دسته‌ها
محمدرضا حائری

محمدرضا حائری: اوضاع امروز معماری ما نتیجهٔ نداشتن خلاقیت نیست، بلکه چون دانش و سواد معماری درست نداریم، اوضاع معماری‌مان این گونه است

مهم است به مفهوم سازماندهی فضا بی‌توجهی نشان ندهیم و فکر نکنیم خلاقیت ارجحیت دارد. جامعه از معماران تنها خلاقیت نمی‌خواهد، دانشی می‌خواهد که به آنها یاد بدهد چگونه فضا را ایمن، با عملکرد درست، متناسب و زیبا سازماندهی کنند و بعد به سراغ خلاقیت بروند. خیلی‌ها تصور می‌کنند چون ما در معماری خلاقیت نداریم اوضاعمان چنین است، اما من فکر می‌کنم کاملاً برعکس است. چون ما دانش و سواد معماری درستی نداریم، اوضاع ما این گونه است. خیلی از هنرمندان و معماران خلاق هستند. ما پایه‌های اصلی را در شهرسازی و معماری از دست دادیم. سازماندهی خلاق فضا، آفرینش و ساخت معماری حد ندارد و ما نمی‌توانیم بگوییم این آخرین حد معماری است. در سال‌های پیش رو ممکن است افرادی ایده‌های خلاقانه‌تر بدهند. من اعتقاد ندارم که خلاقیت تمام شده  یک چشمهٔ خشکیده است. فکر می‌کنم همواره می‌تواند جریان خلاق‌تری به وجود بیاید. خلاقیت را نه تنها در معماری بلکه در ادبیات و غزل‌سرایی هم فکر می‌کردند تمام شده. در صورتی که بعدها کسانی غزل‌های بسیار زیبایی هم سرودند.

خلاقیت با نوآوری متفاوت است. در صورتی که همیشه مترادف هم به کار می‌روند. در خلاقیت اصالت بسیار مهم است. خلاقیت ماناست. اما در نوآوری اصلاً اصالت مطرح نیست و می‌تواند یک جریان میرا و یا حتی لحظه‌ای باشد. خلاقیت مانایی دارد و هدفش هم ارتباط بیشتر با جریان‌های زندگی و انسانی است. اما نوآوری می‌تواند در هر حوزه‌ای اتفاق بیفتد و به خیلی از جریانات هم ربطی نداشته باشد. خلاقیت در شرایطی باعث شناخت درونمان می‌شود. معماری قارهٔ ناشناخته‌ای است که به وسیلهٔ معمار کشف می‌شود و در هر لحظه این قارهٔ ناشناخته امکان کشف بیشتری دارد. خلاقیت‌هایی که در معماری رخ می‌دهند به کشف آدمی منجر می‌شوند. باید اجازه دهیم بین ما و فضاهای معماری دیالوگ به وجود بیاید. خلاقیت در معماری یعنی شناساندن بهتر انسان به خودش و توانایی‌هایش. خوشبختانه نمی‌توان فرمول خاصی برای خلاقیت قائل بود. خلاقیت یک فرایند است. آدمی خودش را طی سالیان در مسیر مراقبه و تفکر قرار می‌دهد و بعد خلاقیت خودش را نمایان می‌کند. خلاقیت طی فرایند به وجود می‌آید و نه یک‌باره و ناگهانی. (در گفت‌وگو با کامران افشار نادری، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۹۱، سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
علی اکبر صارمی

علی اکبر صارمی: ویژگی اثر هنری این است که هم انسان معمولی از آن لذت می‌برد هم انسانی که فرهیخته است

من اصالت را در استفاده از گذشته نمی‌دانم. من جور دیگری می‌بینم. نگاه می‌کنم اگر کاری که معماری انجام داده در من یک احساس خوب برمی‌انگیزد، می‌گویم کار خوبی است. اصلاً کاری ندارم که این از گذشته به صورت اصیل برداشت کرده یا نکرده. اصیل به نظر من شعر است. من و شما وقتی یک شعر زیبا می‌خوانیم ممکن است شما یاد شعر حافظ بیفتید و من به یاد شعر خیام. مثلاً من شعر شاملو را که می‌خوانم احساس می‌کنم ممکن است یاد نثر قرن چهارم پنجم هجری تاریخ بیهقی بیفتم.

اینکه آیا آن کار اصیل است یا نیست بحث دیگری است. ولی اصولاً یک چیزهایی از هنر به نظر من این است که هم انسان معمولی از آن لذت ببرد و ایجاد شعف برایش بکند، هم آدمی که فرهیخته است. به این خاطر به نظر من هنر و معماری هم، آن بخش هنرمندانه‌اش را شما می‌توانید ببینید که آیا اصیل است یا نیست. به نظر من همان دیدن لحظه‌ای آن و در آن گشتن و دیدن و اینکه آیا آن احساس خوب را می‌دهد یا نمی‌دهد مهم است. اگر داد هست و اگر نداد نیست. (در گفتگو با علی کیافر، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۱۰۳، سال ۱۳۹۶)

دسته‌ها
کنت فرامپتون

کنت فرامپتون: مسئله این است که چگونه برای طبقهٔ متوسط خانه‌ای بسازیم که از حیث طراحی مبتذل نباشد

یکی از مشکلات امروز معماران از نظر من تقابل ناخوشایند میان ابتذال، از یک طرف، و نئوآوانگاردیسم از طرف دیگر است. از نظر من هر دوی اینها بد است. نئوآوانگاردیسم شبیه جدالی بی‌پایان به نفع اصالت است که مردم عادی در آن هیچ جایگاهی ندارند. و در طرف مقابل، پایین آوردن اصول زیبایی‌شناسی به وجود یا عدم وجود سقف شیب‌دار باعث ایجاد ابتذال می‌شود، طوری که شما فقط دنبال ایجاد نشانه‌هایی سطحی هستید تا طرحتان را راحت به مردم بفروشید. ابتذال و هنر پیشرو تقریبا دو سر متضاد یک بازه هستند.

در مدارس معماری هیچ‌وقت به این موضوعات پرداخته نمی‌شود. مسئله این است که چگونه بنای مسکونی بسازیم که مثلا در عین حال که برای مردم متعلق به طبقهٔ متوسط معمولی در دسترس باشد، مبتذل نباشد. چرا طبقهٔ متوسط؟ برای این که همهٔ مردم عصر چندفرهنگی در نهایت و به‌صورت برنامه‌ریزی شده، تحت تاثیر جامعهٔ رسانه‌ای ما، مدرنیزاسیون و تلویزیون، جزو طبقهٔ متوسط هستند. (در گفتگو با Ingerid Helsing Almaas نویسندهٔ وب‌سایت architecture Norway، سال 2006)

دسته‌ها
سیاوش تیموری

سیاوش تیموری: به معماران جوان توصیه می‌کنم فریب استادان خود را نخورند

{به معماران جوان} توصیه می‌کنم فریب استادان خود را نخورند. در حال حاضر همه مدرک دکترا دارند ولی بیسواد و فرم‌گرا هستند. گوته میگوید: «فرم مانند مد است»، زمان تولد و مرگ دارد اما پویا و پایدار نیست. به نظرم معماران باید به‌جای فرم به اصالت فکر کنند و به اصل خود برگردند چراکه اصل انسان است و ما فضا را برای انسان می‌سازیم. (در گفتگو با آرزو افشار زاده، منتشر شده در هفته‌نامهٔ پیام ساختمان، ش 212، سال 1394)