من عید همین امسال از لالهزار رد شدم باور کنید داشتم سکته میکردم. این را با اغراق نمیگویم واقعاً حالم بد شد. دیدم سقف پاساژ رزاقمنش را دارند خراب میکنند. تعجب میکنم چرا وقتی این همه حرف از سازندگی هست و این که جلوی ویران شدن میراثها را بگیریم، چرا باید این ساختمانی که در سال 1399 صد ساله میشود امروز خراب شود. یکی از چیزهایی که باعث تعجب و احترام من است. خانواده حاج امینالضرب (مهدوی)ها هستند من واقعاً به احترام این خاندان کلاه از سر برمیدارم. وقتی رفتم خانهی اینها را دیدم بسیار خوشحال شدم که دیدم این خانه را همانطور نگه داشتهاند و در آن زندگی میکنند. وقتی کمی با فاصله به این روند نگاه میکنیم متوجه میشویم که در این مسایل خودمان هم به اندازهی دولتها مقصریم ما به راحتی میپذیریم که میراثهایمان از بین برود. به راحتی تسلیم مُد میشویم. در صورتی که در کشورهای پیشرفته و دارای پیشینهی فرهنگی مثل فرانسه یا ایتالیا یا انگلستان چند محلهی قدیمی هست که قدمتش مثل محلههای امیریه و منیریه و سیروس ماست. این خیابانها قیمتش گرانتر از خیابانهای جدیدتر است به دلیل پیشینهی فرهنگیاش و تمام ساختمانهای خوب قدیمیشان را هم مرمت کردهاند و نگهداشتهاند این کوچ کردن به شمال شهر که از دولتمردان ما هم شروع شد بد بود. مثلاً کاخ مرمر و اطراف آن واقعاً چه اشکالی داشت که کوچ کردند به نیاوران… بعد هم مردم عادت کردند. کاخ بوکینگهام الان کجاست؟ درست وسط لندن. همانجایی که از گذشته بود، مثل میدان توپخانهی ما. خیابانهای ری و امیریه و عودلاجان و سیروس (که من در آن بزرگ شدهام) هنوز هم خانههای بسیار زیبایی دارد. هر چند کهنه و قدیمی مثلاً همین خانهی آقای کاظمی که بسیار زیباست روبهروی امامزاده یحیی هر چند که خوب بازسازی نشده ولی باز هم زنده باد که این خانه را نجات دادهاند. از این خانهها بیشتر از صد تا دویست تا بود که همه از بین رفته در صورتی که میشد با یک شهرسازی خوب از آنها استفاده کرد. من بهترین شغل را در آمریکا داشتم در معتبرترین دانشگاه درس میدادم ولی عاشق کشورم بودم که برگشتم اما کسی ظاهراً به حرف کسانی که عاشق کشورشان هستند گوش نمیکند. راستش را بگویم، من وطنپرستی را از اروپاییها آموختم، آنجا مردم از داشتههایشان حراست میکنند و دولت موظف است به خواستهی آنها که مالیات میدهند احترام بگذارد. (در گفتگو با ندا عابد نویسندهٔ ماهنامهٔ آزما، ش ۱۰۹، فروردین سال 1394)