دسته‌ها
پیتر کوک

پیتر کوک: آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است

به نظر من آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است، به این معنا که این رشته با هدف برآوردن معیارهای اعتباری دانشگاه برنامه‌ریزی شده است؛ از همین حیث سرشت پیشه‌ورانه، سرشت هنری و به طور کلی، سرشت خلاقانهٔ {معماری} در آن فراموش شده است. خروجی دانشکده‌های امروز نسلی از معماران آموزش‌دیده، کتاب‌خوان، مسلط به اینترنت و با سلیقهٔ متوسط است که برای که برای کار در بازار تجاری بسیار مناسبند. {…}

به نظر من مهم‌ترین چیزی که باید به دانشجویان معماری آموزش داده شود این است که چطور نگاه کنند. باید به آنها آموخت که چطور مشاهده کنند و چطور با اتکاء بر تخیلشان از منابع بهره ببرند. چیزهایی مثل این که یک کابل را تا چه حد می‌توان کشید، یا این که ضخامت یک تکهٔ بتنی چقدر می‌تواند باشد را پیش از آن که خرد شود، منظورم این بخش از ماجراست. در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی کتابی وجود داشت به نام «کاتالوگ همهٔ زمین» که در آن ایده‌های مختلف همراه با تصاویرش گردآوری شده بود. به نظر من این جور چیزها باید آموزش داده شود، این که چطور کاردان باشیم. (در گفتگو با Kingshuk Niyogy، منتشر شده در وب‌سایت livemint، سال ۲۰۱۵)

دسته‌ها
فیلیپ جانسون

فیلیپ جانسون: تنها راه برای مطالعهٔ حقیقی تاریخ معماری بازدید از بناها و تجربهٔ فضای آنهاست

اغلب از جانب من این‌طور نقل قول شده است که کسی نمی‌تواند تاریخ معماری را درک کند. امروز می‌خواهم آن اظهارنظر را قدرت بیشتری ببخشم و بگویم که باید تاریخ معماری را به دقت مطالعه کرد، اما به طریقی که فقط یک معمار می‌تواند. چگونه می‌توان به این مهم دست یافت؟ واضح است که تحصیلات آکادمیک مفید است. اما اعتقاد دارم تنها راه برای یک معمار که بتواند واقعاً تاریخ فضاهای معماری را مطالعه کند، بازدید از آن ساختمان‌ها و تجربهٔ فضای آنهاست. فضا را نمی‌توان به قالب عکس درآورد، حتی با اساتید عکاسی مثل استدلر با فوتوگاوا؛ عکس تنها به ضبط فرم و سطح قادر است. فضای معماری نمی‌تواند در یک متن یا توسط هیچ فیلسوف و یا منتقدی توصیف شود. درحالی که متن می‌تواند تجربه یک فضا را توصیف کند، ولی نمی‌تواند جایگزین خود آن تجربه شود، هرگز به دگرگونی یک فضا توفیق نخواهید یافت مگر آنکه بدانید آن فضا قبلاً چگونه دگرگون شده است، اگر دانش معماری خود را به تحصیلات معماری و کتاب و مجله محدود کنید، کارتان به همان اندازهٔ کاغذهای چاپ‌شده حقیر و سطحی خواهد بود. (در بیست و هفتمین سمینار Aica در توکیو، سال ۱۹۹۲، ترجمهٔ علی شهریار زرین، منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال ۱۳۷۶)

دسته‌ها
حسین سلطان‌زاده

حسین سلطان‌زاده: نمی‌توان انتظار داشت که در یک جامعه فلسفه و جامعه‌شناسی پیشرفت نکند ولی معماری پیشرفت کند

تضعیف هویت معماری ایرانی در دورهٔ معاصر را می‌توان زاییدهٔ دو دسته از عوامل به‌شمار آورد؛ من گمان می‌کنم یک دسته از عوامل، عوامل درونی بودند؛ یعنی به خصوصیات معماری ایرانی و فضای آموزش معماری ایرانی تا دوران قاجار مربوط می‌شدند و دستهٔ دوم عوامل بیرونی یا خارجی بودند. در مورد عوامل درونی باید به این نکته اشاره کرد که متأسفانه تجربیات و دانش معماری در جامعهٔ سنتی ایران به صورت سینه‌به‌سینه و شفاهی منتقل می‌شد و نتوانست تا اواخر دوره قاجار به صورت آکادمیک تبدیل شود، {…}

از دورهٔ قاجار تقلید از معماری‌های دیگر آغاز می‌شود. کمتر دیده‌ام افرادی به موضوع تقلید از معماری هند و عثمانی در دورهٔ قاجار اشاره کرده باشند؛ درحالی‌که قبل از اینکه ما به تقلید از اروپا بپردازیم، تقلید از هند و عثمانی در معماری ایران راه پیدا کرده بود و این موضوع، نشان‌دهندهٔ آن است که چون معماران ایرانی در دوران قاجار توانایی کافی برای ابداع به صورت گسترده در هنر معماری و توسعه دانش معماری نداشتند، به ناچار در برخی از حوزه‌ها به تقلید روی آوردند. {…}

پیشرفت معماری در یک جامعه با پیشرفت سایر هنرها و دانش‌ها مرتبط است؛ یعنی ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که در یک جامعه فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و هنرهای دیگر پیشرفت نکنند؛ ولی معماری پیشرفت کند. چنین امری امکان‌پذیر نیست، بنابراین وقتی ما به معماری نگاه می‌کنیم، می‌بینیم سایر رشته‌هایی که با معماری می‌توانستند ارتباط داشته باشند و اگر پیشرفت می‌کردند در معماری تأثیر می‌گذاشتند، نیز پیشرفت نکرده‌اند. بدیهی است که معماری نیز به طور مستقل نمی‌توانست از دانش‌های دیگر تغذیه شود؛ بنابراین هم خود دانش معماری و هم رشته‌های وابسته به آن، هر دو در دوران قاجار دچار یک ضعف اساسی بودند. (در گفتگو با افسانه شفیعی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۴)