اگر شما بخواهید جامعهای را اصلاح بکنید اولین چیزی که باید در آن اتفاق بیفتد فهم و آگاهی است که باید مردم پیدا کنند. این آگاهی پایه و اساس است. بعد از این آگاهی مفهوم است. بعد از این مسئله شما باید چشماندازی بر اساس این آگاهی پیدا کنید و این چیزی است که ما در جامعه نداریم. ما آنقدر فکر فردای زندگی هستیم که دنبال چشمانداز نیستیم. و بینش را یک امر ایدئولوژیک میدانیم. فکر این هستیم فقط امروزمان بگذرد به فردا هم فکر نکنیم که چه میشود. {…} پایداری مسئلهاش مسئولیتپذیری است و {این} چیزی است که در جامعهٔ ما وجود ندارد و این مسئله در جامعهٔ ما ارزشمند نیست.
هیچکس در کشور فکر اصولی و پایهای نمیکند و این موضوعات در کشور به تفکری سوداگرانه منجر میشود که با ریزش پول بیشتر، بزرگتر و متکثرتر میشود و باعث میشود توسعهای به وجود نیاید و آیندهای برای مملکت به وجود نمیآورد. این مسائل خیلی جدی است، البته خیلیها حرفش را میزنند، وزیر خود منتقد است، ولی هیچکسی فکر نمیکند و کسی راه حل ارائه نمیدهد و برای جامعه و برای این راهکار پافشاری کند و به نتیجه برسد.
به هر صورت من فکر میکنم که ما باید به سمتی برویم که جلوی معماری کردن را بگیریم، یعنی معماری نکنیم. راه حل اولش این است که جلوی این هشتصد دانشکدهٔ معماری را بگیریم. مدارس دولتی را نگه داریم، دانشگاه آزاد را کمتر کنیم، یا این که کسانی که از این دانشگاهها بیرون میآیند در شرایط خیلی دشواری حق کار داشته باشند، اگر معلومات عمومیشان خوب باشد اشکالی ندارد، ولی اگر میخواند در کشور اثرگذار باشند، طراحی کنند، امضا کنند، ساختمانی بسازند، این مسئله به این راحتیها اتفاق نیفتد.
مسئلهٔ بعدی این است که جلوی ساخت و سازها و این تراکمفروش در شهرداریها گرفته شود. با دقت در موارد خاص مجوز بدهند. خیلیجاها این کار را میکنند. اگر شما یک خانهای در فرانسه داشته باشید که خراب بشود، ببینند که ارزش تاریخی ندارد، اجازه دارید عوضش کنید و در همان ارتفاع و همان مساحت بسازید. نمیتوانید فرانک گری، زها حدید و… بسازید. اگر خواستید که یک پروژهای اتفاق بیفتد، به اندازهای که استاندارد میگوید باید واحدهای کوچک را تجمیع کنید. باز هم اجازه دارید کمی بیشتر در آن زمین بسازید، اجازه ندارید که یک تکه زمین را بگیرید و یک برج عجیب بسازید. این قوانین باید عوض شود، جلوی این ساخت و سازها و ازدیاد جمعیت باید گرفته شود. (در گفتوگوی منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ۴»، به کوشش علیرضا عظیمی و همکاران، سال ۱۳۹۵)