دسته‌ها
آنوپاما کوندو

آنوپاما کوندو: تنها راه مقابله با تغییرات اقلیمی ایجاد راه حل‌هایی غیرمتمرکز و زمینه‌ای با در نظر گرفتن اقلیم، فرهنگ و مردم است

وقتی نوبت به مبارزه با تغییرات اقلیمی می‌رسد، احساس می‌کنم که شهرهای جهانِ جنوب {=اصطلاحی جایگزین برای کشورهای درحال توسعه} دارای یک مزیت‌اند، چون ما {در مقایسه با غربی‌ها} با منابع بسیار کمتری زندگی کنیم. ما هنوز با الگوهای مصرفِ استانداردِ غربی‌ها خراب نشده‌ایم. بله، غربی‌ها فناوری و فرایندهای پیچیده‌ای در اختیار دارند که از آنها برای کاهش مصرف سرانه استفاده می‌کنند، اما شهرهای جهان جنوب منابع انسانی بسیار دارند؛ مردمی با مهارت‌های فراوان که به کار کردن با دست‌هایشان عادت دارند. باید به این منابع انسانی همچون یک دارایی ارزشمند برای مقابله با تغییرات اقلیمی نگاه کرد. مردم چنین مناطقی بسیار منعطف هستند و صرفه‌جویانه زندگی می‌کنند، چون در معرض استانداردسازی افراطی قرار نگرفته‌اند.

به جای پدیدآوردن سیاست‌هایی برای آنچه کم داریم، باید بچرخیم و ببینیم چه چیزهایی را به وفور داریم. برای این که مثالی زده باشم، چراپونجی، شهری در شمال شرقی هند، یکی از مناطقی است که بیشترین میزان بارندگی در جهان را دریافت می‌کند، با این حال مردم آنجا آب آشامیدنی تمیز کافی ندارند. همچنین به علت تعداد روزهای آفتابی‌ای که داریم شهرهای جنوب آسیا برای انطباق با انرژی خورشیدی بسیار مناسب هستند، اما ما هنوز با این نوع از انرژی انطباق پیدا نکرده‌ایم. تنها راه برای مقابله با تغییرات اقلیمی ایجاد راه حل‌هایی غیرمتمرکز و زمینه‌ای با در نظر گرفتن دقیق اقلیم، فرهنگ و مردم است. (در گفت‌وگو با Bhawna Jaimini، منتشر شده در وب‌سایت FuturArc، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
رنزو پیانو

رنتسو پیانو: مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم؛ این بنا گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود

همین حالا ما در حال تکمیل یک بیمارستان کوچک جراحی اطفال در اوگاندا هستیم و معتقدم این بنا حتی انقلابی‌تر از مرکز پمپیدو خواهد بود، چرا که داریم دیوارهای خیلی ضخیم را از خاک می‌سازیم که انرژی خورشید را جذب می‌کند و این بنا بسیار زیبا نیز خواهد بود، موضوعی که برای یک بیمارستان بسیار مهم است. {همچنین} طرح ما برای آکادمی علوم کالیفرنیا در سان‌فرانسیسکو بخاطر استفاده از فن‌آوری‌های پایدارْ انقلابی بود؛ این بنا نخستین بنای عمومی با گواهی پلاتینیوم استاندارد لید در کل کشور بود.

می‌دانید، من به پمپیدو فکر نمی‌کنم. آن چه مرا رو به جلو می‌راند آنچه انجام داده‌ام نیست، بلکه آن چیزی است که هنوز انجام می‌دهم. ما خوش‌شانس بودیم که در زمان درست با یک طرح درست به چالش کشیده شدیم. پمپیدو آن زمان را، زمان تغییر بزرگ را، نمادپردازی کرد. فراموش نکنید که آن بنا فقط چند سال بعد از جنبش دانشجویی ماه مه سال شصت و هشت ساخته شد. و در واقع، کسی گفت که طرح ما برای مرکز پمپیدو تنها شاهد بصری از ماه مه سال شصت و هشت میلادی است.

{…} شما راست می‌گویید {که دیگر نمی‌شود چنین بنایی ساخت}، آن هم در پاریس! مطمئناً نمی‌شود. و صادقانه بگویم که فکر نمی‌کنم فرانسوی‌ها واقعاً درک می‌کردند که چه چیزی نصیبشان خواهد شد. هر زمان که از ما سوالی پرسیده می‌شد ما به فرانسوی می‌گفتیم: «حرفتان را نمی‌فهمیم». [می‌خندد.]

من مطمئنم که چیزهای جدید همچنان می‌تواند رخ دهد. فقط نیازمند یک لحظهٔ خاص هستید. با مقداری شانس و کنجکاوی می‌تواند رخ دهد. همچنین شما باید خطر کنید. اگر فقط ترسیم کنید می‌دانید که به هیچ جا نخواهید رسید. در معماری تغییر یک اصل است. ما مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم. این بنا از حیث بصری یک گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
فرهاد احمدی

فرهاد احمدی: عدم تعرض به طبیعت خارج از محل احداث بنا از ویژگی‌های مهم معماری سنتی ایران است

باید اذعان کرد معماری سنتی ایران، که محصول چالش مردم این سرزمین با شرایط دشوار محیطی طی یک دورهٔ طولانی بوده است، ویژگی‌ها و ابعاد گوناگون اعتقادی، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و محیطی داشته که خارج از حد این مقال است. نکاتی مانند فروتنی، صداقت، ابهام، ایجاز و فن‌آوری پیچیده‌ای که بر پایهٔ عناصر و مصالح ماده بنا شده است. به ویژه تعامل آن با محیط و دستیابی به راهکارهایی که با وجود آفتاب شدید و آب قلیل و باد و خاک، در واقع چهار عنصر مقدس را به سود خود به خدمت گرفته، از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. بالاخره، عدم وابستگی به خارج از محیط و عدم دست‌اندازی و تعرض به طبیعت خارج از محل احداث خود و همچنین دیگر آلودگی‌های محیطی، از فرازهای این معماری به شمار می‌رود که می‌توان به تفصیل در مورد آن سخن گفت. (در مقالهٔ «فصل و وصل در معماری سنتی ایران»، سال 1391)

دسته‌ها
نادر خلیلی

نادر خلیلی: مقایسهٔ طاق و گنبد با سقف‌های تیرآهن و مسطح همانند مقایسهٔ قالی کرمان با موکت ماشینی است

متخصصین ما و مردم عادی که تقریباً همگی با فضاهای انسانی و زیبای طاق و گنبد غریبه شده‌اند اگر دوباره این فضاها را لمس کنند دلباختهٔ آنها خواهند شد. مقایسهٔ طاق و گنبد با سقف‌های تیرآهن و مسطح همانند مقایسهٔ بافتن و داشتن قالی کرمان و موکت ماشینی است. مردم عادی و حتی مهندسین به خاطر تجربه نداشتن در این فضاها و یا ساختن آنها خودشان را نسبت به آنها غریبه می‌دانند و مطابق روند روز آنچه که آسانتر به دست می‌آید را دنبال می‌کنند.

بنده شخصاً فکر می‌کنم که اگر ارزش نهادی این فرم‌ها دوباره شناخته شود و به طور همگانی در کشورمان مصرف شود ایران می‌تواند ارمغان باارزشی به مردم خود و به مردم جهان سوم جهت تامین اسکان هدیه کند. زیرا سرزمین ما نه تنها مهد آفرینش آنها بوده است بلکه از هر کجای دنیا بیشتر در کاربرد آنها تجربه و ابتکارات تاریخی دارد. امروزه که جهان غرب با نیروی هرچه بیشتر کوشش می‌کند از انرژی‌های طبیعی مانند آفتاب و باد بناها را خودکفا کنند، جای تعجب نیست که فرم‌های طاق و گنبد نیز هرچه بیشتر در معماری غرب با دید جدیدی وارد میدان می‌شود. (در گفتگو با مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال 1369)

دسته‌ها
ماریو بوتا

ماریو بوتا: معماری آیینهٔ راستین جامعه و زندگی است

آیندهٔ معماری در گروی آیندهٔ انسان‌ها است. مادامی که حتی یک نفر روی زمین زندگی می‌کند نیاز به خانه نیز وجود دارد، یعنی جایی که گفتگوی مستمر انسان با طبیعت را امکان‌پذیر کند. معماری به مثابه یک آینه تصویری راستین  (گاهی هیجان‌انگیز، گاه بی رحم) از جامعه و زندگی نشان می‌دهد. معماران باید فضاها را طوری نظم ببخشند که با چرخه خورشیدی، با تناوب فصل‌ها و با توانایی انسان برای سکونت در زمین هماهنگی داشته باشد. برای همین لازم است به حرفه خود علاقمند باشیم. آخرین باری که لویی کان را در سال 1969 در ونیز دیدم یواشکی در گوشم زمزمه کرد که برای اینکه معمار خوبی باشی باید کار کنی و کار کنی و کار کنی. (در گفتگو با مجلهٔ The Ground، سال 2016)

دسته‌ها
نادر خلیلی

نادر خلیلی: باید به جوانان کشور بیاموزیم که جستجوگر باشند نه دنباله‌رو

من فکر می‌کنم اگر ما روز و روزگاری حقیقاً تصمیم گرفتیم کشورمان خودکفا شود، معماری و هنر اصیل خودش را از گذشته به حال بیاورد و به قرن بیست و یکم جهش بدهد، باید از کودکستان دست‌های بچه‌هایمان را در خمیر گل و مصالح و انرژی‌های طبیعی برای بازی و خلق کردن به جای اسباب‌بازی‌های پلاستیکی بگذاریم و دانشکده‌های هنر و معماری و شهرسازی‌مان را غرق در دروس و تجربیات عملی هنرها و دانش‌های اصیل ایرانی کنیم و در عین حالی که آنها را با پیشرفته‌ترین علوم و هنرهای جهان آشنا می‌سازیم به آنها بیاموزیم که جستجوگر باشند نه دنباله‌رو. تا با ثروت و گنجینهٔ فرهنگشان به بازارهای دنیا وارد شوند و نه با پول. (در مصاحبه با مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال 1369)

دسته‌ها
تادائو آندو

تادائو آندو: رویکرد معماران نسبت به استفاده از منابع و انرژی مثل گذشته است

در گذشتهٔ نه چندان دور تنها سه میلیارد نفر روی زمین زندگی می‌کردند. حالا هفت میلیارد و هفتصد میلیون نفر و به زودی ده میلیارد نفر ساکن کرهٔ زمین خواهند بود. به همین علت خیلی سخت است که مدام راجع به چگونگی استفاده از منابع طبیعی فکر نکنیم. فارغ از این که مردمانی فقیر هستیم یا ثروتمند مجبوریم به این مسئله بی‌اندیشیم.
ما معماران در جایگاه متخصصان طراحی باید موضعمان را در قبال مسائل زیست محیطی جهان مشخص کنیم. قرار است در قبال مشکلات به وجود آمده راجع به منابع طبیعی چه راه حل عاقلانه‌ای در پیش بگیریم؟ و چگونه باید جامعه را قانع کنیم که ما هم دربارهٔ مسائل زیست محیطی دغدغه‌هایی داریم و تنها به مسائل مالی پروژه‌ها فکر نمی‌کنیم؟ این خیلی مهم است که از طریق هر پروژه‌ای که راجع به استفادهٔ بهینهٔ انرژی و ساخت‌مایه‌ها در آن اندیشیده‌ایم پیامی نیز به ساکنان آن بنا راجع به استفادهٔ صحیح از منابع بدهیم. چگونه اهمیت دادن به طبیعت می‌تواند از طریق معماری درک شود؟
در طول تمام سال‌هایی که منابع زمین نسبت به استفاده کنندگان آن محدودتر شده است، همچنان طرز تفکر معماران راجع به کارشان ثابت مانده است. همچنان هیچ تغییر یا جهشی در رویکرد معماران در قبال منابع و استفاده از انرژی رخ نداده است. خیلی مهم است که معماران جوان شروع کنند به اندیشیدن راجع به این مسائل. (مصاحبه با وبسایت آرکینت، سال 2012)

دسته‌ها
فرهاد احمدی

فرهاد احمدی: در معماری گذشته همهٔ عوامل در امتداد و تایید کنندهٔ یکدیگرند

اگر به گذشتهٔ خود بازگردیم می‌بینیم که فضا و محیط از نوعی وحدت برخوردار بوده‌اند. در زیست جهان سنتی عناصر و عوامل اثر گذارنده محدود بوده‌اند، زیرا اغلب محصولات معماری منشا طبیعی داشته و معمولا از امکانات و محدودیت‌های محلی تبعیت می‌کردند. بنا بر این نوعی پیوستگی مابین عناصر پدید آورندهٔ فضا وجود داشته است. برای مثال در درون فلات گرم و خشک مرکزی بزرگترین منبع انرژی یعنی خورشید دستگاه خشک کن برای ایجاد خشت که از خاک و آب محدود محیط به دست می‌آید در اختیار است. خشت با مقاومت کم به سطوح بزرگتر برای پایداری نیاز دارد و چون عنصری با رفتار فشاریست در شکل قوس می‌تواند طاق را به وجود آورد و بالاخره فضایی به دست می‌آید با دیوارهای مشابه خاکی و سقف قوسی که کاملا محدودیت‌های محلی بودن را نشان می‌دهد. فضای درونی، بیرونی، مصالح، فن آوری و شرایط اقلیمی همگی در امتداد و تایید کنندهٔ یکدیگرند، گویی با یک ریسمان نامرئی به هم پیوند یافته‌اند. (گفتگو در مجلهٔ معماری و ساختمان، سال 1384)