دسته‌ها
ریچارد راجرز

ریچارد راجرز: اگر قصد دارید شهرکی جدید بسازید، آن را داخل شهر بسازید نه بیرون از آن

اگر شهرتان متراکم {و نه گسترده} باشد، شما همین حالا یک چهارم از کل انرژی شهر را صرفه‌جویی کرده‌اید، پس تغییرات اقلیمی کمتری در پیش دارید. و دلایل فراوان دیگری برای متراکم ساختن شهر وجود دارد، مثلاً نزدیک‌تر کردن مردم به یکدیگر. من هیچ‌گاه متوجه نشدم که چرا معماری اینقدر از برنامه‌ریزی شهری جداست. لازم است این دو حوزه با هم پیوند داشته باشند، چرا که کار هر دو صرفاً ساختن است، در دو مقیاس متفاوت.

{…} اگر شما قصد دارید که شهرک یا حومهٔ جدیدی برای یک شهر بسازید، بایستی آن را داخل شهر بسازید، نه بیرون از آن. من محاسبه‌هایی برای دولت انجام داده‌ام، که نتیجه‌شان این است که ما برای ده سال آینده در شهرهایمان فضای کافی برای همهٔ نیازهای سکونتی در اختیار داریم {و نیاز به گسترش شهرها نیست}. و من از علاقه‌مندان واقعی شهرها هستم. تعدادی کتاب دربارهٔ شهرهای متراکم و چیزهایی از این قبیل نوشته‌ام. استدلال به نفع تراکم از نظر تغییرات آب و هوایی امری مهم است. (در گفتگو با Deane Madsen منتشر شده در وب‌سایت Architectural Record، سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
شین تاکاماتسو

شین تاکاماتسو: اگر هدفمان از خلق بنا افزودن ارزش به شهر است نباید معماری و شهرسازی را جدا از هم ببینیم

در معماری دو راه برای تعامل با زمینه یا سیاق بنا وجود دارد. راه نخست بیشترین هماهنگی ممکن است، به طوری که معمار با تاریخ، سنت و زیبایی‌شناسایی اطراف بنا بیشترین همدلی را داشته باشد. از راه قیاس، تصور کنید که شهر تکه‌ای پارچهٔ ابریشمی ارزشمند است. اگر می‌خواهید به طول پارچه بیفزایید یا جایی از آن را تعمیر کنید، می‌توانید نقش تازه‌ای را با استفاده از نخ و گرهی مشابه با آنچه که در پارچه به کار رفته است ببافید. در این صورت آنچه به پارچه افزوده‌اید در برابر آنچه از قبل موجود بوده غیر قابل تشخیص خواهد بود. اما روش دوم این است که پارچه را با بافه‌ای استادانه و پیچیده از نخ طلا بیارایید، که منجر به دگرگونی و اعتلای پارچه خواهد شد. این همان روش من است. {…}

مادامی که هدف از خلق بنا افزودن ارزش به شهر باشد، نمی‌توان معماری و شهرسازی را جدا از یکدیگر تلقی کرد. هنگامی که من بنایی را خلق می‌کنم، همیشه هم به زمینهٔ متصل به آن می‌اندیشم و هم به ساختار ژرف و پیچیدهٔ شهر. (در گفتگو با Tom Daniell، منتشر شده در مجلهٔ Interstices، سال 1995)