دسته‌ها
کریستوفر الکساندر

کریستوفر الکساندر: ایده‌ی یک بنای زیبا مفهومی است که دیگر از آن استفاده نمی‌کنیم و آن را نمی‌فهمیم

وقتی می‌خواهیم بگوییم که یک بنا را دوست داریم، یا می‌خواهیم بگوییم که یک بنا خوب است، زبان نیم‌قرن اخیر -یا طولانی‌تر از آن- تعابیر متنوعی را در اختیار ما قرار می‌دهد. می‌توانیم بگوییم که این بنا جالب است، شیک است، باحال است، معرکه است، غیر معمول است، دیوانه‌وار است، جذاب است، هوشمندانه است؛ {در توصیف یک بنا} تقریباً همه‌چیز می‌توان گفت، اما این که بگوییم این بنا زیبا است، بیشترین اکراه را به همراه دارد.

به طور خلاصه، ایده‌ی یک بنای زیبا مفهومی نیست که دیگر از آن استفاده کنیم یا آن را بفهمیم. نه فقط این، که حتی وقتی یک نفر بخواهد یک بنای زیبا بسازد، مفاهیم، ایده‌ها و اعمالی که منجر به یک بنای زیبا می‌شوند یا به ایجاد آن کمک می‌کنند مجاز نیستند. (در مقاله‌ای با عنوان The unspoken assumption and its antidotes، ارائه شده در کنفرانس The Oxford Conference: A Re-Evaluation Of Education In Architecture در سال ۲۰۰۸)

دسته‌ها
وینی ماس

وینی ماس: امیدوارم معماران جوان از طریق انتقاد و تدارک دلیل برای آن ما معماران نسل قبل را نابود کنند

دو چیز هست که امیدوارم معماران نسل بعد انجام دهند. یکی این که سراپا کنجکاوی باشند و دوم این که از طریق منتقد بودن و تدارک دیدن دلایلی برای آن ما {معماران نسل پیش از خود} را به سرعت نابود کنند، همانطور که ما این کار را برای معماران نسل پیش از خود انجام دادیم. شاید هر نسل متمایل است که این کار را انجام دهد. امیدوارم این کار به طرزی ژرف و هوشمندانه و به طریقی جذاب انجام شود.

وقتی به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم عاشق روشنفکری معماری امریکای جنوبی بوده‌ام و همین مرا به کنکاشی برای پاسخ به آن واداشته بود؛ نه به روشی مشابه، بلکه به روشی فرمی و فضایی. و این همان چیزی است که به نظر من وضعیت یک معمار را مشخص می‌کند. البته همزمان با بالا رفتن سن و سالم امیدوارم که این سطح از اندیشه و این مرحله از رویکرد فکری برای نسل بعد جذاب باقی بماند و امید دارم از آن اقتباس کنند. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۱۰)

دسته‌ها
حبیبه مجدآبادی

حبیبه مجدآبادی: مهم‌ترین وظیفهٔ معمار تشخیص مسئلهٔ اصلی پروژه و تبدیل آن به ایده است

به طور کلی فکر می‌کنم هر پروژه‌ای که به دفتر می‌آید یک صورت‌مسئلهٔ جدید است، به عنوان معمار در پی تشخیص مسئله و یافتن هوشمندانه‌ترین راه حل متناسب با همان مسئلهٔ مشخص هستیم. قاعدتاً هر پروژه مسائل کوچک و بزرگ زیادی دارد، محدودیت‌ها و جنبه‌های مثبت، از شکل زمین گرفته تا بودجهٔ کارفرما و ده‌ها فاکتور مختلف دیگر. معمار تمامی این مسائل را همزمان حل نمی‌کند، چون همه را با یک درجه اهمیت نمی‌بیند و مسائل را اولویت‌بندی می‌کند. مهم‌ترین وظیفهٔ معمار تشخیص مسئلهٔ اصلی پروژه و تبدیل آن به ایده است. من فکر می‌کنم ایده چیزی نیست که ما در جایی بیرون از پروژه دنبال آن بگردیم. ایده در دل مسائل پروژه نهفته است. وجود دارد و فقط باید آن را ببینیم و از لابه‌لای هزاران چیز دیگر بیرون بکشیم و آن را ارزش‌گذاری کنیم. ایده‌ای که از دنیایی خارج از پروژه وارد می‌شود نه تنها مسئلهٔ پروژه را حل نمی‌کند بلکه خود، به معضلی جدید تبدیل می‌شود. من فکر می‌کنم دوران معماری فرم‌محور به پایان رسیده است. دنیا دنیای مفاهیم و ایده‌های هوشمندانه در پاسخ به مسائل واقعی امروز است. (در گفتگوی منتشر شده در کتاب «گفت‌وگو با معماران»، به کوشش جلال حسن‌خانی و رامین جلیله‌وند، سال ۱۳۹۸)