دسته‌ها
سید محسن حبیبی

سید محسن حبیبی: محله‌ها در طول تاریخ شهر به منزلهٔ عنصر تنظیم روابط شهروندی همواره نقشی فعال و موفق داشته‌اند

هرگاه به تاریخچهٔ شهرها و زندگی محله‌ای آن بنگریم، متوجه می‌شویم که محله همواره به عنوان عنصر تنظیم روابط شهروندی نقشی فعال و موفق داشته است. عناصر این نظم بخشی می‌توانند افراد مسنی بوده باشند که در مقابل درب خانه یا مغازه رفت و آمد و به اصطلاح سلام و علیک محله را تماشا می‌کنند و به روش‌های کاملاً مرسوم، زیاده‌روی‌ها را گوشزد می‌کردند و نیز می‌توانند مجموعهٔ کسبه محل یا صاحب‌منصبان و ریش‌سفیدهای محل باشند که هم تعیین‌کننده حدود و هم حافظ فضای مدنی محله بوده‌اند.

ببینید آنچه می‌گویم را نباید ابداً از دید نوستالژیک نگریست. منظورم اصلاً بازیابی روابط سنتی نیست، بلکه منظورم این است که تجمع جغرافیایی انسان‌ها در سطح محله می‌تواند خود تا حدود زیادی خودگردان باشد و در این فعالیت خودگردان است که زندگی و مدنیت اجازه حضور می‌یابند.

{…} حق انتخاب، حق تعیین روابط اجتماعی و حدود و ثغور آن، مقدمهٔ مشارکت مردمان است و در روند این مشارکت است که حیات مدنی شکل می‌گیرد و زندگی به معنای واقعی آن اجتماعی می‌شود و نیز مسئولیت‌پذیری پدید می‌آید. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ گفتگو، ش ۱۳، پاییز ۱۳۷۵)

دسته‌ها
زهرا ترانه‌یلدا

زهرا ترانه یلدا: زندگی پیاده در شهر غیرممکن می‌شود اگر حمل و نقل عمومی به کمک پیاده‌ها نیاید

در تاریخ شهرهای ما همیشه زندگی پیاده وجود داشته است، وقتی ماشین وجود نداشته، خیابان‌ها و کوچه‌ها کوچک بوده و مردم به زندگی پیاده عادت داشته‌اند. پیاده‌راه به عنوان محور تعامل مردم محله همیشه مطرح بوده است، بنابراین نباید ساختن پیاده‌راه را یک موضوع غریبه، که قرار است از خارج از ایران بیاید بدانیم. {…}

آنچه در برنامه‌ریزی راهبردی کمتر وجود دارد این است که ما بدانیم وقتی صحبت از زندگی پیاده در شهر می‌کنیم، نیاز به آهن‌درمانی دارد، یعنی مترو، تراموا، اتوبوس و حمل و نقل عمومی، اگر حمل و نقل عمومی به کمک فرد پیاده نیاید مخصوصاً در شهری به بزرگی تهران، زندگی پیاده غیرممکن می‌شود. {…} اگر می‌خواهیم شهر را احیا کنیم باید رفتار آدم‌ها مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامه داشته باشیم. (در نشست «مرگ یا زندگی پیاده در قلب تاریخی تهران»، به گزارش وب‌گاه هنرآنلاین، سال 1397)

دسته‌ها
آلوارو سیزا

آلوارو سیزا: اولین گام من برای کشف فرم یک طرح بررسی تاریخ ناحیهٔ بستر آن است

در آغاز یک طرح، بیشتر از هر چیز دیگر، لزوم این را حس می‌کنم که خود را در اتمسفر و جو مکان پروژه غرق کنم. منظورم از اتمسفر مکان، محیط فرهنگی آن، بستر طبیعی آن و انباشتگی ابنیهٔ اطراف آن است. پس از آن، بر مبنای غریزهٔ خود، و نه بر اساس تحلیل، شروع می‌کنم به نوعی پرسه‌زنی در اطراف طرح. زمانی که ایده به بلوغ برسد، تجزیه و تحلیل و مطالعات بیشتری را، در مقیاسی دقیق‌تر می‌توان در طرح وارد کرد. من اولین گام برای کشف طبیعت فرم و اتنظام فضا را از طریق {بررسی} تاریخ شهر یا ناحیهٔ خاص بستر طرح برمی‌دارم. (در گفتگو با José Antonio Aldrete-Haas، منتشر شده در وب‌گاه مجلهٔ BOMB، سال ۱۹۹۹)