مهم است به مفهوم سازماندهی فضا بیتوجهی نشان ندهیم و فکر نکنیم خلاقیت ارجحیت دارد. جامعه از معماران تنها خلاقیت نمیخواهد، دانشی میخواهد که به آنها یاد بدهد چگونه فضا را ایمن، با عملکرد درست، متناسب و زیبا سازماندهی کنند و بعد به سراغ خلاقیت بروند. خیلیها تصور میکنند چون ما در معماری خلاقیت نداریم اوضاعمان چنین است، اما من فکر میکنم کاملاً برعکس است. چون ما دانش و سواد معماری درستی نداریم، اوضاع ما این گونه است. خیلی از هنرمندان و معماران خلاق هستند. ما پایههای اصلی را در شهرسازی و معماری از دست دادیم. سازماندهی خلاق فضا، آفرینش و ساخت معماری حد ندارد و ما نمیتوانیم بگوییم این آخرین حد معماری است. در سالهای پیش رو ممکن است افرادی ایدههای خلاقانهتر بدهند. من اعتقاد ندارم که خلاقیت تمام شده یک چشمهٔ خشکیده است. فکر میکنم همواره میتواند جریان خلاقتری به وجود بیاید. خلاقیت را نه تنها در معماری بلکه در ادبیات و غزلسرایی هم فکر میکردند تمام شده. در صورتی که بعدها کسانی غزلهای بسیار زیبایی هم سرودند.
خلاقیت با نوآوری متفاوت است. در صورتی که همیشه مترادف هم به کار میروند. در خلاقیت اصالت بسیار مهم است. خلاقیت ماناست. اما در نوآوری اصلاً اصالت مطرح نیست و میتواند یک جریان میرا و یا حتی لحظهای باشد. خلاقیت مانایی دارد و هدفش هم ارتباط بیشتر با جریانهای زندگی و انسانی است. اما نوآوری میتواند در هر حوزهای اتفاق بیفتد و به خیلی از جریانات هم ربطی نداشته باشد. خلاقیت در شرایطی باعث شناخت درونمان میشود. معماری قارهٔ ناشناختهای است که به وسیلهٔ معمار کشف میشود و در هر لحظه این قارهٔ ناشناخته امکان کشف بیشتری دارد. خلاقیتهایی که در معماری رخ میدهند به کشف آدمی منجر میشوند. باید اجازه دهیم بین ما و فضاهای معماری دیالوگ به وجود بیاید. خلاقیت در معماری یعنی شناساندن بهتر انسان به خودش و تواناییهایش. خوشبختانه نمیتوان فرمول خاصی برای خلاقیت قائل بود. خلاقیت یک فرایند است. آدمی خودش را طی سالیان در مسیر مراقبه و تفکر قرار میدهد و بعد خلاقیت خودش را نمایان میکند. خلاقیت طی فرایند به وجود میآید و نه یکباره و ناگهانی. (در گفتوگو با کامران افشار نادری، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۹۱، سال ۱۳۹۴)