دسته‌ها
جوزف ریکورت

جوزف ریکورت: برخی گذشته را همچون معدن می‌بینند، به جای اینکه آن را همچون زمینی حاصل‌خیز ببینند

آنچه در گفتمان امروز معماری غایب است شعور یا آگاهی نسبت به گذشته است. دست‌آوردهای گذشته نباید چیزی باشد که بر دوش معماران سنگینی کند، بلکه باید بخشی باشد از -به عبارتی- زمین حاصل‌خیزی که معماران در آن رشد می‌کنند.

در حال حاضر معماران تمایل دارند که گذشته را نادیده بگیرند. اما گذشته همهٔ آن چیزی است که ما می‌دانیم. ما آینده را نمی‌شناسیم. من به این اعتقاد چندانی ندارم که پایمان را فراتر از آن چیزی بگذاریم که می‌توانیم از گذشته یا امروز بیاموزیم. شیوه‌ای که گذشته و امروز در هم چفت شود چیزی است که گفتمان امروز معماری را تا حدی فاقد آن می‌دانم. برای همین است که تاریخ‌گرایی واقعاً یک‌نوع خطر است. آدم‌هایی هستند که گذشته را همچون نوعی معدن می‌بینند (معدنی بی‌حاصل البته) به جای اینکه آن را همچون نوعی شالوده یا کود یا زمینهٔ حاصل‌خیز ببینند. (در گفت‌وگو با James Pallister، منتشر شده در وب‌سایت dezeen، سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
آلبرتو پرز-گومز

آلبرتو پرز-گومز: تنها راه برای یافتن شیوهٔ مناسب برخورد با مسائل امروز رجوع به تاریخ است

ما در مقام انسان مدرن خیلی از خود متشکر هستیم. ما حس می‌کنیم می‌توانیم در جهان خودمان زندگی کنیم و تقریبا محیط‌های مادی تاثیری بر ما ندارد. ما فکر می‌کنیم در صفحه کامپیوترهایمان زندگی می‌کنیم. اما در نهایت، فضاهای مادی‌ای که درست می‌کنیم واقعا بر ما تأثیر می‌گذارند. این فضاها می‌توانند در سلامت یا بیماری ما نقش داشته باشند. اینجاست که تاریخ اهمیت پیدا می‌کند. اگر ما از گذشتگان درس نگیریم، هیچ منبع دیگری نداریم که به آن رجوع کنیم چرا که امروز هیچ چیزی وجود ندارد که همه در آن سهیم باشیم. ما همه باورهای کوچک و نصفه و نیمه خودمان را داریم. جهان‌شناسی متفاوتی داریم، مذهب متفاوتی داریم، و برای همین هم در جهان پیچیده و چند پاره‌ای سکونت داریم. تنها راه برای یافتن شیوهٔ مناسب برخورد {با مسائل امروز} رجوع به تاریخ است. (در گفتگو با Saundra Weddle و Marc J. Neveu در وب‌سایت Architecture Norway، سال 2011)

دسته‌ها
وارطان هوانسیان

وارطان هوانسیان: همچون همهٔ رشته‌های علم و صنعت و هنر، در معماری نیز نمی‌توان به عقب بازگشت

ما همیشه گفته و باز می‌گوییم و معتقدیم که از گذشته نمی‌توانیم منفک شویم، چون لحظات زمان مانند حلقه‌های زنجیر به هم پیوستگی دارد و علوم و معارف بشری نیز در این کاروان علت و معلول پشت سر هم قرار گرفته و هر پدیده‌ای متأثر از گذشته و مؤثر در آینده است و ما نیز مانند گذشتگان به قوهٔ ثقل و سایر اصول معتقدیم، ولی در عین حال می‌گوییم همانطوری که در هیچ‌یک از رشتهٔ علم و صنعت و هنر و غیره چرخ زمان به عقب برنمی‌گردد در زمینهٔ معماری هم ما نمی‌توانیم به عقب برگردیم، مگر اینکه معتقد باشیم که ارگانیستم زندگی ما، فکر ما، علم ما، صنعت ما، هنر ما، همه و همه به عقب برگردد. همانطوری که در تمام علوم و فنون پیشرفت‌های بعدی معلول تحولات و پیشرفت‌های گذشته و براساس آنها قرار گرفته و به عبارت دیگر پیشرفت‌های گذشته زیربنای تحولات و پیشرفت‌های حال و آینده است، با در نظر گرفتن این که به هیچ‌وجه نمی‌توان گذشته را با همان خصوصیات و مختصات در حال و آینده تکرار کرد در زمینهٔ معماری هم همین عقیده را داریم. بدین‌جهت ما می‌گوییم که دیگر طرز ساختمان، شکل تقسیم‌بندی، اسلوب بناسازی، رعایت تناسب و اصل هم‌آهنگی، حجم و ضخامت دیوارهای گذشته را نمی‌توانیم قبول کنیم، زیرا دیگر با فکر جدید این قرن که دوران ماشین و اتم و پیشرفت صنعت و علوم است موافقت و سازگاری ندارد. (در مقالهٔ «معماری ایران در دوراههٔ سبک ملی و جدید» در مجلهٔ هنر و معماری، ش ۱، سال 1348)

دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: عدم وجود سازندگان خلاق و استفاده‌کنندگان شایسته مشکل امروز معماری ماست

ما صاحب تمدنی کهن هستیم. درحال‌حاضر بعضی از این تمدن‌ها چالاک و سرزنده‌‌اند و به یاری دستاوردهایشان در همفکری با جهان در پیشبرد هرروزه تمدن بشری، نقش مهمی ایفا می‌کنند. این تمدن‌ها دانشمندان، فناوران و هنرمندان بزرگ بسیاری دارند که دیگران با الگو قراردادن آنها معیارهای خیر، خوبی و زیبایی را در‌می‌یابند و تصورات و توقعات خود را از کامیابی، تکامل و اعتلا با دستاوردهای آنها بهبود می‌بخشند. اما در بعضی از جوامع کهن، نوعی کندی و بلاتکلیفی حاکم است و فناوران، دانشمندان و هنرمندان پیشرو کم‌اند. الگوهای مردم نازل‌اند و ارتفاع پروازهاي فکری و معرفتی کوتاه است. بیشتر مردم آسان‌گیر و بی‌سلیقه‌اند. هیچ شوقی برای حرکت به‌ سوی آینده بهتر ندارند. در گذشته به‌ سر می‌برند، اما به دلیل کمی فعالیت ذهنی، حتی حق گذشته را هم به‌خوبی ادا نمی‌کنند. در معماری هم وضع به همین منوال است. بسیاری از دست‌اندرکاران ساخت‌وساز ما تشخیص درستی از زیبایی ندارند، اکثر بناهای جدید از زیبایی بی‌بهره‌اند. شاید به سبب این همه ساخت‌وساز زشت، بعضی به فکر افتاده‌‌اند که معماری جدید، معماری بدی است و اصولا ناهماهنگ و زشت است و هر چه زیبایی است، در قدیم خلاصه شده است، اما این تصور درستی نیست. جامعه ما در شرایطی است که هنرمندان خلاق و مردم زیباشناس، در آن کم شده‌‌اند یا به حساب نمی‌آیند.
بیشتر آنها که از معماری قدیم تقلید می‌کنند، کارهای زشت و حتی کاریکاتورواری را تولید می‌کنند؛ اکثر بناهای مذهبی که بدون هیچ خلاقیتی فقط با تقلید از تعدادی نشانه‌های قدیمی طراحی و ساخته می‌شوند، مخلوط ناسازی از فضاهای ناقصی است که حتی با نازل‌ترین آثار قدیمی هم نمی‌توان آنها را مقایسه کرد. این نشان می‌دهد مشکل در سبک جدید یا سبک سنتی نیست. مشکل در نبود سازندگان خلاق و استفاده‌کنندگان شایسته است. (در مقالهٔ «زمان و زبان» در روزنامهٔ شرق، سال 1395)

دسته‌ها
رابرت ونتوری

رابرت ونتوری: ارجاعات تاریخی را به مثابه راهی برای آموختن از گذشته به کار گرفته‌ام

من ارجاعات تاریخی را به مثابه راهی برای تجزیه و تحلیل و آموختن {از گذشته} به کار گرفته‌ام. من تقلید از ساختمان‌های تاریخی را مطرح نکرده‌ام. اما تاریخ‌نگاران معماری، برای مثال ریچارد کراوتهایمر، معماری من را همان تاریخی‌گرایی که معماران ابتدای قرن بیستم با آن مبارزه کرده بودند تفسیر کردند. کراوتهایمر دیده بود که مدرنیسم، به مثابه یک انقلاب، زمانی آغاز شد که، در حدود سال‌ ۱۹۱۰، اروپایی‌ها ساختمان‌سازی صنعتی امریکایی را چون پایه‌ای برای یک معماری تازه قرار دادند.

ما {پست‌مدرنیست‌ها} نیز به معماری صنعتی علاقه داشتیم و هنوز هم داریم. ما با لوکوربوزیه نیز هم‌داستان بودیم. با وجود این، خرابی‌های جنگ و تجدید خشونت پس از آن باعث شد معماران تاریخ را ببینند و در دههٔ ۱۹۵۰ بود که آنها شروع کردند به جستجوی سبکی در میانهٔ نویی و کهنگی. (در گفتگوی آندریا تاماس با رابرت ونتوری و دنیس اسکات، سال 2009، منتشر شده در وب‌سایت Archdaily)

دسته‌ها
ماریو بوتا

ماریو بوتا: جهانی‌سازی همه‌چیز را مسطح می‌کند

این خیلی مهم است که چیزی را {در هنگام طراحی آثار شاخص} در نظر بگیریم که بتواند از شکنندگی درونی خود نجات یابد و در مقام مثالی از معماری یک نسل به نسل بعد برسد. این یکی از راه‌های اعتقاد به تاریخ است. این مسئله شاید امروز رایج و مد روز نباشد، اما آنهایی که تنها به حال حاضر می‌اندیشند، بدون این که به ریشه‌های خود فکر کنند، شک دارم که بتوانند ماندگار شوند. معماری سازمان دادن فضای مادی انسان است. اگر قرار است جهانی‌سازی همان تصویر هنگ‌کنگ را در چزانو مادرنو تکرار کند من به آن به چشم نکوهش می‌نگرم زیرا جهانی‌سازی به جای این که نقش عمیق خودش را ایفا کند همه‌چیز را مسطح و یک‌دست می‌کند. (مصاحبه با وب‌سایت Lancia TrendVisions، سال 2012)

دسته‌ها
دنیل لیبسکیند

دنیل لیبسکیند: مدرن اصطلاحی تاریخی است

فکر نمی‌کنم بتوان من و سایر معماران امروز را معماران «مدرن» نامید. اصطلاح «مدرن» همین حالا یک اصطلاح تاریخی محسوب می‌شود. من فکر می‌کنم در کل دو نوع معمار وجود دارد. نوع اول معمارانی هستند که ماهیت تاریخ را می‌فهمند و آن را به نوعی در اثرشان به کار می‌گیرند. چون آنها می‌دانند که خود بخشی از یک گفتمان در حال گذارند. نوع دوم معماران آنهایی هستند که تاریخ و ماهیت گذرای آن را پس می‌زنند و تصمیم می‌گیرند همچون معماران سدهٔ نوزدهم میلادی یا هر دورهٔ تاریخی دیگری کار کنند. اما من فکر می‌کنم تعلق یک معمار به دستهٔ اول هم به این معنا نیست که او معماری «مدرن» است. این اصطلاح بیشتر به دوره‌ای از تاریخ مربوط است که اکنون سر آمده است. (گفتگو در مجلهٔ Uncube، سال 2015)