دسته‌ها
دیوید چیپرفیلد

دیوید چیپرفیلد: در نود و نه درصد مواقع معماری چیزی است که باید درون آن باشید و جذب آن شوید

به نظر من در نود و نه درصد مواقع، معماری چیزی است که باید درون آن باشید و جذب آن شوید. معماری چیزی است که شما را بیشتر از طریق تجربه متقاعد می‌کند تا اینکه با تصویر تحت تأثیر قرار دهد. با وجود این، نمی‌توان به راحتی میان آن دو خط کشید.

من خواهم گفت که بناهایی هستند که موفق می‌شوند هم نسبتاً بدیع باشند، و هم همچنان بودن در آنها لذت‌بخش و اطمینان‌بخش باشد. ما سعی می‌کنیم مرز قاطع‌تری بین معمولی بودن و خاص بودن ترسیم کنیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت The Talks، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
مایکل روتوندی

مایکل روتوندی: من همیشه از راه تجربه کار کرده‌ام؛ از تجربه به ایده نه از ایده به تجربه

من کارم را با یک موضع نظری یا تئوری عمل آغاز نمی‌کنم. من همیشه از راه تجربه کار کرده‌ام؛ از تجربه به یک ایده، به جای {شروع} از یک ایده به {سوی} تجربه. همیشه حدسم این بوده که پیتر آیزنمن از تئوری به فرم می‌رسد. او یک تئوری را توسعه می‌دهد و آن تئوری را می‌سازد. بسیاری از بناهای او تبدیل به شرحی برای متون او شد؛ ابزار آموزشی شگفت برای نسل ما.

در حالی که برای ما متن بعد از {عمل} می‌آید. من و تام {مین} اینگونه کار کردیم؛ ما هیچ‌وقت راجع به یک تئوری که ما را به سوی طراحی هدایت کند صحبت نکردیم. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۳)

دسته‌ها
هانی رشید

هانی رشید: معماری صرفاً شکلی از هنر، یا تجارت، یا رشته‌ای علمی نیست؛ معماری تلاقی این سه است

بدون شک چیزهای زیادی از استادان بزرگ و از {تجربیات} گذشته آموخته‌ام. همچنین، به نظر من بسیار مهم است که مثلاً وقتی در جایی مثل روسیه یا هرجای دیگر کار می‌کنم، هرچقدر که می‌توانم راجع به تاریخ، معماری و سیاق فرهنگی گسترده‌تری که در آن کار می‌کنم بیاموزم. این برای ما خیلی مهم است.

من واقعاً معتقدم که معماری صرفاً شکلی از هنر، یا تجارت، یا حتی رشته‌ای علمی نیست، بلکه تلاقی این سه است؛ بخاطر همین آموختن از منابع فراوان و مسیرهای شغلی افراد متعدد بسیار مهم است؛ و آموختن از این که چگونه یک نفر ممکن است رشتهٔ معماری را -که واقعاً چندبنیانی است- هدایت کند. (در گفت‌وگو با Maria Efimova، منتشر شده در وب‌سایت .ART، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
موشه سفدی

موشه سفدی: هشتاد درصد معماری تکامل است و بیست درصد آن ابداع

من خودم را بسیار تکرار می‌کنم. من مجموعه‌ها و پروژه‌های مسکونی بسیاری را به پایان رسانده‌ام. تلاش می‌کنم از {فرایند انجام} یک طرح برای طرح بعدی {نکاتی را} بیاموزم، اما ایده‌های مشخصی هست که آنها را در سرتاسر کار خویش به همراه دارم. آنجایی که تلاش می‌کنم خود را تکرار نکنم زمانی است که طراحی یک بنای نمادین را که از حیث مکان، بسترها و برنامه‌ها واجد یگانگی است بر عهده دارم.

درست است که بسیاری از بناهای من واقعا منحصربه‌فرد و با یکدیگر متفاوت هستند، اما به این علت به واژهٔ ابداع بدگمانم که ابداع متضاد تکامل است. از همین رو می‌گویم که معماری هشتاد درصد تکامل است و بیست درصد آن ابداع.

با وجود این، لحظات خاصی هست که می‌توان آنها را {لحظهٔ} ابداع نامید؛ مثلاً من شیوه‌های متنوع رساندن نور به طبقات پایین یک بنا را ابداع کردم. آیا این حقیقتاً ابداع است؟ در کتاب جامعه آمده است که «زیر نور خورشید هیچ چیز تازه‌ای نیست». (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت stirworld، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
هانی رشید

هانی رشید: معماری با ساختمان‌سازی صرف متفاوت است و متأسفانه دومی بر محیط ساخته‌شدهٔ ما حکم‌فرماست

{جالب‌ترین چیزی که از معمار بودنم آموخته‌ام} این است که هر معماری‌ای معماری نیست. در واقع آنچه بیش از هر چیز دیگر یاد گرفته‌ام این است که «معماری» با ساختمان‌سازی صرف کاملاً متفاوت است و متأسفانه این دومی به شکلی جهانی بر محیط‌های ساخته‌شدهٔ ما حکم‌فرماست.

معماری خود از خیزش گستردهٔ کارفرمایان روشن‌فکر و آگاه، کار طراحانهٔ خطرپذیر، و در نظر داشتن غنای فرهنگی و کار در زمینهٔ تاریخ و اتخاذ تصمیم‌های رادیکال پدید می‌آید. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ Design Scene، شمارهٔ ۲۵، سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
ولف دی. پریکس

ولف پریکس: دانشجوهای معماری باید همهٔ اطلاعاتی را که به آنها می‌دهید تجربه کنند تا بتوانند به دانش تبدیلش کنند

{در زمینهٔ آموزش معماری} امریکا آکادمیک‌تر است و رویکردش به معماری از نظر تئوری بسیار هوشمندانه است. تئوری در امریکا فوق‌العاده است، هرچند گاهی بیش از اندازه آکادمیک است. در اروپا مدارس خیلی در دید نیستند، چون دانشگاه‌ها تلاش می‌کنند به دانشجوها یاد بدهند چطور بسازند. این یک توهم است. تئوری من در رابطه با آموزش این است که همهٔ اطلاعاتی که شما به دانشجوها می‌دهید، آنها باید تجربه کنند تا بتوانند به دانش تبدیلش کنند. نه در اروپا و نه در امریکا این کار انجام نمی‌شود. در امریکا خیلی به جنبهٔ آکادمیک و تئوری توجه می‌شود. در اروپا تئوری وجود ندارد، دست‌کم به آن شکل هوشمندانه که در امریکا هست. مثلاً به کیپنس فکر کنید. من اینجا در اروپا هیچ کیپنسی نمی‌شناسم. دانشجوها در اروپا مسائل تکنیکی را یاد می‌گیرند که همان فاصله را از واقعیت دارد که تئوری در مدارس امریکا دارد. (در گفتگو با کامران بهمنی، منتشر شده در کتاب «روایت‌های آوانگارد»، تألیف پویان روحی، سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون: معماری حال حاضر ایران نه فرنگی است و نه ایرانی

به نظر من این هرج و مرج {در شهرهای ما} زاییدهٔ تحول بی‌مقدمهٔ معماری ماست. تا چهل سال پیش ما یک روش قدیمی ساختمانی داشتیم و کمابیش با اصول کهن و دیرینه (مخصوصاً در مورد مساکن و منازل) عمل می‌کردیم که به طور کلی عبارت بود از در نظر گرفتن جهت ساختمان و ایجاد بادگیر و حوض‌خانه و تناسب قسمت‌های خالی (یعنی پنجره‌ها) با قسمت‌های پر ساختمان (یعنی دیوارها) و قطر دیوارها و طرز بنای سقف‌ها و ایوان‌ها و سایه‌بان‌ها و شکل باغچه و حیاط و انتخاب درخت‌ها و غیره.

تمام این جزئیات بنا بر مطالعات مفصل و تجربیات چندین صد ساله انجام می‌گرفت و معماران ما به جایی رسیده بودند که هدف خود یعنی ایجاد زندگی راحت برای صاحب کار را تأمین می‌کردند. در گذشته موضوع زیبایی نیز در معماری ما منطقی بود. تناسب و رنگ مصالح که در نما و در داخل بنا به کار می‌رفت و هم‌آهنگی آنها با هم و جزئیات گچ‌بری یا آجرکاری و برجستگی‌ها و فرورفتگی‌ها و تطبیق آنها با نور طبیعی (مخصوصاً در طهران که درخشندگی آفتاب کوچک‌ترین برجستگی را نمایان می‌سازد) و بازی حجم‌های هندسی و مخصوصاً سادگی این اشکال تمام مسایلی بودند که معماران ما (حتی در خانه‌های کوچک) به آنها سخت توجه داشتند.

ولی از تاریخ ورود معماری مدرن بدبختانه ما خواستیم کورکورانه و بی‌توجه به سنن و اصول از معماری غربی تقلید کنیم و در نتیجه سبک خودمان را فراموش کردیم و روش اروپایی را هم (آن طوری که از نظر کشور ما باید قابل قبول باشد) به کار نبردیم. به این دلیل معماری ما نه فرنگی است و نه ایرانی. (در گفتگو با فرخ غفاری، منتشر شده در مجلهٔ آرش، ش ۵، سال ۱۳۴۱)

دسته‌ها
ژوزب لوییس سرت

ژوزب لوییس سرت: اگر قرار است در ایران اشتباه کنید اشتباه جدید کنید، اشتباهات قدیمی را تکرار نکنید

کشور ایران این امتیاز را دارد که می‌تواند از اشتباهات سایر کشورها استفاده کند. شما نباید اشتباهات قدیمی را تکرار کنید. اگر قرار است اشتباهی بکنید، اشتباه جدید بکنید. گفتهٔ شما در مورد خانه‌های ردیفی در دو طرف جاده و این که به صورت فضاهای پر سر و صدا و غیر قابل سکونت درآمده کاملاً درست است. درست مثل اطراف رود سن و حوالی آن در پاریس امروز. این قسمت قبلا بسیار زیبا بود و در آنجا کتاب‌های قدیمی می‌فروختند و مردم هم می‌توانستند پیاده‌روی یا ماهیگیری کنند. اما حالا آنجا را صف‌های طویلی از هزاران هزار اتومبیل پر کرده است. امروز هیچ‌کس آپارتمان‌های زیبایی را که بیست سال پیش دارای ارزش زیادی بودند نمی‌خواهد زیرا غیر قابل سکونت شده‌اند. اگر پنجره را باز کنید سر و صدای زیادی می‌شنوید و اگر ببندید نمی‌توانید نفس بکشید. باید پنجره‌ها را دوجداره کنید تا از شر سر و صدا راحت شوید.

آپارتمان‌ها غیر قابل سکونت شده‌اند و این بدین معنی است که امروز خیابان‌ها، خیابان‌های مهمی که سی سال پیش بهترین محل برای ساختمان بودند، دیگر محل دلخواهی نیستند، زیرا دیگر خیابان‌ها خیابان نیستند بلکه تبدیل به اتوبان شده‌اند. اگر شما از این جاده با چهار یا پنج باند عبوری و تقاطع‌هایی در ارتفاع داشته باشد درست مثل این است که شهر شما بوسیلهٔ رودخانه تقسیم شده باشد. پیاده‌ها مجبورند از روی پلی برای عبور از عرض جاده بگذرند. (در گفتگو با منصور فلامکی، داراب دیبا و سینا ریحانی، منتشر شده در مجلهٔ هنر و معماری، ش ۲۹ و ۳۰، سال ۱۳۵۴)

دسته‌ها
حسن فتحی

حسن فتحی: در گذشته پاسخ مسائل اقلیمی از طریق آزمون و تصادف حاصل می‌شد نه از طریق استدلال علمی

پیش از ظهور عصر صنعتی و مکانیزاسیون انسان‌ها برای شکل دادن به محل سکونت خویش، منطبق بر نیازهای جسمانی‌شان، به منابع طبیعی انرژی و مواد موجود در محل متکی بودند. در طی قرن‌های متمادی مردم در همه جا یاد گرفته بودند که با محیط و اقلیم اطراف خود ارتباط برقرار کنند. اقلیم ضرباهنگ زندگی مردم و همچنین محل سکونت و لباس آنها را شکل می‌داد. بدین‌سان آنها خانه‌هایی می‌ساختند که کم یا بیش در زمینهٔ تأمین خرداقلیم مورد نیازشان رضایت‌بخش بود.

{در آن روزگار} پاسخ‌های موفق به مسائل اقلیمی از طریق استدلال علمی و آگاهانه حاصل نمی‌شد. این پاسخ‌ها از طریق آزمون‌های بی‌شمار و تصادف و تجربهٔ چند نسل از سازندگان به دست می‌آمد، کسانی که تجربه‌های موفق را به کار می‌گرفتند و آنچه شکست می‌خورد را طرد می‌کردند. (در مقاله‌ای با عنوان «انرژی طبیعی و معماری بومی» در سال ۱۹۸۶)

دسته‌ها
فرشید موسوی

فرشید موسوی: اثر معماری بزرگ با پیروی از قواعد موجود حاصل نمی‌شود

اثر معماری بزرگ با پیروی از قواعد {موجود} یا پیروی از آنچه دیگران فکر می‌کنند باید انجام دهید حاصل نمی‌شود. بسیاری افراد برای تجربه ارزشی فراتر از چیزهای دیگر قائل می‌شوند، اما گاهی تجربه شما را کور می‌کند.

اندیشیدن به توفیق اقتصادی نیز شما را ناتوان می‌کند. ما هیچ‌گاه تعداد ساعاتی را که بر روی یک پروژه صرف می‌کنیم نمی‌شماریم. ممکن است چیزهایی را از دست داده باشیم، اما چیزهای دیگری را به دست آورده‌ایم. فکر می‌کنم ما از طریق فکر نکردن به موفقیت مالی از حیث اقتصادی موفق بوده‌ایم. (در گفتگو با Julia Gamolina، منتشر شده در وب‌سایت Madame Architect، سال ۲۰۱۹)