در شهرهایی مانند پاریس، رم و لندن که زمین بسیار گرانتر و دایرهٔ مردممداری خیلی قویتر از ایران است، مدیران شهری توانستهاند آثار تاریخی خود را حفظ کنند، چرا که در آنجا حفظ آثار تاریخی از حقوق عمومی است که بر عهدهٔ مدیریت شهری است و مدیریت شهری متولی برآوردن حقوق عمومی ساکنان شهری است، چون ابزارهای لازم را دارد. در ایران نیز شهرداری میتواند کاربری بناها را تغییر دهد و از این طریق منافع بناهای تاریخی را تأمین کند. همچنین شهرداری میتواند تراکم و معافیت بدهد. فراتر از این مسائل، در یک طرح مدیریتی به جایگاهی میتوانیم برسیم که اثر و پلاک تاریخی نسبت به یک مجموعهٔ مسکونی ارزش بیشتری داشته باشد.
{…} در چند سال آینده ما به این سمت {حفظ و نگهداری میراث معماری} میرویم و مردم ترجیح خواهند داد که یک خانهٔ تاریخی را نگه دارند تا آن را خراب کنند. این اتفاق که ما خانهٔ تاریخی را خراب میکنیم تا ساختمان بسازیم به این دلیل رخ میدهد که حال ما خوب نیست و گشنهایم؛ ولی وقتی دنبال کیفیت برویم گوهرهایی مانند خانههای تاریخی پاسخگو هستند. هرچند ممکن است آن زمان خیلی دیر باشد. (در گفتگو با سعید برآبادی، منتشر شده در ضمیمهٔ روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۰)