دسته‌ها
ژان نوول

ژان نوول: معماری مدرکی مشهود از زمانهٔ خود و از دلمشغولی‌ها و آرزوهای نسل خویش است

به نظر من معماری یک رشتهٔ خودمختار نیست و موظف است که فرهنگ یک دوره را بازتاب دهد. معماری مدرکی مشهود از زمانهٔ خود و از دلمشغولی‌ها و آرزوهای نسل خویش است. ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم کاری بیشتر از شهادت دادن بر هر آنچیزی که نسل خودمان را برمی‌انگیزد، هیجان‌زده می‌کند و به آنها لذت می‌دهد انجام دهیم.

من اغلب فکر می‌کنم که ما هیچ‌چیزی را راجع به یونانی‌ها یا مردمان قرون وسطی نمی‌فهمیدیم اگر بناهای آنها را در اختیار نداشتیم. برای همین است که من همیشه تلاش می‌کنم با آنچه در حال رخ دادن است همراه باشم. نه به صورت روزانه آنطور که در دنیای مُد رایج است، و نه از حیث دهه‌هایی که به نظر می‌رسد مفهوم «طراحی» به آن وابسته است، بلکه از حیث پاسخگویی به همهٔ ارزش‌های زیبایی‌شناسانه و عاطفی در یک لحظهٔ خاص. (در گفت‌وگو با Ole Bouman و Roemer van Toorn، منتشر شده در کتاب The Invisible in Architecture، سال ۱۹۹۴)

دسته‌ها
حسن فتحی

حسن فتحی: ساخت بناهایی بدون ارجاع به محیط همچون ارتکاب جرم علیه معماری و شهرسازی است

تکنیک‌ها و ابزارهایی که امروزه در دسترس معماران قرار دارند آنان را از تقریباً تمام محدودیت‌های مادی رها می سازند. معمار امروز جریان قرن‌ها و گذر سبک‌های مختلف را در اختیار داشته و می‌تواند نقشه‌های خود را از هر قارهٔ جهان انتخاب کند؛ اما باید به خاطر داشته باشد که در حال ساخت و ساز در فضای تهی نبوده و خانه‌های خود را همچون نقشه‌هایی روی صفحهٔ سفید کاغذ، در فضایی خالی جای نمی‌دهد. وی در حال معرفی عنصری جدید به محیطی است که در تعادل خود برای مدت‌های طولانی وجود داشته است. وی مسئولیت‌هایی دارد و خشونت علیه محیط با ساخت ساختمان‌هایی بدون ارجاع به آن، به مثابه ارتکاب جرم علیه معماری و شهرسازی است. (در مقاله‌ای با عنوان «انرژی طبیعی و معماری بومی» در سال ۱۹۸۶، منتشر شده در کتاب «نظریه‌ها و مانیفست‌های معماری معاصر»، ترجمهٔ احسان حنیف، انتشارات فکر نو)

دسته‌ها
شین تاکاماتسو

شین تاکاماتسو: اگر هدفمان از خلق بنا افزودن ارزش به شهر است نباید معماری و شهرسازی را جدا از هم ببینیم

در معماری دو راه برای تعامل با زمینه یا سیاق بنا وجود دارد. راه نخست بیشترین هماهنگی ممکن است، به طوری که معمار با تاریخ، سنت و زیبایی‌شناسایی اطراف بنا بیشترین همدلی را داشته باشد. از راه قیاس، تصور کنید که شهر تکه‌ای پارچهٔ ابریشمی ارزشمند است. اگر می‌خواهید به طول پارچه بیفزایید یا جایی از آن را تعمیر کنید، می‌توانید نقش تازه‌ای را با استفاده از نخ و گرهی مشابه با آنچه که در پارچه به کار رفته است ببافید. در این صورت آنچه به پارچه افزوده‌اید در برابر آنچه از قبل موجود بوده غیر قابل تشخیص خواهد بود. اما روش دوم این است که پارچه را با بافه‌ای استادانه و پیچیده از نخ طلا بیارایید، که منجر به دگرگونی و اعتلای پارچه خواهد شد. این همان روش من است. {…}

مادامی که هدف از خلق بنا افزودن ارزش به شهر باشد، نمی‌توان معماری و شهرسازی را جدا از یکدیگر تلقی کرد. هنگامی که من بنایی را خلق می‌کنم، همیشه هم به زمینهٔ متصل به آن می‌اندیشم و هم به ساختار ژرف و پیچیدهٔ شهر. (در گفتگو با Tom Daniell، منتشر شده در مجلهٔ Interstices، سال 1995)

دسته‌ها
هادی تهرانی

هادی تهرانی: مصالح نمای یک بنا باید بازتابی از زمینهٔ موجود آن باشد

در ابتدای روند طراحی یک بنا، ایدهٔ اصلی طرح مسیری را که ما می‌خواهیم در توسعهٔ نمای بنا طی کنیم تعیین می‌کند. ایدهٔ طراحی نما از درون بنا و نیز زمینهٔ شهری آن مشتق می‌شود. مصالح و ساخت‌مایهٔ نمای یک بنا به طور خاص باید بازتابی از زمینهٔ موجود آن باشد، البته این به معنای آن نیست که تنها راه حل صحیح همیشه اقتباس از زمینه است. تفاوت و یا تضاد با محیط گزینه‌های معنادار دیگر هستند، مادامی که طراحی با کارکردهای مورد نیاز سازگار باشد. (در گفتگو با Katharina Sommer، منتشر شده در وب‌سایت Detail Online، سال ۲۰۱۸)