دسته‌ها
جوزف ریکورت

جوزف ریکورت: بناهای بلندمرتبه فضای اطرافشان را مصرف می‌کنند و آن را هدر می‌دهند

شهرهایی تازه وجود دارند؛ به‌ویژه در {کشورهای اطراف} خلیج فارس. آنها شکل تازه‌ای از سکونت شهری هستند و نویسندگان خاصی همچون جِی. جی. بالارد یا ویلیام گیبسون را مجذوب می‌کنند.

{…} من ترجیح می‌دهم به آسمان‌خراش‌ها و معماران آنها فکر نکنم. ترجیح می‌دهم به معمارانی فکر کنم که آسمان‌خراش‌های افقی طراحی می‌کنند، مثل استیون هال که ساختمانی بزرگ در شنژن، کلان‌شهر بیرون هنگ‌کنگ، با طولی به اندازهٔ ارتفاع ساختمان امپایر استیت طراحی کرده است. من «معمارستاره‌ها» را دوست ندارم، زیرا آنها به سرشت نمایشی شخصیت‌شان متکی هستند، نه به کیفیت آثارشان.

{…} مسئله‌ای که دربارهٔ بناهای بلندمرتبه وجود دارد این است که آنها فضای اطرافشان را مصرف می‌کنند و {آن را} هدر می‌دهند. بلندترین ساختمان در جهان در واقع در جدّه ساخته خواهد شد و این بنا یک کیلومتر ارتفاع دارد. اگر به چشم‌انداز اطراف آن نگاه کنید {دورتادور آن} زمین بایر است. در واقع بنایی است که نمی‌توانید با {استفاده از} پای خودتان به آن وارد شوید، شما مجبورید که با خودرو {یا آسانسور به فضاهای آن} بروید. بنایی حتی بلندتر {از برج جده} برای باکو طرح‌ریزی شده است. اینها بناهایی نیستند که هیچ‌گونه امتیاز معمارانه‌ای داشته باشند. (در گفت‌وگو با Alain Elkann، منتشر شده در وب‌گاه مصاحبه‌کننده، سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
ماریو بوتا

ماریو بوتا: کارفرمای خوب کسی است که سخت‌گیر باشد

من همیشه برای پیدا کردن مشتری مشکل داشته‌ام ولی پس از پیدا کردن او دیگر مشکلی نبوده، حتی اگر جاهایی بعضی مسایل را نتوانسته‌ام حل بکنم تقصیر خودم بوده است. ولی این مطلب غیرقابل انکار است که سفارش‌دهنده خوب شرط اصلی پروژه موفق است.

مشتری خوب، کسی است که سخت‌گیر باشد، کسی که مسایل را خوب بشناسد. این به نفع معمار است و مشکل‌ترین کار دست و پنجه نرم کردن با کارفرمایی است که خود جواب‌ها را می‌داند. به عنوان مثال در مورد طراحی و ساخت موزهٔ هنر سانفرانسیسکو برای سفارش‌دهنده دو راه وجود داشت: جاسازی تمام تجهیزات موزه در ۶ طبقه اول یک آسمان‌خراش، پیدا کردن زمین و ساخت آن. او مسیر طولانی‌تر یعنی راه دوم را انتخاب کرد چون به این نتیجه رسید که موزه باید علامت و تصویر باشد و باید ارزش نمادی و سمبولیک داشته باشد.

معماری معاصر باید علاوه بر معمار، سفارش‌دهنده را نیز آموزش دهد و او را نیز تربیت کند وگرنه معماری که همه قواعد و قوانین کاری‌اش قبلاً مشخص شده «گریموری» بیشتر نمی‌تواند باشد. (در گفتگوی با محمد قاری‌پور، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۳۳، سال ۱۳۷۸)