکنی (دارم در مورد جزئیات و نواقص کوچک صحبت می‌کنم) نمی‌توانی یاد بگیری.

معماری من نه فقط به من که به گروهی متشکل از حداقل چهل نفر از افراد با تخصص‌های گوناگون وابسته است. {نقش من} بیشتر شبیه رهبری یک ارکستر سمفونی است. باید محول کردن {کارها} را یاد بگیرید. اگر بخواهید {همهٔ کارها را} به تنهایی انجام دهید، در یک زمان فقط می‌توانید یک پروژهٔ کوچک را پیش ببرید. (در گفت‌وگو با Alain Elkann، منتشر شده در وب‌سایت مصاحبه‌کننده، سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
یونا فریدمن

یونا فریدمن: فرانک گری و زها حدید معماری را همچون مجسمه می‌آفرینند، اما یک مجسمه لزوماً یک اثر معماری خوب نیست

آنچه مهم است این است که من تلاش نمی‌کنم راهکارهای فرمال خاصی را پیشنهاد دهم. من ترجیحات زیبایی‌شناسانهٔ خودم را دارم اما می‌توانم راهکارهای یکسره متفاوت را بپذیرم. برای من شیوهٔ فکر کردن است که اهمیت دارد. من به معماری جریان اصلی علاقه‌مند نیستم.

من دشمنی‌ای با این شخصیت‌ها ندارم، اما معماری فرانک گری و زها حدید صرفا آزاد به نظر می‌رسد. آنها معماری را همچون مجسمه می‌آفرینند. اما یک مجسمهٔ معمولی لزوماً یک اثر معماری خوب نیست. من مخالف هرگونه طرح ازپیش‌تعیین‌شده هستم. فرایند آزمون و خطاست که هر نوع فناوری را به پیش می‌برد. نگاه کنید که ناسا چگونه موشک می‌سازد. نقشه‌ای که روی کاغذ طرح شده باشد ممکن است ایدهٔ خوبی باشد، اما این همهٔ چیزی است که هست. هر چیز نیازمند این است که به آزمون گذاشته شود و مدام بهبود یابد. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily در سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
حسن فتحی

حسن فتحی: در گذشته پاسخ مسائل اقلیمی از طریق آزمون و تصادف حاصل می‌شد نه از طریق استدلال علمی

پیش از ظهور عصر صنعتی و مکانیزاسیون انسان‌ها برای شکل دادن به محل سکونت خویش، منطبق بر نیازهای جسمانی‌شان، به منابع طبیعی انرژی و مواد موجود در محل متکی بودند. در طی قرن‌های متمادی مردم در همه جا یاد گرفته بودند که با محیط و اقلیم اطراف خود ارتباط برقرار کنند. اقلیم ضرباهنگ زندگی مردم و همچنین محل سکونت و لباس آنها را شکل می‌داد. بدین‌سان آنها خانه‌هایی می‌ساختند که کم یا بیش در زمینهٔ تأمین خرداقلیم مورد نیازشان رضایت‌بخش بود.

{در آن روزگار} پاسخ‌های موفق به مسائل اقلیمی از طریق استدلال علمی و آگاهانه حاصل نمی‌شد. این پاسخ‌ها از طریق آزمون‌های بی‌شمار و تصادف و تجربهٔ چند نسل از سازندگان به دست می‌آمد، کسانی که تجربه‌های موفق را به کار می‌گرفتند و آنچه شکست می‌خورد را طرد می‌کردند. (در مقاله‌ای با عنوان «انرژی طبیعی و معماری بومی» در سال ۱۹۸۶)

دسته‌ها
نادر تهرانی

نادر تهرانی: ساخت و سازهایی که در حکم آزمون و خطا هستند دارند تهران را زنده‌زنده می‌خورند

اگر در امریکا خطر نابودی آفرینش‌های عالی معماری بر اثر حساسیت‌های بیش از اندازه و سخت‌گیری‌های هیئت‌های نظارت وجود دارد، مشکلی که هم اکنون در ایران داریم درست بر عکس است. به خاطر نبود هیچ‌گونه فرآیند نظارت، تهران دارد زنده‌زنده توسط ساخت و سازهایی که در حکم آزمون و خطا هستند خورده می‌شود بدون این که گفتگو، نقد یا ارزیابی لازم در مورد این ساخت و سازها صورت بگیرد.

مسئله تهران تنها این نیست که ساختمان‌های بد و بی‌سلیقه در آن ساخته می‌شوند، بلکه این ساختمان‌ها پیامدهای شهری غیر قابل بازگشتی را موجب می‌شوند. در مقیاس شهری، تأثیراتی که گونه‌های ساختمانی و مورفولوژی شهری به وجود می‌آورند نیز به نوبه خود بزرگ‌تر می‌شود. (در گزارش منتشر شده از میزگرد معماری در تهران در مجلهٔ شارستان، سال ۱۳۸۸)