دسته‌ها
دیوید هاکنی

دیوید هاکنی: بیشتر مردم فکر می‌کردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است، اما من مطمئنم که اینطور نیست

بیشتر مردم فکر می‌کردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است. اینطور فکر نمی‌کردند؟ مردم فکر می‌کردند همین است، این پایان {تلاش برای نمایش واقعیت} است. اینطور نیست. و من خیلی مطمئنم که اینطور نیست. اما تعداد بسیاری از آدم‌ها آنطور که من فکر می‌کنم فکر نمی‌کنند.

منظور من این است که همه‌چیز به تصویر‌سازی ارتباط دارد. ما همیشه تصویرسازی می‌کنیم، همیشه. اگر شما به بیست یا سی هزار سال قبل بروید، هنر همواره تصویرسازی از یک چیز است. مطمئنم که اولین آدمی که این کار را کرد یک نفر وجود داشت که در حال تماشای او بود. و آن آدم احتمالاً زیر لب نالیده یا به شکلی گفته باشد که «{در چیزی که کشیده‌ای} یک حیوان می‌بینم»، یا چیزی دیگر.

در کنار اینها، عکاسی رنگی هیچ وقت خوب نبوده. چون شما نمی‌توانید از چیزی که در رنگ وجود دارد عکاسی کنید. اگر مزرعه‌ای از کلزا دارید، توجه خواهید کرد، کلزا زرد فلورسنت است. اما، اگر از آن عکس بگیرید، اینطور نیست. در عکس فقط یک زرد ساده است. (در گفت‌وگو با Francoise Mouly، منتشر شده در وب‌سایت The New Yorker، سال ۲۰۲۲)

دسته‌ها
برنارد خوری

برنارد خوری: ما معماران باید از شجاعت کافی برای گلاویز شدن با واقعیت‌های بیرون از حرفه‌مان برخوردار باشیم

ای کاش جمعیت‌های {دست‌اندرکار در حوزه‌ها و رشته‌های} خلاق به جای بازنمایی و زیباجلوه‌دادن آنچه شاهدش هستند شروع کنند به تولید معنا. ژست‌های هنری اغلب بر شالودهٔ انتزاع‌های ساده‌انگارانه ساخته شده است. من به کنش‌های هنری‌ای که نسبت به موضوعاتشان فاصلهٔ امن را رعایت می‌کنند علاقه‌ای ندارم.

اغلب قریب به اتفاق هنرمندان، طراحان و معماران تمایل دارند که حوزهٔ کاری خویش را همچون رشته‌ای خودمختار {و مستقل از اتفاقات پیرامونی} در نظر بگیرند. این زمانی رخ می‌دهد که هنر خودش را به بازنمایی ابتدایی وقایع پیچیده‌ای که بر آن مقدم است محدود می‌کند.

من همچنان معتقدم که معماری باید کنشی سیاسی باشد. ما باید شجاعت و دلبستگی {کافی} برای دستکاری و گلاویز شدن با سایر واقعیت‌هایی که از قلمرو بسیار محدود کنش‌های خاص خودمان بیرون می‌زند داشته باشیم. (در گفتگو با Nadine Khalil، منتشر شده در مجلهٔ Canvas، ش ۹۴، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
کارل آندره

کارل آندره: یک هنرمند برای دستیابی به چیزی در عالم هنر، باید کاری را انجام دهد که هیچ‌کس نمی‌خواهد انجامش دهد

من هیچ‌گاه و اصلاً یک هنرمند بازنماگر نبوده‌ام. بیشتر هنرمندان در کار بازنمایی بوده‌اند. می‌دانی، {بازنماگر بودن یا نبودن وابسته به} آن زمانی است که خودت را کشف می‌کنی. یک هنرمند برای دستیابی به چیزی در عالم هنر، ناچار است که در آخر کاری را انجام دهد که هیچ‌کس نمی‌خواهد انجامش دهد و هیچ‌کس به فکر انجام دادنش نبوده است. من بسیار از برانکوشی الهام گرفته‌ام، اما هیچ‌گاه نخواسته‌ام که یک برانکوشی {دیگر} خلق کنم. (در گفت‌وگو با Barbara Rose، منتشر شده در مجلهٔ Interview، سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
تاتیانا بیلبائو

تاتیانا بیلبائو: مردم از نقش معماران در جامعه آگاه نیستند، چون معماران فراموش کرده‌اند که کارشان تأمین دومین نیاز حیاتی بشر است

به نظر من معماری قدرت تأثیر گذاشتن بر زندگی دیگران را دارد. من این را بسیار جدی می‌گیرم. پس اگر معماری این قدرت را دارد، چرا از آن استفاده نکنیم؟ من همیشه دربارهٔ این که چرا {در حال حاضر} معماران به جامعه مربوط نیستند فکر می‌کنم، حداقل در جامعهٔ ما معماران حقیقتاً ارتباطی با جامعه ندارند. اگر از یک نفر در خیابان بپرسید که کار معمار چیست، ممکن است بگوید درست کردن مشکل لوله‌کشی در دست‌شویی ما یا انتخاب رنگ خانه‌ها. من این پاسخ‌ها را قبلاً شنیده‌ام.

به طور کلی نقش ما معماران در جامعه مطرح است، چون این گونه است که جامعه قادر است خودش را به روشی عمومی نمایش بدهد، به وسیلهٔ بازنمایی تاریخ یک دوره از طریق معماری. اما اگر با افراد جامعه صحبت کنید، نمی‌دانند که چرا معماران مستقیماً به زندگی‌شان ربط دارند. فکر می‌کنم این ناآگاهی به این خاطر است که ما معماران در درک این که قادریم دومین نیاز حیاتی بشر را تأمین کنیم -که فضایی برای زیستن است- شکست خورده‌ایم.

اولین نیاز حیاتی‌ای که ما داریم سلامتی‌مان است. اما دومین نیاز حیاتی ما این است که سرپناهی داشته باشیم. ما حیوان نیستیم که بتوانیم در محیط وحشی زندگی کنیم، در آن دوام نخواهیم آورد. ما، در مقام نوع بشر، اثبات کرده‌ایم که غارها برای ما کافی نیستند. ما به فضایی احتیاج داریم که نه تنها سرپناه ماست، بلکه رخصت {زیستن} می‌دهد و زندگی ما را ملهم می‌کند. این همان چیزی است که معماری باید باشد، اما من فکر می‌کنم آن را فراموش کرده‌ایم. (در گفت‌وگو با Amy Frearson، منتشر شده در وب‌سایت dezeen، سال ۲۰۱۹)