دسته‌ها
گیسو حریری

گیسو حریری: بر عهدهٔ زنان معمار است که به‌جای رقابت با یکدیگر، از هم حمایت کنند

من معتقدم که زنان در حوزهٔ معماری، فارغ از قومیت‌شان، همچنان در مجموع در اقلیت‌اند. زمانی که من و خواهرم در مدرسهٔ معماری کورنل در اواخر دههٔ هفتاد و اوائل دههٔ هشتاد مشغول تحصیل بودیم تعداد اندکی خانم با ما همکلاس بودند و هیچ استاد زنی نداشتیم. تعدادی معمار حرفه‌ای زن وجود داشتند که هیچ‌کس آنها را نمی‌شناخت. بخاطر همین، نخستین تعهد من تدریس و حضور در استودیو همزمان با کار برای ساختن بعضی از پروژه‌هایمان بود. ما باید زنان را پرورش دهیم و فرصت‌هایی برای آنها در معماری خلق کنیم، چرا که من حقیقتاً معتقدم زن‌ها داشته‌های فراوانی برای عرضه در حوزهٔ معماری دارند. ما باید مربی و حامی معماران زن جوان باشیم. {…}

توصیهٔ من به مردها و زن‌هایی که در موضع قدرت و یا اعطای جایزه قرار دارند این است که مسئولیت خود را در راستای کشف و شناخت معماران زن بپذیرند. رسانه‌ها مسئولیت دارند که آثار زنان معمار را برای جمعیت بزرگ‌تری معرفی و منتشر کنند. جامعه به مثابه یک کلیت این مسئولیت را دارد که برای زنان امکاناتی برابر {نسبت به مردان} فراهم کند. در آخر، بر عهدهٔ زنان است که به‌جای رقابت با یکدیگر، از هم حمایت کنند. تا زمانی که نقش زنان در حوزهٔ معماری را نشناسیم و به آن احترام نگذاریم، نمی‌توانیم فرهنگ مردانه‌ای را که در حوزهٔ معماری در کل جهان جریان دارد تغییر دهیم. (در گفتگو با Clara Lambert، منتشر شده در وب‌سایت Asia Society، سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
محمود ماهرالنقش

محمود ماهرالنقش: هنرهای سنتی ایران در نتیجهٔ نبود حمایت مطلوب از هنرمندان در حال فراموشی و خاموشی است

امروزه انگار تمام هنرهای سنتی ایران در حال فراموشی و خاموشی است، چرا که همین معدود هنرمندانی هم که باقی مانده‌اند آن‌قدر درگیر مشکلات زندگی روزمره خود هستند که مجالی برای خلق آثار ماندگار پیدا نمی‌کنند، که عمده‌ترین دلیل آن عدم حمایت و پشتوانه مطلوب است. به همین دلیل است که هنرمند امروز دیگر آن خلوص نیت گذشته را ندارد و در هنگام کار فکر و ذهنش معطوف مشکلات زندگی است. در حالی که در گذشته مقام هنرمند چنان والا و با ارزش بود که وقتی هنرمندی تصمیم به خلق یک اثر می‌گرفت، فارغ از مسائل مادی می‌توانست اثری ماندگار خلق کند.

این مسئله در کاشی‌کاری ایران نیز دیده می‌شود در گذشته، هنرمند جدا از زحمتی که برای طرح و نقش و چیدمان صحیح آثار می‌کشید، برای رنگ نیز ارزش بسیار زیادی قایل بود، به طوری که قرن‌هاست آثار کاشی‌کاری، چه در مساجد و چه در سایر بناها، بدون اینکه از لحاظ رنگی آسیبی ببینند، ماندگار هستند. اما امروز رنگ‌ها شیمیایی شده و از رنگ‌های گیاهی استفاده نمی‌شود و کاشی‌های ما پس از یک مدت رنگ آبی خود را از دست می‌دهند و سفید می شوند.

به هر صورت، با ادامهٔ روند فعلی نه می‌توان به استمرار این هنرها امیدوار بود و نه به استقبال آن از سوی نسل امروز و اگر معدود هنرمندانی هم که در این زمینه اطلاعات دارند حمایت نشوند و از اطلاعات آنها برای چاپ کتاب بهره‌ای نبرند، شاید تا چند سال آینده تنها خاطره‌ای از هنرهای سنتی ما باقی بماند. (در گفتگو با احسان هوشیارگر، منتشر شده در مجلهٔ آینهٔ خیال، ش ۱، سال ۱۳۸۶)