از نقطهنظر علمی، هنر یک طبیعیت ماده و زنانه دارد. جنس ماده به تنهایی بارور نمیشود مگر آنکه لقاحی صورت گیرد. یک هنرمند هم باید چیزی را از جهان پیرامون خود بگیرد و بعد پرورش دهد و سپس اثری هنری خلق کند. آن پدیده اطلاعات است. هنرمندی که اطلاعات نداشته باشد نمیتواند به چیزی فکر کند و پرورش دهد و خلق نماید. این اطلاعات هم همیشه دارای منطق دودوتا چهارتا نیست. بلکه خاطراتی است که هنرمند در جریان زندگی اندوخته است. من خیلی از خاطرات دوران کودکی خود را در حافظه و در ضمیرهٔ ناخواسته دارم که در کارهایم استفاده میکنم. (در گفتگو با سید احمد وکیلیان، نویسندهٔ مجلهٔ فرهنگ مردم، شماره 26، تابستان سال 1387)
برچسب: اطلاعات عمومی
حضور پررنگ چهرههای مشهور معماری در رسانهها و در معرض دید عموم با این واقعیت مرتبط است که اکثر پروژههای بزرگ معماری با بودجههای دولتی ساخته میشوند. اگر پول این پروژهها از جیب مردم پرداخت میشود، پس مردم این حق را دارند که بدانند پشت پردهٔ آنها چه کسانی قرار دارند و چگونه چنین پروژههایی به معمارانی خاص اعطا میشود. و این ماجرا زمانی رخ میدهد که این تصویر رویاگونه از معماری در ذهن مردم نفوذ کند که معماران به مثابه نمایندگان شاخهای از فرهنگ اجازه دارند مانند سایر هنرمندان هرکار که میخواهند انجام دهند. اما همانطور که من پیشتر گفتهام، معماری نمیتواند زمینهای برای بیان آزاد و اکسپرسیونیستی باشد. باید پذیرفت که معماری با تعهداتی که در قبال جامعه دارد تعریف میشود. بر همین اساس، معماران نیازی به آزادیها و امتیازهای هنرمندان سلبریتی دیگر رشتهها ندارند. (در گفتگو با وبسایت Design Curial، سال 2014)
در عالم هنر هر هنرمندی و هر دست اندرکار امور هنری باید اطلاعاتی مفصل و عمیق از گذشتهٔ هنر داشته باشد. این حتی کافی نیست و باید یک اطلاعات عمومی هم کسب کند. برای اینکه یک فرد هنرمند نه تنها باید به تکنیک و روش کار خودش بلکه به روشهایی که از گذشته متداول بوده و با مکاتب گذشته آشنایی مکفی داشته و آنها را مطالعه و تجزیه و تحلیل کرده باشد و بداند که هنر در آن رشتهٔ خاص از کجا حرکت کرده تا به اینجا رسیده و او در ادامهٔ این سیر تحول چه رسالتی دارد. بنا بر این برای دست فکر کردن و درست عمل کردن باید از تاریخ و سوابق آن مطلب به خصوص اطلاع داشته باشد. چرا که یک هنرمند یا آرشیتکت هیچگاه از بطن مادر بیرون نمیآید، فرد باید برود مطالعه کند و آموزش ببیند و آثار ساخته شده را لمس کند و با اینها آشنایی پیدا کند که چرا و تحت چه شرایطی آن آثار بدان صورت ساخته شدند و حال که من میخواهم کاری انجام بدهم شرایط من چیست. (در مصاحبه با روزنامهٔ ابتکار، سال 1391)