دسته‌ها
علی اکبر صارمی

علی اکبر صارمی: هر تکنیک بعد از مدتی جنبهٔ زیبایی‌شناسانه و هنرمندانه به خود می‌گیرد

طاق و قوس اختراعی بود برای پوشاندن یک دهانهٔ بزرگ، زیرا این کار با سقف صاف امکان‌پذیر نبود. برای مثال در معماری یونان باستان باید یک سری ستون می‌گذاشتند و بالایش هم یک تکه‌سنگ که با این روش بیشتر از دو سه متر را نمی‌شد پوشاند. همچنین در بنای تخت جمشید که قوس به کار نرفته، سقف‌ها همه چوبی بوده، چوب‌های محکم و سفت ولی حداکثر بیش از پنج شش متر را نمی‌توان با این سیستم سقف صاف پوشاند.

به نظر من قوس یک اختراع بسیار ارزشمند است که انسان توانسته با استفاده از آن دهانه‌های وسیع‌تری در حدود بیست سی متر را بپوشاند، مثل طاق کسری که دهانهٔ آن بیست و چند متر است. پس در ابتدا اختراع تکنولوژیک بوده است و طی مرور زمان در معماری ایران و بعد هم در معماری رومی‌ها به کار رفته است. (طبق آنچه مورخین می‌گویند اول در ایران طاق به کار رفته و بعد در روم، البته بهتر است وارد بحث‌های مقایسه‌ای نشویم.)

به هر حال یکی از مکان‌های اولیهٔ به کارگیری طاق و قوس، ایران است و این تنوع در هیچ‌جای دنیا به جز ایران به چشم نمی‌خورد. البته بعد از مدتی حالت تکنولوژیک آن سر جایش ماند و کم‌کم حالت زیبایی‌شناسانه نیز پیدا کرد، مثل هر پدیدهٔ دیگر. چراکه تکنیک، بعد از یک مدت، جنبهٔ زیبایی‌شناسانه و هنرمندانه به خود می‌گیرد.

{…} مثل لباس، اکنون ما صرفاً لباس نمی‌پوشیم تا از باد و باران محفوظ بمانیم، بخشی از پوشیدن لباس برآوردن همین نیاز زیبایی‌شناسانه است. در واقع یک بخش مهمِ لباس، کیفیت، مد، سنت و همهٔ اینها است. قوس در معماری هم بعد از مدتی از حالت تکنولوژیک خارج شده و وارد حوزه‌های هنر انسانی می‌شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در جلد اول کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، به کوشش اسماعیل آزادی، سال ۱۳۸۹)

دسته‌ها
دومینیک پرو

دومینیک پرو: اثر معماری، هرجا که لازم باشد، می‌تواند و باید تغییر کند

ما باید این اندیشه را که اثر معماری یک شیء ثابت و پایان‌یافته است از بین ببریم. اثر معماری، هرجا که لازم باشد، می‌تواند و باید تغییر کند. نیازی نیست که {مسیر تغییر} اثر معماری یک‌زمان بسته شود، بلکه می‌تواند در حالت پایان‌ناپذیر و ادامه‌دارِ «شدن» قرار داشته باشد. در تلقی امروز ما، رابطهٔ ما و اثر معماری بسیار محافظه‌کارانه و منفعلانه است، یعنی رابطهٔ ما فعال نیست. چنین رابطه‌ای دیگر کار نمی‌کند و کافی نیست.

من می‌توانم بناهایی را تصور کنم که پوشش یا جنبه‌های دیگر خود را متناسب با تغییر کارکرد یا تغییر مالکیت خود تغییر می‌دهند. این تغییرات با هدف انعطاف بیشتر بنا انجام می‌شود. انگیزهٔ و هدف زندگی کاری من است که بناهایی بسازم که شما بتوانید آن را به شکلی منعطف لمس کنید و تغییر دهید. معماری امروز حضوری اقتدارگرایانه دارد، اما ما می‌توانیم معماری امروز، گذشته و آینده را دست‌کاری کنیم و باید چنین کنیم. (در گفتگو با Mark Garcia، منتشر شده در مجلهٔ Architectural Design، دورهٔ ۷۶، ش ۶، سال ۲۰۰۶)

دسته‌ها
سید محسن حبیبی

سید محسن حبیبی: سنت امری جاری است و دائم در حال معاصر شدن است

ما وقتی در چهارچوب زبان فارسی و راه و رسم این سرزمین از سنت سخن می‌گوییم سنت برایمان یک امر جاری است، وگرنه منسوخ تلقی می‌شود. یعنی یک امری است که گذشته را به حال آورده و آن را معاصر کرده است. مثلاً هنوز در ایران سنت است که با کفش وارد خانه نمی‌شویم. حتی در خانه‌های مدرن هم این سنت جاری است و کسی با کفش وارد نمی‌شود. ژاپن هم این سنت را دارد، کسی با کفش وارد خانه نمی‌شود. و این سنت امروزی شده است. ما امروزه حتی در آپارتمان‌های کوچکی که می‌سازیم جایی را برای پذیرایی یا مهمان‌خانه داریم. {…} و بهترین چیزهایمان را هم معمولاً در آنجا می‌گذاریم. چون اگر روزی مهمان بیاید آنجا باید مقام بگیرد و آن فضا باید دیده بشود. بنابراین به‌روزش کرده‌ایم.

هنوز برای ما این سنت {…} هست که وقتی می‌خواهیم به دوستی خیلی احترام بگذاریم او را به خانه‌مان دعوت می‌کنیم. اما اگر در فرنگ دوست بسیار خوبی داشته باشم، من او را به یک رستوران یا یک کافه دعوت می‌کنم و این خیلی هم زیباست. ولی در اینجا برای من حتماً مهم است که آقای دکتر کیافر باید بیاید خانهٔ من. بنابراین سنت جاری است و راه و رسم است. برای همین هم من از اصطلاح سنت شهرسازی و سنت معماری صحبت می‌کنم. این راه و رسمی است که از قدیم می‌آید و خودش را معاصر می‌کند، خودش را به حال می‌آورد وگرنه منسوخ می‌شود یا کنار گذاشته می‌شود.

به عنوان مثال امری که از بالا اعمال شده و از پایین پذیرفته شده تغییر لباس در دوران رضاشاه است. این تغییر پذیرفته شد و الان دیگر مردان عبا و لباده نمی‌پوشند. این شد راه و رسم لباس پوشیدن. پس من بر این نکته تأکید دارم که از واژهٔ سنت به معنی اشاره به گذشته استفاده نمی‌کنم. از نظر من سنت امری است که جاری است و دائم در حال معاصر شدن است. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۵، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)