دسته‌ها
نایجل کوتس

نایجل کوتس: ایدهٔ زبان طراحی مارک‌دار به اندازهٔ چراغ نفتی منسوخ است

خود ایدهٔ معمارستاره به نظر خسته‌کننده می‌رسد. همیشه موضوع {این ایده} معمار به منزلهٔ یک برند بود و فقط تعداد انگشت‌شماری از معماران به چنین موقعیتی دست یافتند. در پرتو کاهش قدرت معماران، معمارستاره‌ها برای کنترل {اوضاع} با عزمی سخت مقاومت می‌کنند. {در مقام یک معمار} ممکن است شما را به جای توانایی‌هایتان بر اساس پیشینهٔ رسانه‌ای‌تان استخدام کنند. روش‌های بسیاری وجود دارد که یک معمار از طریق آنها {دیگران را} مأیوس کند؛ {مثلاً} از طریق پیشنهاد یک راه حل از پیش موجود، یا پاسخی «متکبرانه» که خارج از مقیاس و بستر است.

بدبینی من تا مسئلهٔ عدم مشارکت {مردم} در محصول {طراحی} معمارستاره‌ها ادامه می‌یابد. ایدهٔ زبان طراحی مارک‌دار {یا برَند} که در {حوزهٔ طراحی} ساختمان، مبلمان و هر نوع ابزار و یراق به کار می‌رود، به اندازهٔ چراغ نفتی منسوخ به نظر می‌رسد. دستیابی به مقام برند بودن {در طراحی} به نظر زیان‌بخش است. (در گفت‌وگو با Annie Markitanis، منتشر شده در وب‌سایت Milano Design Film festival، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
کوین روچ

کوین روچ: آسان است که فراموش کنیم بناها را برای مردم می‌سازیم و سخت است که به یاد داشته باشیم مردم صرفاً عدد نیستند

متکبرانه است که معماری را به سوی اثر هنری بودن میل دهیم بدون این که ماهیت آن را به طور کامل درک کنیم، و خطرناک است که این همه راجع به هنر حرف بزنیم مبادا آن را با مُد اشتباه بگیریم. هنر به سختی به دست می‌آید. هنر محصول تأمل عمیق راجع به ماهیت چیزهاست؛ نه محصول مقبولیت و تحسین.

بسیار آسان است که فراموش کنیم بناها را برای مردم می‌سازیم؛ مردمی که باید آن بناها را ببینند و از آنها استفاده کنند. آسان است که فراموش کنیم که آن آدم‌ها افرادی هستند با نیازها و سلیقه‌های متفاوت و سخت است که به یاد داشته باشیم که آنها صرفاً عدد نیستند.

ما باید مسئولیت خلق محیط {جامعهٔ} خودمان را بپذیریم از این فرصتی که در اختیار داریم برای رهبری و آموزش جامعه برای بهبود زیستگاهش استفاده کنیم و اجازه دهیم که آیندگان راجع به این که چه چیز هنر بود و چه چیز وهم قضاوت کنند. اجازه دهیم آیندگان تمدن ما را بسنجند.

همهٔ ما باید ارادهٔ خود را تسلیم خلق تمدنی کنیم که در آن بتوانیم در صلح با طبیعت و با یکدیگر زندگی کنیم. خوب ساختن کنشی صلح‌طلبانه است. بیایید امید داشته باشیم که این کار بیهوده نخواهد بود. (در سخنرانی پذیرش جایزهٔ پریتزکر، سال ۱۹۸۲)

دسته‌ها
یوهانی پالاسما

یوهانی پالاسما: معماری کامل همیشه بازتابی است از حس وجودی یک شخص نه از یک ایدهٔ لفظی

برای من، این که ببینم یک نفر چگونه راه می‌رود به همان اندازه مهم است که بشنوم او چه می‌گوید. و شیوهٔ راه رفتن آن شخص چیز بسیار مهمی راجع به چگونگی وجود او در این جهان می‌گوید. شیوهٔ راه رفتن فروتنی یا غرور شخص را، و همچنین حجب یا تکبرش را برملا می‌کند. بنابراین حوزه‌هایی از دانش وجود دارد که وابسته به بدن است و فقط از طریق همین نوع از بدن‌مندی می‌تواند منتقل شود. می‌خواهم بگویم که هر معمار خوبی، هر معمار متبحری، به جای آنکه با مغزش کار کند با بدنش کار می‌کند. چنین معماری با عادت‌های ناخودآگاه بدن‌مند مهارت خود گره خورده است.

{…} اینجا تأکیدم بر بدن معمار از جنبهٔ وجودی آن است. من واقعا فکر می‌کنم که معماری کامل همیشه بازتابی است از حس وجودی یک شخص، و نه بازتابی از یک ایدهٔ لفظی. (در گفتگو با Scott Wheland Wall، منتشر شده در ژورنال Architectural Education، سال ۲۰۰۹)