دسته‌ها
غلامحسین نامی

غلامحسین نامی: هنرمند زمانی به آزادی کامل در آفرینش هنری می‌رسد که همۀ مبانی و اصول خلق هنری را هضم کرده باشد

در حقیقت به اینجا رسیده‌ام که فرم و قالب و ایسم و سبک و این قبیل چیزها قید و بندهای بی‌ربطی است. انسان باید برای بیان ایده‌ها و آرمان‌های خود آزاد باشد و از هر تکنیک و روش و شیوۀ بیان و سبکی که می‌خواهد بهره گیرد. اما هنرمند زمانی به آزادی کامل در آفرینش هنری می‌رسد که همۀ مبانی و اصول خلق هنری و دانش‌های گوناگون آن را هضم کرده باشد.

دنباله‌روی از قوانین و فرمول‌های سنتی هنرمند را گرفتار ابتذال و سکون می‌کند. راستش دیگر در بند بد و خوب بودن کارهایم نیستم و هر طور که بتوانم و بشود حرف‌هایم را می‌زنم؛ هر هنرمندی باید به چنین آرامشی و راحتی انتخاب برسد. (در گفت‌وگو با مرتضی ممیز، منتشر شده در مجلهٔ کِلک، سال ۱۳۷۵)

دسته‌ها
تام مین

تام مین: طرحی غیر متعارف و بسیار بد سلیقه می‌تواند معرکه باشد، اگر گیرا باشد و با شما حرف بزند

هم طراحی خوب و هم طراحی واقعاً بد می‌تواند جذاب باشد. نوع خاصی از بد وجود دارد که عجیب و غریب است و به سختی پیدا می‌شود. یک جورهایی به شکل جذابی «پرت» است؛ و من عاشق آن هستم.

یک چیز فوق‌العاده غیر متعارف و بسیار بد سلیقه می‌تواند معرکه باشد، و در واقع می‌تواند تبدیل به طراحی خیلی خوب شود چرا که گیراست و با شما حرف می‌زند. من به چیزهایی که به گیرایی نزدیک هستند بسیار بیشتر علاقه‌مندم، فارغ از سلیقهٔ شخصی و این که چگونه با ماهیت ذهنی و پیچیدهٔ زیبایی جور درمی‌آید.

چنین چیزی در ظاهر می‌تواند زشت یا متعالی باشد؛ در این ساحت تفاوتی نمی‌کند، به امری پیچیده‌تر ارتباط دارد. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ CLAD، شمارهٔ ۳، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
پائولو مندز دا روشا

پائولو مندز دا روشا: اگر وقتم را صرف اندیشیدن به کلمات می‌کردم، دیگر برای معماری کردن وقتی نمی‌داشتم

اگر وقتم را صرف اندیشیدن به کلمات می‌کردم، {دیگر} برای معماری کردن وقتی نمی‌داشتم. [می‌خندد.] معماری {خودش} یک گفتمان است. شما می‌توانید کل عمر خودتان را صرف حرف زدن راجع به معماری کند. به هِرَم خئوپس در جیزه نگاه کنید. چرا مردم همچنان راجع به آن صحبت می‌کنند؟

{…} هیچ رمز و رازی در این بنا وجود ندارد. هرم تنها شکلی است که مصریان در آن زمان می‌توانستند بسازند. این تنها راه برای بالا بردن سنگ‌ها بود. امروز ما می‌توانیم فرم‌های بسیار متفاوتی بسازیم، اما چهار و نیم هزار سال پیش هرم فرمی منطقی برای ساختن بود. مصریان از مزایای فیزیک پایه برای هل دادن بلوک سنگ‌ها از طریق سطوح شیب‌دار استفاده کردند. در این بنا شفت‌هایی وجود دارد که از طریق آن می‌توان ستاره‌ها را دید.

من فکر می‌کنم که آرزوی مصریان این بود که این هرم‌ها را از شیشه بسازند. این امر زمانی معلوم شد که آی. ام. پی هرم‌های شیشه‌ای را در موزهٔ لوور پاریس ساخت، اما او همچون اسکار نیمایر راجع به آن حرف نزد. معماری دربارهٔ الهام نیست، دربارهٔ تاریخ و اصول است. الهام وجود ندارد. معماری دربارهٔ کار فکری شدید است. شما باید از طریق مسائل فکر کنید و تاریخ و واقعیت را به شکل منطقی تحلیل کنید. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
اسکندر مختاری

اسکندر مختاری: معماری ایران موجودی است که اجزایی از آن را می‌شناسیم، اما کلیتش را هنوز نشناخته‌ایم

نگاه به معماری ایرانی نگاه کاملاً جامعی نیست. در بهترین  شکلش باز هم متأثر از مسائلی است که نمی‌تواند این معماری را به تمام وجناتش و آنچه در آن اتفاق افتاده مطرح کند. من معماری ایران را مثل موجودی می‌بینم که ما فقط اجزایی از آن را می‌شناسیم، اما کلیتش را هنوز نمی‌شناسیم. هرجا که تحقیق کردم، به هر دلیلی با یک اثر سر و کار داشتم، دیدم که اطلاعات راجع به آن کامل نیست. جایگاهش هم کامل نیست. یعنی یک دید جامعی در کار نیست که شما مثل معماری فرنگی تا این را پیدا می‌کنید، مربوط کنید به چیز شناخته‌شده‌ای که با او بتوانید مقایسه کنید. این اتفاق در ایران نیفتاده است. ما هنوز مثل کاشفان با پدیده‌ها برخورد می‌کنیم.

من این را می‌خواهم بگویم که وقتی انقلاب شد ما همه خوشحال بودیم که دیگر مستشرقین رفتند و ما دیگر الان نگارش تاریخ معماری‌مان را شروع می‌کنیم، اما ما، همان‌هایی که خوشحال بودیم، چیزی ننوشتیم. بعد این وسط دو جور آدم عنان اختیار را در دست گرفتند؛ یک دسته آدم‌هایی که تهی بودند، متوجه موضوع نبودند و برای همین از گفتن هر خبری نمی‌ترسیدند. مثلاً یک آدمی در سن بیست و پنج سالگی کتاب نوشت به اسم مدارس ایران. نترسید که در بیست و پنج سالگی نمی‌شود کتابی در مورد مدارس ایران نوشت. دستهٔ دوم افرادی بودند که از نظر تفکر قوی بودند ولی موضوع را نمی‌شناختند. من اسم این افراد را درست نیست بگویم. بیشتر ما هم همین بودیم. بیشتر ماهایی که حرف زدیم از این گروه دوم بودیم. نرفتیم مثل گدار از این کاروانسرا به آن کاروانسرا یا مثل سیرو خانم فرانسوی‌اش سراغ مصادیق معماری نرفتیم. ما مثل آدمی که پاریس زندگی می‌کرد بعد با قاطر و دوچرخه می‌رود کاروانسرا ببیند کار نکردیم. از نزدیک ندیدیم. لمس نکردیم و بعد برای معماری ایران نسخه نوشتیم. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۰، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
فرناندو بوترو

فرناندو بوترو: واکنش نشان دادن به وضع نامطلوب موجود انتخاب هنرمند است نه وظیفهٔ او

هنرمند فقط دربارهٔ کیفیت هنرش مسئول است. هیچ الزام اخلاقی‌ای بر دوش هنرمند نیست که {به مسائل پیرامونش} واکنش نشان دهد و محکوم کند. هنرمندی که با بی‌عدالتی‌های عظیم احاطه شده است گاهی اوقات احساس می‌کند که تمایل دارد چیزی بگوید. واکنش نشان دادن به وضع نامطلوب موجود انتخاب هنرمند است {نه وظیفهٔ او}.

{…} هنر این امکان را ندارد که یک موقعیت بغرنج را که اساساً سیاسی است حل و فصل کند. هنرمند وضعیت نامطلوبی که وجود دارد را همچون یک «نکوهش ابدی» نشان می‌دهد. مثلاً اگر پیکاسو نبود هیچ‌کس گرنیکا، روستای کوچکی که بمباران شده بود، را به یاد نمی‌آورد. (در گفتگو با Elena Cué، منتشر شده در وب‌سایت HuffPost، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
یوهانی پالاسما

یوهانی پالاسما: معماری کامل همیشه بازتابی است از حس وجودی یک شخص نه از یک ایدهٔ لفظی

برای من، این که ببینم یک نفر چگونه راه می‌رود به همان اندازه مهم است که بشنوم او چه می‌گوید. و شیوهٔ راه رفتن آن شخص چیز بسیار مهمی راجع به چگونگی وجود او در این جهان می‌گوید. شیوهٔ راه رفتن فروتنی یا غرور شخص را، و همچنین حجب یا تکبرش را برملا می‌کند. بنابراین حوزه‌هایی از دانش وجود دارد که وابسته به بدن است و فقط از طریق همین نوع از بدن‌مندی می‌تواند منتقل شود. می‌خواهم بگویم که هر معمار خوبی، هر معمار متبحری، به جای آنکه با مغزش کار کند با بدنش کار می‌کند. چنین معماری با عادت‌های ناخودآگاه بدن‌مند مهارت خود گره خورده است.

{…} اینجا تأکیدم بر بدن معمار از جنبهٔ وجودی آن است. من واقعا فکر می‌کنم که معماری کامل همیشه بازتابی است از حس وجودی یک شخص، و نه بازتابی از یک ایدهٔ لفظی. (در گفتگو با Scott Wheland Wall، منتشر شده در ژورنال Architectural Education، سال ۲۰۰۹)

دسته‌ها
رابرت ونتوری

رابرت ونتوری: اگر یک معمار متفکر جلوتر از زمان خود باشید شانس بسیار کمی برای عملی کردن ایده‌های خود خواهید داشت

این اوضاع طعنه‌آمیزی است که ما {به علت شرایط موجود} نمی‌توانیم آنچه درباره‌اش حرف می‌زنیم را عملی کنیم؛ این که اگر شما یک متفکر جلوتر از زمان خود، یا یک معمار با ایده‌های غیر معمول باشید، ممکن است دربارهٔ ایده‌های خود بنویسید، سخنرانی یا گفتگو کنید، یا آنها را تدریس یا ترسیم کنید، اما در اغلب اوقات شانس بسیار کمی دارید که ایده‌های خود را «عملی کنید». به ما کار تجاری چندانی پیشنهاد نمی‌شود، به نظر می‌رسد مشتری‌های تجاری فکر می‌کنند به این خاطر که ما می‌نویسیم و تدریس می‌کنیم نمی‌توانیم متناسب با بودجه از پس کار برآییم، اما ما می‌توانیم. با توجه به این موضوع بیشتر آثار ما مربوط به ساختمان دانشگاه‌ها یا کمپ‌های سنتی امریکایی است (کمپ در لاتین به معنای فضای باز است). این یعنی ما در بیشتر اوقات در نواحی باز و در میان محیط طراحی‌شده ساختمان می‌سازیم، جاهایی که ارتباط بسیار ضعیفی با شهرها دارد. و در این نوع پروژه‌ها فرصت برای گفتگویی مستحکم با شهر با هدف برقراری ارتباط، آنطور که ما مطالعه کرده‌ایم وجود ندارد. (در گفتگو با  Andrea Tamas در سال ۲۰۰۹، منتشر شده در وب‌گاه Archdaily)

دسته‌ها
سیاوش تیموری

سیاوش تیموری: معتقدم که معماری دکتری ندارد زیرا معماری حرفه و فن است

متأسفانه آموزش معماری را دست آدم‌هایی داده‌اند که معلوم نیست چقدر توانایی درک از فضای انسانی و اجرای آن دارند. این در حالی است که ما آمار بالایی از دکتری معماری داریم و مدام می‌شنویم که فلانی دکتر است. اما من معتقدم که معماری دکتری ندارد زیرا معماری حرفه و فن است. بعضی از معمارانی که دوره‌های مثلاً تخصصی را در بعضی از کشورهای خارج دیده‌اند از حرفه و فن، ویژگی‌های فن را از یاد برده، حرفه را نیز به حرف مبدل ساخته و در تعلیم معماری به حرف زدن اکتفا می‌نمایند که جای تأسف است. (در گفتگو با سمیه باقری، منتشر شده در وب‌گاه هنرآنلاین در سال ۱۳۹۷)

دسته‌ها
هلموت یان

هلموت یان: در معماری حرف زدن آسان اما عمل کردن بسیار سخت است

معماری خیلی دشوار است. در معماری حرف زدن آسان اما عمل کردن بسیار سخت است. می‌دانید، معماری خوب آن است که آن را از روی غریزه انجام دهید. چیزی در ذهن دارید و باید پیش‌بروید و آن را عملی کنید. خیلی مهم است که مدام این سوالات را از خود بپرسید: آیا این بهترین راه عملی کردن چیزی است؟ راه دیگری وجود دارد؟ شما نمی‌توانید مثل معماران بعد از میس فن در روهه جستجو را برای یافتن راه‌حل‌های بهتر متوقف کنید. آنها فکر می‌کردند که میس به کمال و فرم مطلق دست یافته است و از آن به بعد و برای همیشه می‌دانیم چگونه معماری کنیم. اما ما باید به پیش برویم {و به راه‌حل‌های میس قانع نباشیم}. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌گاه ArchDaily در سال ۲۰۱۸)