نقاشی من خشن نیست، این زندگیست که خشن است. من خشونت فیزیکی را تحمل کردهام، حتی دندانم را شکستهام. تمایلات جنسی، احساسات انسانی، زندگی روزمره، احساس حقارت شخصی (برای این یکی کافیست تلویزیون تماشا کنید) در همه اینها خشونت بخشی از طبیعت انسان است. حتی در زیباترین منظره ها، زیر برگ درختان حشرهها در حال جویدن یکدیگر هستند، خشونت بخشی از زندگی است. گوشت و پوست زندگی است! اگر من در نقاشیهایم بدنها را به شکل گوشت قرمز میکشم فقط به این دلیل است که آن را بسیار زیبا میدانم. گوشت ران، خوکها، زبانها، پهلوها و همه آن گوشتی که در ویترین قصابی دیده میشود، این همه کشتار به نظر من زیباست. و این موضوع که همه این{گوشت}ها برای فروش است به طرز باورنکردنیای سورئال است. (در گفتگو با Francis Giacobetti در سال 1992، منتشر شده در وبگاه ASX در 2015)
برچسب: تلویزیون
یکی از مشکلات امروز معماران از نظر من تقابل ناخوشایند میان ابتذال، از یک طرف، و نئوآوانگاردیسم از طرف دیگر است. از نظر من هر دوی اینها بد است. نئوآوانگاردیسم شبیه جدالی بیپایان به نفع اصالت است که مردم عادی در آن هیچ جایگاهی ندارند. و در طرف مقابل، پایین آوردن اصول زیباییشناسی به وجود یا عدم وجود سقف شیبدار باعث ایجاد ابتذال میشود، طوری که شما فقط دنبال ایجاد نشانههایی سطحی هستید تا طرحتان را راحت به مردم بفروشید. ابتذال و هنر پیشرو تقریبا دو سر متضاد یک بازه هستند.
در مدارس معماری هیچوقت به این موضوعات پرداخته نمیشود. مسئله این است که چگونه بنای مسکونی بسازیم که مثلا در عین حال که برای مردم متعلق به طبقهٔ متوسط معمولی در دسترس باشد، مبتذل نباشد. چرا طبقهٔ متوسط؟ برای این که همهٔ مردم عصر چندفرهنگی در نهایت و بهصورت برنامهریزی شده، تحت تاثیر جامعهٔ رسانهای ما، مدرنیزاسیون و تلویزیون، جزو طبقهٔ متوسط هستند. (در گفتگو با Ingerid Helsing Almaas نویسندهٔ وبسایت architecture Norway، سال 2006)