دسته‌ها
تویو ایتو

تویو ایتو: مقامات حکومتی تمایل دارند از طراحی برای کنترل مردم بهره ببرند

میان تصمیم‌گیرندگان در ژاپن این احساس مشترک وجود دارد که به ایده‌های تازه راجع به فضاهای عمومی نیازی نداریم و همین انواع ساختمان‌های عمومی‌ای که در حال حاضر داریم کافی است.

این مشکلی بزرگ است. مخصوصاً به این خاطر که حکومت تصور کاملاً متفاوتی دارد از این که یک بنای عمومی چگونه باید باشد، کاملاً متفاوت با کسانی که می‌خواهند در واقع از آن استفاده کنند.

مقامات حکومتی تمایل دارند که بخواهند از طراحی به نحوی برای کنترل مردم بهره ببرند. اما کنترل مردمی که می‌خواهند از یک فضا لذت ببرند رویکردی مثبت برای طراحی و برنامه‌ریزی شهر نیست. (در گفتگو با Kim Megson، منتشر شده در مجلهٔ CLAD، ش ۴، سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
بهرام فریور صدری

بهرام فریور صدری: فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند، معمارها فقط یک گوشه از کار را می‌گیرند

فرض کنیم وقتی یک طرح توسعهٔ شهری یا طرح راهبردی شهری {…} آماده شد باید به سطوح پایین‌تر برسد و جزئیات بیشتری پیدا کند و بعد برسد به طراحی شهری، برسد به نقشه‌های اجرایی و سرانجام روی زمین پیاده بشود. اما در این مسیر صدتا گیر و گرفتاری خواهد داشت و هیچ‌وقت به آن آخر آخر نمی‌رسد. از اول و شروع کار تا وقتی که دست حرفه‌ای‌هاست یک ذره تمیزتر است. ولی همین که از حرفه درمی‌آید و می‌رود به سوی جریان اجرا و سازماندهی، نقش مسئولین و قوانین و فساد و دزدی و کثافتکاری و نادانی و عقب‌افتادگی و غیره دائم رنگ و شدت بیشتری می‌گیرد. دست آخر هم هیچ چیزی روی زمین نمی‌نشیند. یعنی این همه برای شهرهای ما طرح‌های مختلف تهیه شده است، در مقیاس‌های مختلف، مثل طرح جامع، طرح تفصیلی، طرح‌های هادی و غیره. ولی شما می‌بینید در هیچ‌کدام از شهرهای ما هیچ یک از این طرح‌ها اثری روی زمین نگذاشته‌اند. در فضا، حتی در معماری هم همین‌طور.

معماری ما آن مفهومی است که اصطلاحاً من می‌گویم تبلور فضایی فرهنگ یک جامعه. آن معماری، آن فضا، و آن مفهوم که شما فرهیختگان به آن می‌گویید معماری، نتیجهٔ مقیاسی از توسعه و مرحله‌ای از پیشرفت فرهنگی (تکنولوژی موجود در جامعه، روش‌های ساخت و ساز، مجموعهٔ حرفه‌مندان، معماران و طراحان، منابع مالی در دسترس و غیره) است. تبلور فضایی این چنین فرهنگی در شرایط توسعه‌یافته به گونه‌ای دیگر خواهد بود. در شرایطی که در فرهنگ ما، زمین بازی و سودجویی حاکم است و صاحبان سرمایه، بخش خصوصی بخش دولتی همه‌شان به دنبال سودجویی هستند، نتیجه‌اش می‌شود این فضا.

البته معمار هم در گوشه‌ای از این مجموعه حضور دارد ولی واقعا فقط معمارها نیستند که معماری را خلق می‌کنند. این فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند. فرهنگ ما مثلاً در دوره صفویه فرهنگ دیگری بوده است، در دوره رضاشاه فرهنگ دیگری شده و الان هم در جمهوری اسلامی شکل دیگری است. الان هم فرهنگ حاکم بر جامعه این فضا را ایجاد می‌کند. معمارها تنها یک گوشه از کار معماری را می‌گیرند. معمولاً شما محققین و دانشمندان عادت دارید فوکوس می‌کنید روی معماران {…}. ولی اینها تنها یک گوشه از بازی را دارند. یک درصد یا حتی فقط یک در هزار این فضاها را آنها خلق کرده‌اند، تازه با بدبختی‌ها و فشارهایی که زیر این شرایط خاص کشیده‌اند. ولی در مجموع معماری شهر تهران را ما معمارها خلق نکرده‌ایم. فرهنگ ما آن را خلق کرده است. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۵، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
میشل روخکیند

میشل روخکیند: ما حکومت خوبی نداریم پس ناچاریم خودمان راهی برای بهبود فضاهای عمومی بیابیم

تصور کنید {چه خوب بود} اگر همهٔ کارفرمایان نسبت به جامعه‌شان سخاوتمندتر بودند و فضاهای سبز جدید، پیاده‌راه‌های عریض‌تر و فضاهای عمومی‌ای از این دست می‌ساختند. ما حکومت خوبی نداریم، پس باید راه‌های دیگری {به جز تدبیر حکومت} برای بهبود فضاهای عمومی‌مان بیابیم. معماران ناچارند برای آنچه که حکومت در آن قصور می‌کند خود چاره‌ای بیابند. البته منظورم معماری نمادین نیست چون از آن متنفرم. اما امیدوارم معماری تبدیل به نمادی از مکانی بامعنا شود که فرصتی خوب برای ارتباط اجتماعی جوامع محلی ایجاد می‌کند. دغدغهٔ معماری باید آن چیزی باشد که می‌تواند انجام دهد، نه آن چیزی که می‌تواند به نظر برسد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌گاه archdaily، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
عبدالرضا زکایی

عبدالرضا زکایی: در هیچ‌کجای دنیا معماری وسیلهٔ کسب درآمد نیست

بهتر است در مورد ایران صحبت نکنیم. تهران زشت‌ترین پایتخت دنیاست. بله، ساختمان‌های خوبی هم در آن ساخته شده است اما غالب آن‌ها بی‌رویه و بدون نظارت دقیق ساخته شده‌اند. در واقع این بناها بدون نگاه به اینکه آیا هم‌خوانی و هویتی متناسب با هویت ایرانی دارند، بنا شده‌اند. در هیچ‌کجای دنیا معماری وسیلهٔ کسب درآمد و بیزینس نیست. مثلاً در پاریس شاهد رشد نهایت چهار درصدی قیمت خانه هستیم اما در تهران این رقم در طول یک سال گاه به صد در صد نیز می‌رسد. چنین افزایش قیمتی زمینه خوبی را فراهم می‌آورد که بسیاری از افراد حتی با داشتن کوچک‌ترین اطلاعاتی در مورد خانه و ساخت و ساز وارد چرخه اقتصادی چنین عرصه‌ای شوند. نتیجه چنین رویکردی این است که شاهد بروز بلبشویی در حوزه معماری که جزئی از هویت فرهنگی ماست، هستیم.

البته این بلبشو حاصل یک فرایند تاریخی است و همان‌طور که عرض کردم از نقض سیاست‌های هر دوره نظام حکومتی توسط نظام حکومتی پس از خود آن نشات می‌گیرد که حتی عرصه معماری را نیز آلوده خود می‌سازد. خاطرم هست زمانی در مورد عالی‌قاپو از سوی یک استاد معماری خارجی تحقیق صورت گرفت که من نیز در آن پروژه شرکت داشتم. آنجا در مورد تغییر ماهیت این عمارت در هر دوره‌ای از صفویه تا پهلوی صحبت شد. مسئله اینجاست که چنین عمارتی که زمانی مقر اصلی سلاطین صفوی بوده، در زمان پهلوی اول تبدیل به اسطبل برای نگهداری اسب شد. ملاحظه می‌کنید که این تغییر و نقض سیاست‌ها در هر دوره تا چه اندازه توانسته است معماری را قربانی خود کند. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌گاه هنرآنلاین، ۱۳۹۷)