دسته‌ها
پائولو مندز دا روشا

پائولو مندز دا روشا: دیکتاتوری برآمده از کودتای ۱۹۶۴ در برزیل پیش از هر چیز نظام آموزشی این کشور را نابود کرد. و این بزرگ‌ترین شرارت سرزده از آنها بود.

کودتای نظامی {سال ۱۹۶۴ در برزیل} یک دیکتاتوری بسیار راست‌گرا و همچنین، از نوع بسیار خشن آن بود.

{…} می‌توانم بگویم که {این کودتا و دیکتاتوری برآمده از آن} پیش از هر کار دیگر نظام آموزشی و دانشگاه‌ها را در برزیل نابود کرده است. و تا همین امروز ما همچنان از عواقب آن اقدامات رنج می‌بریم. و ما در تلاش بسیار هستیم تا {آسیب‌های بیست سال حکومت دیکتاتوری را} جبران کنیم و آنچه را {پیش از دیکتاتوری} داشتیم بازیابیم.

{نابود کردن نظام آموزشی برزیل} بزرگ‌ترین شرارتی است که کودتای نظامی انجام داده، بیش از هر مسئلهٔ فردی دیگری. (در گفت‌وگو با Jessica Mairs، منتشر شده در وب‌سایت dezeen، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
مایکل سورکین

مایکل سورکین: معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند

معماری این استعداد را دارد که هم در انواع زورگویی مشارکت کند و هم آن را تولید کند، در واقع معماری دیگر ساختارها را با رفتار ظالمانه هماهنگ می‌کند. در مورد خاص دیوار {حائل اسرائیل در کرانهٔ باختری} معماری باعث زورگویی علیه الگوهای مأنوس {زندگی} و روابط انسانی شده است، این دیوار حمله‌ای ظالمانه علیه امکان گستردن بساط زندگی‌ای آرام و راحت است، زورگویی‌ای از نوع حبس کردن، خشونتی از نوع ایجاد زشتی است. معماری می‌تواند به ستم‌هایی از نوع یک‌شکل کردن جامعه، ناکارایی، و جابجایی {سره با ناسره} دامن بزند. معماری می‌تواند سد راه بسیاری از چیزها باشد.

من استدلال خواهم کرد که نه تنها راه‌های دیگری {نسبت به آنچه امروز رخ داده} وجود دارد، بلکه معماری تکالیف آشکار اخلاقی‌ای بر دوش دارد. فهرست این وظایف با مواردی شروع می‌شود که همه با آن موافقند: این که ایمن باشد، در برابر آتش، بارش باران و مواد سمی از ساکنانش محافظت کند. اما تکالیف اخلاقی معماری بیش از اینهاست و شامل این می‌شود که احتمال ایجاد زندگی دلپذیر را افزایش دهد، روابط ما با منابع تجدیدناپذیر کرهٔ زمین تنظیم کند، یا به قراردادهای کالبدی شهرهای خوب موجود ما از حیث فرم احترام بگذارد. و همچنین، وظیفهٔ معماری است که ابزارهای متنوعی برای توزیع منصفانهٔ فضا، منابع، امکانات، روابط و تجربه فراهم کند و نمادی از این توزیع منصفانه باشد. وظیفهٔ ما معماران این است که اوضاع را بهبود ببخشیم. چه چیز می‌تواند برای یک معمار افسرده‌کننده‌تر از تبدیل شدن بیروت به یک ویرانه باشد؟ (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ COVJEK I PROSTOR در سال ۲۰۰۶، به نقل از وبلاگ Lebbeus Woods)

دسته‌ها
فرانسیس بیکن

فرانسیس بیکن: نقاشی من خشن نیست، این زندگیست که خشن است

نقاشی من خشن نیست، این زندگیست که خشن است. من خشونت فیزیکی را تحمل کرده‌ام، حتی دندانم را شکسته‌ام. تمایلات جنسی، احساسات انسانی، زندگی روزمره، احساس حقارت شخصی (برای این یکی کافیست تلویزیون تماشا کنید) در همه این‌ها خشونت بخشی از طبیعت انسان است. حتی در زیباترین منظره ها، زیر برگ درختان حشره‌ها در حال جویدن یکدیگر هستند، خشونت بخشی از زندگی است. گوشت و پوست زندگی است! اگر من در نقاشی‌هایم بدن‌ها را به شکل گوشت قرمز می‌کشم فقط به این دلیل است که آن را بسیار زیبا می‌دانم. گوشت ران، خوک‌ها، زبان‌ها، پهلوها و همه آن گوشتی که در ویترین قصابی دیده می‌شود، این همه کشتار به نظر من زیباست. و این موضوع که همه این‌{گوشت}ها برای فروش است به طرز باورنکردنی‌ای سورئال است. (در گفتگو با Francis Giacobetti در سال 1992، منتشر شده در وب‌گاه ASX در 2015)