عامل اقتصاد یکی از مهمترین پارامترهای تاثیر گذار بر معماری معاصر ایران و سایر کشورهای جهان است. با توجه به اینکه حجم عمدهای از ساخت و سازها، به ساختمانهای مسکونی، اداری کوچک و… اختصاص دارد و در ساخت این نوع ساختمانها اقتصاد پروژه و هزینهٔ ساخت، حرف اول را میزند، بنابراین در بسیاری از بناهای یاد شده، مسئلهٔ فرهنگ و هویت، در حوزهٔ طراحی خود به خود نادیده گرفته میشود؛ اما در ساختمانهای عمومی و دولتی چنین نیست، فقدان اندیشه و تفکر لازم در کارفرمایان ما و گاه در قشری از مردم، باعث میشود معماری توسعه پیدا نکند. در بناهای بزرگ، شاهد سرمایهگذاریهای کلانی هستیم که با عدم اشراف کافی از طرف طراح و مسئلهٔ اهمیت پروژه، کاری متوسط یا احتمالاً ضعیف اجرا میشود. در ایران هنوز تفاوت هنر معماری و ساختمانسازی شفاف نشده و بسیاری از ساختمانهای ما در نبود هنر معماری و از روی ژورنالهای غربی و به دست بساز و بفروشها ساخته میشوند. باید برای ضعف فرهنگ عمومی کشور در حوزهٔ هنر معماری فکری کرد تا آن طور که شایستهٔ این هنر است در گسترش آن کوشیده شود. (در گفتگو با افسانه شفیعی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۴)
برچسب: استفاده از ثروت برای ساختمانسازی
معماری یک شیء تجاری نیست. اگر ما قبول کنیم که با معماری تجارت نکنیم و معماری را به خاطر رفاه جامعه انجام دهیم آنوقت میتوانیم معماری خوب به جامعه عرضه کنیم. ولی تا زمانی که به خاطر ثروت هنگفتی که برخی دارند و نمیدانند آن را چهکار کنند {و} تفکر ما این باشد که معماری بساز و بفروشی انجام دهیم وضعیت همین خواهد ماند.
بزرگترین خرج خانواده یا یک شخص ثروتمند در زندگی خریدن یک اتومبیل گرانقیمت نیست، بلکه ساختن یک بناست و اگر بخواهد از ساختن این بنا استفادهٔ اقتصادی کند، یعنی از ثروت خود در ساختمانسازی استفاده ببرد، آنوقت معماری از بین میرود. امروز برجسازی مد روز شده و تمام ثروتمندان میخواهند برج بسازند چرا که ساخت مدرسه یا بیمارستان بازده اقتصادی ندارد. ولی وقتی یک زمین کوچک را در بیست یا سی طبقه بالا میبرند، یعنی آن را بیست یا سیبرابر در ارتفاع تقسیم میکنند طبعاً استفادهٔ اقتصادی و بازده مالی بالایی دارد.
به این ترتیب مثلاً قیمت یک زمین یک هکتاری ده برابر شده و از هر هکتار زمین به اندازهٔ ده برابر استفاده میشود و اگر بیست طبقه باشد بیستبرابر استفاده دارد. خب تا وقتی تفکر این باشد معماری از بین میرود. معماری وقتی میتواند معماری یا فضای زندگی جامعه باشد که مسئلهٔ مالاندوزی را در آن در نظر نگیریم. (در گفتگو با اسماعیل آزادی، منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، جلد اول، سال ۱۳۸۹)