دسته‌ها
نایجل کوتس

نایجل کوتس: ایدهٔ زبان طراحی مارک‌دار به اندازهٔ چراغ نفتی منسوخ است

خود ایدهٔ معمارستاره به نظر خسته‌کننده می‌رسد. همیشه موضوع {این ایده} معمار به منزلهٔ یک برند بود و فقط تعداد انگشت‌شماری از معماران به چنین موقعیتی دست یافتند. در پرتو کاهش قدرت معماران، معمارستاره‌ها برای کنترل {اوضاع} با عزمی سخت مقاومت می‌کنند. {در مقام یک معمار} ممکن است شما را به جای توانایی‌هایتان بر اساس پیشینهٔ رسانه‌ای‌تان استخدام کنند. روش‌های بسیاری وجود دارد که یک معمار از طریق آنها {دیگران را} مأیوس کند؛ {مثلاً} از طریق پیشنهاد یک راه حل از پیش موجود، یا پاسخی «متکبرانه» که خارج از مقیاس و بستر است.

بدبینی من تا مسئلهٔ عدم مشارکت {مردم} در محصول {طراحی} معمارستاره‌ها ادامه می‌یابد. ایدهٔ زبان طراحی مارک‌دار {یا برَند} که در {حوزهٔ طراحی} ساختمان، مبلمان و هر نوع ابزار و یراق به کار می‌رود، به اندازهٔ چراغ نفتی منسوخ به نظر می‌رسد. دستیابی به مقام برند بودن {در طراحی} به نظر زیان‌بخش است. (در گفت‌وگو با Annie Markitanis، منتشر شده در وب‌سایت Milano Design Film festival، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
کامران افشار نادری

کامران افشار نادری: معمار واقعی همیشه ریسک می‌پذیرد و از قالب خود بیرون می‌آید

برند، برداشت سطح پایینی از سبک است. به نظر من معمارهای خوب، نه تنها برند، بلکه حتی سبک‌ساز نیستند. من در جوانی مدتی نزد رنتسو پیانو کار می‌کردم و او هیچ پروژه‌ای را مانند کار قبلی خود انجام نمی‌داد. امروز هم نمی‌توانید کاری را، مثل پروژهٔ اخیر او در مالت، ببینید و ندانسته حدس بزنید کار رنتسو پیانوست. هر پروژه جدید، کنجکاوی و چالشی از نو است. برندسازی نوعی ارزش کاذب تجاری ایجاد می‌کند. برند چیزی است که مردم عادی سریع تشخیص می‌دهند. افرادی که کیفیت را تشخیص نمی‌دهند برند برایشان بسیار مهم است. اکثر کارهایی که برند هستند مشروعیت خود را از بازار ساختمان پیدا می‌کنند. معمار واقعی همیشه ریسک می‌پذیرد و از قالب خود بیرون می‌آید. (در گفتگوی منتشر شده در کتاب «گفتگو با معماران»، به کوشش جلال حسن‌خانی و رامین جلیله‌وند، سال ۱۳۹۸)