دسته‌ها
ریکاردو بوفیل

ریکاردو بوفیل: زندگی من در مقام یک معمار مبتنی است بر نقد دائمی پروژه‌های سابقم

من خانه‌به‌دوشی هستم که در تلاش برای تشخیص منطق چیزها و پرورش همیشگی دیدگاهی انتقادی دنیا را چرخیده‌ام. معماری به من یاری رسانده تا با این نظام‌ها و سیاست‌ها آشنا شوم. هر مکان سرشت، شخصیت و هویت خاص خودش را دارد، اما نوعی تداوم در همهٔ پروژه‌های من وجود دارد، چرا که من در پی توسعهٔ یک نظام تعاملی هستم.

من تمایل دارم که پروژه‌هایم را {از ابتدا و بدون پیش‌فرض} بسازم. زندگی من در مقام یک معمار مبتنی است بر نقد دائمی پروژه‌های سابقم. این موضع انتقادی مرا قادر می‌سازد که تعادلی میان آرمانشهر و واقعیت برقرار سازم. همهٔ پروژه‌های من نشان‌دهندهٔ جاه‌طلبی آرمانشهری یک ایدهٔ ملموس است، و این آرمانشهر استعدادش را در ظهور و به تحقق رسیدن ظهور یک پروژه می‌بیند. (در گفت‌وگو با Olivier Zahm و Jerome Sans، منتشر شده در وب‌سایت مجلهٔ Purple، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
ایلیا زنگلیس

ایلیا زنگلیس: تعداد معماران بیش از اندازه است، تعداد دانشکده‌های معماری بیش از اندازه است و تحصیل معماری بیش از اندازه محبوب است

ما {معماران} با خودنمایی‌های عنان‌گسیختهٔ خود معماری را بی‌جهت دشوار می‌کنیم. اگر بپذیرید که معماری از زبانی مشترک پیروی می‌کند -چنانکه همیشه کرده است- آنگاه به این ترتیب {می‌توان گفت که معماری} آسان است. البته که فرهنگ‌های معماری‌ای وجود داشته‌اند که منعکس‌کنندهٔ تفاوت‌های تمدنی بوده‌اند، و همواره معماران خوبی وجود دارند که معماری بهتری تولید می‌کنند نسبت به دیگرانی که این کار را نمی‌کنند. این امر مسئلهٔ کاملاً متفاوتی را پیش می‌کشد؛ این که تعداد معماران بیش از اندازه است، تعداد دانشکده‌های معماری بیش از اندازه است و تحصیل معماری بیش از اندازه محبوب است.

{…} به نظر من باید مدارس معماری خوب و مدرسان معماری خوب وجود داشته باشند، اما {در حال حاضر} تعداد بسیار بسیار زیادی {مدرسه و معلم معماری} وجود دارد و همهٔ آنها خوب نیستند. همانطور که لئون {کریر} سال‌ها پیش گفت، نصف مدارس معماری باید تعطیل شود. ورود به مدرسهٔ معماری باید سخت‌تر باشد، و معیار پذیرش نباید بر اساس الزامات درآمدی مدرسه‌ها باشد. باید راه‌های بیشتری برای تسهیل انتقال دانشجویان به رشته‌های دیگر پس از سال اول {تحصیل در معماری} وجود داشته باشد. گفتن {این موضوع} به دانشجویان در ابتدای تحصیلشان مسئولیت مهمی است که متأسفانه در نظام آموزشی امروز کسی آن را بر عهده نمی‌گیرد. دو سال اول تحصیل در معماری باید آزمایشی باشد، اما {این دو سال} باید همچون اعتبار برای تحصیل در رشته‌ای دیگر محاسبه شود. یک نفر باید آنچه را دانشجویان در آن استعداد دارند کشف کند. در این سطح، تدریس تا حدی شبیه بازی کردن نقش یک قابلهٔ معماری است {که قابلیت‌های دانشجویان را شناسایی و به منصهٔ ظهور می‌رساند}. (در گفت‌وگو با Cynthia Davidson، منتشر شده در مجلهٔ Log، شمارهٔ ۳۰، سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
مایکل سورکین

مایکل سورکین: معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند

معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند، در واقع معماری دیگر ساختارها را با رفتار ظالمانه هماهنگ می‌کند. در مورد خاص دیوار {حائل اسرائیل در کرانهٔ باختری} معماری باعث زورگویی علیه الگوهای مأنوس {زندگی} و روابط انسانی شده است، این دیوار حمله‌ای ظالمانه علیه امکان گستردن بساط زندگی‌ای آرام و راحت است، زورگویی‌ای از نوع حبس کردن، خشونتی از نوع ایجاد زشتی است. معماری می‌تواند به ستم‌هایی از نوع یک‌شکل کردن جامعه، ناکارایی، و جابجایی {سره با ناسره} دامن بزند. معماری می‌تواند سد راه بسیاری از چیزها باشد.

من استدلال خواهم کرد که نه تنها راه‌های دیگری {نسبت به آنچه امروز رخ داده} وجود دارد، بلکه معماری تکالیف آشکار اخلاقی‌ای بر دوش دارد. فهرست این وظایف با مواردی شروع می‌شود که همه با آن موافقند: این که ایمن باشد، در برابر آتش، بارش باران و مواد سمی از ساکنانش محافظت کند. اما تکالیف اخلاقی معماری بیش از اینهاست و شامل این می‌شود که احتمال ایجاد زندگی دلپذیر را افزایش دهد، روابط ما با منابع تجدیدناپذیر کرهٔ زمین تنظیم کند، یا به قراردادهای کالبدی شهرهای خوب موجود ما از حیث فرم احترام بگذارد. و همچنین، وظیفهٔ معماری است که ابزارهای متنوعی برای توزیع منصفانهٔ فضا، منابع، امکانات، روابط و تجربه فراهم کند و نمادی از این توزیع منصفانه باشد. وظیفهٔ ما معماران این است که اوضاع را بهبود ببخشیم. چه چیز می‌تواند برای یک معمار افسرده‌کننده‌تر از تبدیل شدن بیروت به یک ویرانه باشد؟ (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ COVJEK I PROSTOR در سال ۲۰۰۶، به نقل از وبلاگ Lebbeus Woods)

دسته‌ها
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون: سطح معماری ایران هنگامی پیشرفت می‌کند که میان دست‌اندرکاران این حرفه رقابت و همکاری صحیح به‌وجود بیاید

پیشرفت در دنیای هنر امروز بر مبنای رقابت و همکاری درست است. هر کسی سعی می‌کند که کارش از دیگران بهتر و موفق‌تر باشد. در معماری نیز این اصل مسلم است. هنگامی سطح معماری مملکت ما پیش خواهد رفت که برای انجام کارها مهندس‌های متعددی وجود داشته باشد و رقابت و همکاری صحیح به‌وجود بیاید. بدین نظر ما سعی خواهیم کرد که اولیای امور را وادار کنیم که معماری را از انحصار عدهٔ معدود در بیاورند، یعنی به یک مهندس (هر قدر هم که مسن و با تجربه باشد) بیشتر از حدی که در توان اوست سفارش داده نشود و در عوض به جوانان هم به اندازهٔ استعداد خودشان کار داده شود تا بتوانند با تجربه‌داران و بزرگان روی اصول درست رقابت کنند. برای عملی ساختن این فکر باید مرجعی ایجاد کرد که محصل را پس از اتمام دورهٔ دانشکده همراهی کند و کار برایش تهیه کند. چنین روشی پس از ده یا پانزده سال نتیجهٔ مطلوبی خواهد بخشید. (در گفتگو با فرخ غفاری، منتشر شده در مجلهٔ آرش، ش ۵، سال ۱۳۴۱)

دسته‌ها
اولافور الیاسان

اولافور الیاسان: استعداد هنرمند را باید در توفیق او در ترجمهٔ ایده به کنش هنرمندانه جستجو کرد

به نظر من استعداد یک هنرمند خیلی وقت‌ها و به شکلی شگفت‌آور ربطی به پاسخ این پرسش ندارد که «ایده چه بوده و چه اثر هنری‌ای از آن بیرون آمده؟»، بلکه در بیشتر مواقع استعداد هنرمند را باید در توفیق او در ترجمهٔ یک ایده به یک کنش هنرمندانه جستجو کرد. خیلی وقت‌ها داشتن یک ایده با به‌سرانجام‌رساندن یک کار اشتباه گرفته می‌شود، اما من تصور می‌کنم که فلسفهٔ وجود کارگاه هنری این است که فاصلهٔ میان ایده تا اثر هنری را پر کند. اگر شما بتوانید جسمی به یک ایده بدهید، منظورم فقط یک جسم ساختاری نیست بلکه جسمی با خون و هوا و فضا در آن، آنگاه است که من فکر می‌کنم شما وارد یک فرآیند بسیار جذاب شده‌اید. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌سایت The Talk، سال ۲۰۱۵)