در تاریخ شهرهای ما همیشه زندگی پیاده وجود داشته است، وقتی ماشین وجود نداشته، خیابانها و کوچهها کوچک بوده و مردم به زندگی پیاده عادت داشتهاند. پیادهراه به عنوان محور تعامل مردم محله همیشه مطرح بوده است، بنابراین نباید ساختن پیادهراه را یک موضوع غریبه، که قرار است از خارج از ایران بیاید بدانیم. {…}
آنچه در برنامهریزی راهبردی کمتر وجود دارد این است که ما بدانیم وقتی صحبت از زندگی پیاده در شهر میکنیم، نیاز به آهندرمانی دارد، یعنی مترو، تراموا، اتوبوس و حمل و نقل عمومی، اگر حمل و نقل عمومی به کمک فرد پیاده نیاید مخصوصاً در شهری به بزرگی تهران، زندگی پیاده غیرممکن میشود. {…} اگر میخواهیم شهر را احیا کنیم باید رفتار آدمها مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامه داشته باشیم. (در نشست «مرگ یا زندگی پیاده در قلب تاریخی تهران»، به گزارش وبگاه هنرآنلاین، سال 1397)