دسته‌ها
ارو سارینن

ارو سارینن: مردم واقعاً نگاه نمی‌کنند؛ بیشتر مردم کورند

ارزش معماری {برابر} تأثیری است که بر انسان‌ها می‌گذارد. حالا، اگر با بیان چیزهای مختلف {در یک اثر}، چه چیزهای متناقض و چه چیزهای گیج‌کننده، تأثیر خود را هدر دهید، آنگاه معماری قدرتش را از دست می‌دهد. همچنین، من فکر می‌کنم باید {ایده‌ی خود را در معماری} به شکلی اغراق‌شده بیان کنید. در بازگشت به کارهایی که به پایان رسانده‌ایم، وقتی آن را از دریچه نگاه سرد روز می‌بینم، {به این نتیجه می‌رسم که} برخی از کارها ایده‌های بسیار خوبی بودند، اما به اندازه‌ی کافی با قدرت بیان نشده‌ بودند یا از طریق یک عالمه ایده‌ی دیگر هدر رفته بودند. حالا، چطور می‌شود آن را اصلاح کرد؟

پیش از هر چیز، روز به روز بیشتر احساس می‌کنم که ایده‌ی شما باید به اندازه‌ی کافی قدرتمند باشد. باید به اندازه‌ی کافی خوب باشد. سپس، شما باید همه‌ی تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد -یعنی در همان یک ایده- قرار دهید. همه‌چیز در یک بنا باید واقعاً آن ایده را حمایت کند، چرا که عطف به آن تأثیری که بحثش بود، مردم واقعاً نگاه نمی‌کنند. بیشتر مردم کورند.

اگر در معماری خیلی لطیف {و در لفافه} بیان کنید، {یعنی مثلاً در طراحی} اگر از یک اتاق متناسب {و فکرشده} به سراغ اتاق متناسب دیگر و سپس به اتاق متناسب سوم بروید و به خوبی و زیبایی رابطه‌ی بین هر کدام از این اتاق‌ها را طرح‌ریزی کنید، مردم واردشان می‌شوند و از آنها عبور می‌کنند و هیچ‌گاه متوجه تفاوت نمی‌شوند.

ما در مورد چیزهای دیگر، کم و بیش، مردمی متمدن هستیم، اما وقتی به درک ارزش معماری می‌رسد، طایفه‌ای از بربرها هستیم. به نظر من برای این که ارزش معماری‌ات را بفهمند، به تأثیری قدرتمند نیازمندی. اما این همه‌ی ماجرا نیست؛ شما برای این که ایده را منتقل کنید به تأثیر قدرتمند نیاز دارید. (در گفت‌وگو با John Peter، منتشر شده در کتاب The Oral History Of Modern Architecture در سال ۱۹۹۴)

دسته‌ها
رابرت ونتوری

رابرت ونتوری: اندیشهٔ یک معمار همواره از معماری او جلوتر است

اندیشهٔ یک معمار همواره از معماری او جلوتر است، چرا که یک اثر معماری مدتی طول می‌کشد تا به تحقق برسد. ممکن است شما در کسری از ثانیه به یک ایده دست بیابید، اما شاید پنج سال طول بکشد تا آن ایده تبدیل به اثر معماری شود. پس معماری ما در مقایسه با آنچه می‌گوییم ملال‌انگیز و خسته‌کننده است. علاوه بر این، ما {=ونتوری و اسکات براون} سعی می‌کنیم معماری را به حامل صرف ایده‌های خودمان تبدیل نکنیم؛ بنابراین عمداً تناظر دقیقی نیز میان این دو {گفته‌ها و معماری‌مان} وجود ندارد. (در گفتگو با John w. Cook و Heinrich Klotz، منتشر شده در کتاب Conversation with architects در سال ۱۹۷۳)

دسته‌ها
امره آرولات

امره آرولات: شما مصالح یک بنا را انتخاب نمی‌کنید مصالح همراه با ایده خودش را پدیدار می‌کند

معتقدم که مواد و ساخت‌مایه‌های یک بنا باید از ایدهٔ آن ناشی شود، منظورم این است که شما مصالح یک بنا را انتخاب نمی‌کنید، مصالح همراه با ایده خودش را پدیدار می‌کند. ایده است که به شما می‌گوید کدام مصالح را باید استفاده کنید. گاهی شما {بر اساس ایدهٔ خود} به یک نوع مصالح لطیف نیاز دارید و از چوب استفاده می‌کنید، و سپس اگر بخواهید با آن تضاد ایجاد کنید، آنگاه سراغ بتن خواهید رفت. مثلاً در برخی موارد شما انتخاب می‌کنید که یک چیز بسیار خشن ایجاد کنید یا در مواردی دیگر برعکس آن. پس در فرآیند تکمیل یک طرح شما نیستید که مصالح را انتخاب می‌کنید. (در گفتگویی در حاشیهٔ کنفرانس AIA، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
ژاک هرتزوگ

ژاک هرتزوگ: تازگی یک طرح از غنای مفهومی آن حاصل می‌شود نه از فرم آن

ما نمونه‌های بسیاری از این اصطلاحاً نوآوری‌های فرمی را دیده‌ایم و من فکر می‌کنم فرم منبعی حقیقی برای نوآوری نیست، منبعی که بتواند به شکل مداوم مورد کاوش قرار بگیرد. حوصلهٔ همهٔ ما از این نوع فرم‌هایی که یک کامپیوتر می‌تواند خلق کند سر رفته است. به جای فرم، تازگی {یک طرح} از دقت مفهومی و کیفیت و غنای مفهومی حاصل می‌شود، چه فرمش ساده باشد چه پیچیده، کم‌تزئین باشد یا پرتزئین، کمترین اهمیت را برایم ندارد.

پس مسئله این نیست که تصمیم بگیریم این را انجام دهیم یا آن را، اما این حقیقت دارد که زمانهٔ ما، نمی‌خواهم بگویم عملگراتر است، بلکه کمتر تحت تأثیر زرق و برق و فریبندگی است؛ و این بیان بیش از اندازه فردگرایانه‌ای که معماری اغلب دارد و خودنمایی افراد در جهان معماری از یک جهت واکنشی طبیعی به شیوهٔ ناشناسی بود که معماران خودشان را از زمان مدرنیته از طریق آن ارائه می‌کردند. و حالا به یکباره، از بعضی لحاظ، بازگشتی {به معماری غیر فردگرایانه} به وجود آمده است.

من این امر را در سایر حوزه‌ها مثل مُد، هنر و حتی فیلم می‌بینم که ستاره بودنِ فردگرایانه از چیزی که قبلاً بود جذابیت کمتری دارد، به همین دلیل من فکر می‌کنم که چیزها برای این که خوب باشند لازم است که واقعاً باکیفیت باشند و این فراتر از پرسش از یک سبک یا فرم یا ساخت‌مایه است و به نظرم هرچه ما از این حیث که چیزها را به حساب آوریم تا این که آنها را حذف کنیم گشوده‌تر باشیم، تلاش می‌کنیم هرچیز را در صورت امکان به چیزی که از حیث معماری پیچیده و غنی است تبدیل کنیم، چه {از حیث فرم} کمتر ساده باشد و چه بیشتر. (در گفت‌وگو با Johanna Agerman Ross منتشر شده در وب‌سایت Disegno، در سال ۲۰۱۵)

دسته‌ها
کامران افشار نادری

کامران افشار نادری: آن بخش رمزآلود از طراحی که نمی‌توان از دیگری فراگرفت، خلق ایده است

کسی که فرآیند طراحی را به درستی درک کند، هرچند در عمل نتواند به ایده‌هایش برسد، قادر خواهد بود تلاش‌های ناموفق و موفق معماری را به درستی شناسایی و ارزش‌گذاری کند. در مسیر مطلالعاتی‌ام در دوران تحصیل و پس از آن متوجه شدم «ایده» موضوع بسیار اولیه و محوری در مقولهٔ فرآیند معماری است. همچنین فهمیدم «ایده» یک فرآیند حرفه‌ای صرف نیست. فرد ایده‌محور، در تمامی امور زندگی چنین است. افرادی هستند که کارها را بر اساس ایده انجام می‌دهند و افرادی دیگر که از الگوها و روال تجربه شده استفاده می‌کنند.

معمارانی که در پروژه‌هایشان فقدان ایده محسوس است، طراحی را به سوی مسائل فنی و کاربردی هدایت می‌کنند. حتی بحث زیبایی‌شناسی در این گونه کارها به نوعی پیروی از معیارهای رایج و درک کلی و عمومی از زیبایی ختم می‌شود. این کارها نکتهٔ جالب و جدیدی ندارند. صرفاً مفید هستند و در سطح پایینی از کیفیت باقی می‌مانند.

از نظر تحول و فرهنگ معماری آنچه مهم است و پس از مرگ ساختمان هم اثرش به جای می‌ماند تولید «ایده» است. منظور از ایده جوهری است که پس از حذف تمام مهارت و تخصص‌های حرفه‌ای به جای می‌ماند. فرآیند معماری ارزشمند است، آن بخش رمزآلود از طراحی که نمی‌توان از دیگری فراگرفت، خلق ایده است. خلق ایده مربوط به انجام عملی است که انسان نمی‌شناسد. مهم‌ترین ویژگی انسان انجام کارهای خارق‌العاده‌ای است که دانش آن را ندارد.

حیوانات و کامپیوترها به خوبی کارهای شگفت‌انگیزی را که بلد هستند یا به عبارتی در ذهن آنها از قبل برنامه‌ریزی شده است انجام می‌دهند. تنها انسان است که می‌تواند از عهدهٔ کارهایی برآید که نمی‌شناسد. پیشرفت در هر زمینه‌ای زمانی تحقق می‌پذیرد که انسان کاری را انجام دهد که علم و آگاهی آن از قبل وجود ندارد. (در گزارش مجلهٔ معمار از میزگردی با موضوع معماری و ایده، ش ۹۱، سال ۱۳۹۴)